1. Globalization is not Europeanization or Americanization.
[ترجمه گوگل]جهانی شدن اروپایی شدن یا آمریکایی شدن نیست
[ترجمه ترگمان]جهانی سازی Europeanization یا Americanization نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جهانی سازی Europeanization یا Americanization نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The Americanization has been a critical challenge that non - American cultures are facing.
[ترجمه گوگل]آمریکایی شدن چالشی حیاتی است که فرهنگ های غیر آمریکایی با آن مواجه هستند
[ترجمه ترگمان]The چالشی اساسی بوده است که فرهنگ های غیر آمریکایی با آن روبرو هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The چالشی اساسی بوده است که فرهنگ های غیر آمریکایی با آن روبرو هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Globalization did not bring about odd polarization or Americanization, cannot both confuse sth with sth else.
[ترجمه گوگل]جهانی شدن باعث قطبی شدن یا آمریکایی شدن عجیب و غریب نشد، هر دو نمی توانند این را با چیزهای دیگر اشتباه بگیرند
[ترجمه ترگمان]جهانی سازی منجر به قطبش عجیب و غریب نشد، و هم چیزی را با چیز دیگری اشتباه نگرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جهانی سازی منجر به قطبش عجیب و غریب نشد، و هم چیزی را با چیز دیگری اشتباه نگرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Disney is called the top promoter of Americanization.
[ترجمه گوگل]دیزنی را برترین مروج آمریکایی سازی می نامند
[ترجمه ترگمان](دیزنی)به عنوان تقویت کننده برتر Americanization شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان](دیزنی)به عنوان تقویت کننده برتر Americanization شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Second, the occupation mobility is the critical element of the Americanization.
[ترجمه گوگل]دوم، تحرک شغلی عنصر حیاتی آمریکایی شدن است
[ترجمه ترگمان]دوم، تحرک شغلی عنصر حیاتی of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوم، تحرک شغلی عنصر حیاتی of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Casualness translates into a more secular sort of leadership, which is why people who don't like him here talk about the Americanization of France.
[ترجمه گوگل]معمولی بودن به نوعی رهبری سکولارتر ترجمه می شود، به همین دلیل است که افرادی که او را دوست ندارند در اینجا درباره آمریکایی شدن فرانسه صحبت می کنند
[ترجمه ترگمان]casualness به یک نوع رهبری سکولار تبدیل شده است، که به همین دلیل است که افرادی که او را اینجا دوست ندارند درباره the فرانسه صحبت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]casualness به یک نوع رهبری سکولار تبدیل شده است، که به همین دلیل است که افرادی که او را اینجا دوست ندارند درباره the فرانسه صحبت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The essence is the " westernization " or " Americanization "
[ترجمه گوگل]ماهیت «غرب زدگی» یا «آمریکایی شدن» است
[ترجمه ترگمان]اساس عبارت \"westernization\" یا \"Americanization\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اساس عبارت \"westernization\" یا \"Americanization\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. As one scholar comments, Two strong tendencies can be summed up as Americanization and colloquialization.
[ترجمه گوگل]همانطور که یکی از محققان اظهار می کند، دو گرایش قوی را می توان به عنوان آمریکایی سازی و محاوره ای خلاصه کرد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک پژوهشگر، دو گرایش قوی را می توان به شکل Americanization و colloquialization خلاصه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک پژوهشگر، دو گرایش قوی را می توان به شکل Americanization و colloquialization خلاصه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید