ammoniac

/əˈmoʊniːˌæk//əˈməʊnɪæk/

معنی: امونیاکی
معانی دیگر: (شیمی) آمونیاک، آمونیاک صمغی (ماده ی صمغی که از ریشه ی برخی گیاهان به ویژه dorema ammoniacum گرفته می شود)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a sharp-smelling gum resin from the stem of an Asian plant, used in perfumes and porcelain cements; gum ammoniac.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, containing, or like ammonia.

جمله های نمونه

1. Method: The method of strong aqua ammoniac induced cough, the method tracheal spiral line and phenolsulfonphthalein excretion test were used.
[ترجمه گوگل]روش: از روش سرفه قوی ناشی از آکوامونیاک، روش مارپیچ تراشه و تست دفع فنل سولفون فتالئین استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش: روش سرفه های قوی بر روی آب دهان، روش مارپیچ spiral و آزمایش دفع phenolsulfonphthalein مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Does check - up turn is ammoniac mildew exorbitant cannot become a teacher?
[ترجمه گوگل]آیا کپک آمونیاک گزاف است و نمی تواند معلم شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا چک آپ ammoniac کپک است که نمی تواند به یک معلم تبدیل شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. When did investment put forward to suggest to ammoniac black silk ribbon.
[ترجمه گوگل]چه زمانی سرمایه گذاری برای پیشنهاد روبان ابریشم سیاه آمونیاک مطرح شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که سرمایه گذاری مطرح شد، روبان سیاه ammoniac را پیشنهاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ammoniac nitrogen pollution is to bring about Jiang He laky water system one of main factors of eutrophication.
[ترجمه گوگل]آلودگی نیتروژن آمونیاک باعث ایجاد سیستم آب دریاچه ای جیانگ هه یکی از عوامل اصلی اوتروفیکاسیون می شود
[ترجمه ترگمان]آلودگی نیتروژن ammoniac قرار است در مورد جیانگ و سیستم آب به عنوان یکی از عوامل اصلی انباشتگی خوراکه آب در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The cure of ammoniac candy and tenosynovitis?
[ترجمه گوگل]درمان آب نبات آمونیاک و تنوسینوویت؟
[ترجمه ترگمان]درمان candy و tenosynovitis؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The whole windless place smelt sour and ammoniac.
[ترجمه گوگل]تمام جای بی باد بوی ترش و آمونیاک می داد
[ترجمه ترگمان]کل آن خانه بدون باد بوی ترش و آمونیاک می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is used for pressure and vacuum of ammoniac liquid and gas as well as of zhe madia which can't corrode carbon steel, stainless steel and solders like tin and lead.
[ترجمه گوگل]برای فشار و خلاء مایع و گاز آمونیاک و همچنین zhe madia که نمی تواند فولاد کربنی، فولاد ضد زنگ و لحیم کاری هایی مانند قلع و سرب را خورده کند، استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این فولاد برای فشار و خلا مایع و گاز مایع و همچنین of madia استفاده می شود که نمی توانند فولاد کربنی، فولاد ضد زنگ و solders مانند قلع و سرب را خورده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Biological denitrogenation technology, which removes more nitrogen from the original average processing by rate of 2% ammoniac nitrogen is narrated in aspects of theory, equipment and processes.
[ترجمه گوگل]فن آوری نیتروژن زدایی بیولوژیکی، که نیتروژن بیشتری را از متوسط ​​پردازش اولیه با نرخ 2% نیتروژن آمونیاک حذف می کند، در جنبه های تئوری، تجهیزات و فرآیندها روایت می شود
[ترجمه ترگمان]فن آوری زیستی زیستی، که نیتروژن بیشتری را از پردازش متوسط اصلی با نرخ ۲ % نیتروژن پاک می کند، در جنبه های تئوری، تجهیزات و فرایندها روایت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What is the action of capsule of yellow easy of third of ammoniac benzyl Xilin?
[ترجمه گوگل]عملکرد کپسول زرد آسان از یک سوم آمونیاک بنزیل Xilin چیست؟
[ترجمه ترگمان]عمل کپسول زرد مایل به سوم of بنزیل Xilin چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

امونیاکی (صفت)
ammoniac, gum ammoniac

تخصصی

[شیمی] آمونیاک، آمونیاک صمغی (ماده ى صمغی که از ریشه ى برخی گیاهان به ویژه ammoniacum Dorema گرفته می شود)
[زمین شناسی] آمونیاک

انگلیسی به انگلیسی

• ammonia-based gas (chemistry)
ammoniacal, of ammonia (type of gas)

پیشنهاد کاربران

نوعی صمغ متعفن و بدبو که محرک و خلط آور است ( از گیاه اشق ، یا کندل یا اندران به دست می آید )
( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )

بپرس