amendatory


معنی: اصلاحی
معانی دیگر: بهبود بخش، بهساز، بهتر کننده

جمله های نمونه

1. The designing amendatory formulas will make the marine gearing of ship become more reasonable and safer.
[ترجمه گوگل]طراحی فرمول های اصلاحی، دنده های دریایی کشتی را معقول تر و ایمن تر می کند
[ترجمه ترگمان]برای طراحی فرمول amendatory، gearing دریایی کشتی منطقی تر و امن تر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. With the scale growing up, the amendatory value will increase while the amendatory coefficient will decrease.
[ترجمه گوگل]با بزرگ شدن مقیاس، مقدار اصلاحی افزایش می یابد در حالی که ضریب اصلاحی کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]با افزایش مقیاس، مقدار amendatory افزایش خواهد یافت در حالی که ضریب amendatory کاهش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We should issue great strength to undertake amendatory.
[ترجمه گوگل]ما باید قدرت زیادی برای انجام اصلاحیه صادر کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید قدرت زیادی برای به عهده گرفتن amendatory داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Whether to have an amendatory likelihood?
[ترجمه گوگل]آیا احتمال اصلاحی وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]این که آیا احتمال amendatory وجود دارد یا نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Guar gum is a natural polygalactomannan. The capability of amendatory guar gum is improved.
[ترجمه گوگل]صمغ گوار یک پلی گالاکتومانان طبیعی است قابلیت آدامس گوار اصلاحی بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]آدامس Guar یک polygalactomannan طبیعی است قابلیت of guar guar بهبود یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اصلاحی (صفت)
amendatory, corrective, reformative, revisory

انگلیسی به انگلیسی

• of amendment; of improvement

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : amend
✅️ اسم ( noun ) : amendment
✅️ صفت ( adjective ) : amendatory / amendable
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس