amendment

/əˈmendmənt//əˈmendmənt/

معنی: اصلاح، تصحیح، ترمیم
معانی دیگر: غلط گیری، تجدید نظر، حک و اصلاح، (در مورد لوایح قانونی و غیره) اصلاح، اصلاحیه، پیشنهاد اصلاحی، ماده ی الحاقی، بهتر شدن، بهبودی، بهسازی، پیشنهاد اصلاحی نماینده ء مجلس نسبت به لایحه یا طرح قانونی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an addition to, change to, or deletion from a document such as a legislative bill or contract.
مترادف: change, modification, revision
مشابه: addition, alteration, deletion

- It required an amendment to the Constitution to bring women the vote.
[ترجمه گوگل] برای رای آوردن زنان به اصلاح قانون اساسی نیاز داشت
[ترجمه ترگمان] این قانون به اصلاح قانون اساسی برای رای دادن به زنان نیاز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the act or state of changing or being changed.
مترادف: alteration, changing, correction, modification, revision, variation
مشابه: adjustment, betterment, metamorphosis, reformation, transformation, transmutation

- After the amendment of the contract, both sides agreed to sign.
[ترجمه گوگل] پس از اصلاح قرارداد، دو طرف برای امضای قرارداد موافقت کردند
[ترجمه ترگمان] پس از اصلاح قرارداد هر دو طرف موافقت کردند که امضا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: improvement.
مترادف: betterment, correction, improvement, rectification, reformation, reparation, revision
مشابه: alteration, change, conversion, melioration, modification, refinement, transformation, variation

- He sought the amendment of his character through acts of self-discipline.
[ترجمه گوگل] او به دنبال اصلاح شخصیت خود از طریق اعمال خود انضباطی بود
[ترجمه ترگمان] او به دنبال اصلاح شخصیت خود از طریق اعمال انضباط فردی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the amendment was tabled
(شور درباره ی) پیشنهاد اصلاحی به بعد موکول شد.

2. to tack an amendment onto a bill
اصلاحیه ای را بر لایحه افزودن

3. her arrest violated the first amendment to the constitution
توقیف او مغایر با ماده ی الحاقیه ی اول قانون اساسی بود.

4. The amendment provides that you can no longer ship after the 10th of each month.
[ترجمه گوگل]این اصلاحیه مقرر می‌دارد که دیگر نمی‌توانید پس از 10 هر ماه ارسال کنید
[ترجمه ترگمان]این اصلاحیه نشان می دهد که شما نمی توانید بعد از ۱۰ ماه هر ماه دیگر کشتی بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The amendment will remove the inconsistency between the two laws.
[ترجمه گوگل]این اصلاحیه مغایرت بین دو قانون را برطرف می کند
[ترجمه ترگمان]این اصلاحیه بی ثباتی بین دو قانون را حذف خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A major amendment was introduced into the legislation.
[ترجمه گوگل]یک اصلاحیه اساسی در قانون ارائه شد
[ترجمه ترگمان]یک اصلاحیه بزرگ در این قانون معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The new clause was accepted without amendment.
[ترجمه گوگل]بند جدید بدون اصلاح پذیرفته شد
[ترجمه ترگمان]این بند جدید بدون اصلاح پذیرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The First Amendment has a penumbra where privacy is protected from governmental intrusion.
[ترجمه گوگل]اصلاحیه اول دارای یک نیم سایه است که در آن حریم خصوصی از نفوذ دولت محافظت می شود
[ترجمه ترگمان]اولین اصلاحیه قانون اساسی دارد که در آن حریم خصوصی از نفوذ دولت حفاظت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Parliament passed the bill without further amendment.
[ترجمه گوگل]مجلس این لایحه را بدون اصلاح بیشتر تصویب کرد
[ترجمه ترگمان]پارلمان بدون اصلاح بیشتر این لایحه را تصویب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A constitutional amendment precludes any president from serving more than two terms.
[ترجمه گوگل]اصلاح قانون اساسی هر رئیس جمهور را از خدمت بیش از دو دوره منع می کند
[ترجمه ترگمان]یک اصلاحیه قانون اساسی هر رئیس جمهور را از خدمت بیش از دو دوره منع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The 19th Amendment gave women the right to vote.
[ترجمه گوگل]اصلاحیه نوزدهم به زنان حق رای داد
[ترجمه ترگمان]اصلاحیه نوزدهم زنان حق رای دادن را به زنان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The MP moved an amendment to the Bill.
[ترجمه گوگل]نماینده مجلس اصلاحیه ای را برای لایحه ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]نماینده مجلس اصلاحیه ای را به این لایحه انتقال داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He tried to push the amendment through Parliament.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد این اصلاحیه را از طریق پارلمان به تصویب برساند
[ترجمه ترگمان]او سعی کرد این اصلاحیه را از طریق پارلمان به تصویب برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The programme is subject to amendment.
[ترجمه گوگل]برنامه قابل اصلاح است
[ترجمه ترگمان]این برنامه در معرض اصلاح قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اصلاح (اسم)
adjustment, reconciliation, modification, repair, correction, amendment, shaving, betterment, rectification, reparation, atonement, revision, reformation, regeneration, emendation, renovation

تصحیح (اسم)
correction, amendment, rectification, redress

ترمیم (اسم)
recovery, amendment, relief, restoration

تخصصی

[زمین شناسی] اصلاح خاک، اصطلاح کشاورزی ،کودبخشی نگاه کنید به amendmen
[حقوق] اصلاحیه، تغییر، اصلاح
[آب و خاک] مواد اصلاح کننده

انگلیسی به انگلیسی

• correction, revision; alteration, change
an amendment is a section that is added to a law or rule in order to change it.
an amendment is also a correction to a piece of writing.

پیشنهاد کاربران

تغییری کوچک در یک سند یا گواهی به منظور بهبود.
۱. اصلاح. تجدید نظر. تصحیح ۲. ( قانون ) متمم. اصلاحیه
مثال:
After the amendment of the contract, both sides agreed to sign.
بعد از اصلاح قراداد هر دو طرف موافقت کردند که {آن را} امضاء کنند.
اصلاح، تغییر، تجدیدنظر
اصلاحیه، الحاقیه
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : amend
✅️ اسم ( noun ) : amendment
✅️ صفت ( adjective ) : amendatory / amendable
✅️ قید ( adverb ) : _
متمم
اصلاحیه
اول فعلِ Emend را ببینیم معنیش چیه :
🔴 to correct errors in ( something written )
◀️ emend a text
تلفظ : ایمِند
از همین فعل اسمش رو داریم ( Emendation ( s
حالا فعل Amend را بررسی میکنیم :
...
[مشاهده متن کامل]

1 :
to change some of the words and often the meaning of ( a law, document, etc. )
◀️
The country's constitution was amended to allow women to vote.
◀️ They voted to amend the law in 1920
2 : to change and improve ( something, such as a mistake or bad situation )
◀️He tried to amend the situation by apologizing to me
در نهایت خود Amendment را بررسی میکنیم :
*Countable Noun*
1 )
🔴 a change in the words or meaning of a law or document ( such as a constitution )
◀️ constitutional amendments
— often to
◀️They proposed an amendment to the law. [=they officially suggested that a change be made to the law]
◀️an amendment to section 37 ( a ) of the tax code
⭐The names of the amendments that have been made to the U. S. Constitution are usually capitalized
◀️ The first 10 Amendments to the Constitution of the United States are called the Bill of Rights
◀️ Our right to free speech is protected by the First Amendment ( of the U. S. Constitution )
Noncount Name
2 )
🔴 the act or process of changing the words or meaning of a law or document : the act or process of amending something
◀️ rights that were granted by amendment of the Constitution
Plural : Amendments
∆Amendment یعنی :
اصلاح - ترمیم - تصحیح - پیشنهاد اصلاحی نماینده مجلس نسبت به لایحه یا طرح قانونی
∆Amend که فعلشه یعنی :
اصلاح و ترمیم و تصحیح کردن - بهبود دادن - ماده یا قانونی را اصلاح و تجدید کردن
∆ Emend هم یعنی :
غلط گیری کردن - تصحیح و اصلاح کردن
تلفظ Amendment :
برای اینکه سریع تلفظش کنید میتونید بگید
Uh. men. ment اِمِن مِنت مِن
ولی اگه عین آدمیزاد درست و شمرده بخواید تلفظ کنید میشه
اَمِند مِنت

amendment ( مدیریت - مدیریت پروژه )
واژه مصوب: الحاقیه
تعریف: اصلاح یا حذف بخشی از مفاد پیمان یا افزودن مواردی به آن پس از توافق و پیش از ابلاغ
کود ( از نظر گیاه شناسی )
تقریبا هم معنی با fertilizer
اصلاح قانون ، اصلاح خاک ، اصلاح شرایط رشد گیاه

از ریشه mend به معنی اصلاح کردن - تعمیر کردن

متمم ( حقوق )
بازبینی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس