ameliorative

/əˈmiːljəˌreɪtɪv//əˈmiːljərətɪv/

معنی: بهبود دهنده، بهبود یابنده، بهتر شونده
معانی دیگر: بهبود یابنده، بهتر شونده

جمله های نمونه

1. Special ameliorative doctrines for defining plaintiff, s negligence are abolished.
[ترجمه گوگل]دکترین های اصلاحی ویژه برای تعریف قصور شاکی لغو می شود
[ترجمه ترگمان]اصول خاص ameliorative برای تعریف کردن شاکی، غفلت از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective To study the ameliorative effect of cyclosporin A on cerebral ischemia reperfusion lesion.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر بهبود بخش سیکلوسپورین A بر ضایعات خونرسانی مجدد ایسکمی مغزی
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثر ameliorative اثر cyclosporin یک ضایعه مغزی به عنوان ضایعه مغزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The anti - sensitive dissolves red, ameliorative bloody silk, capillaries expansion, instaurationSkin source of vitality.
[ترجمه گوگل]ضد حساسیت ابریشم خونی قرمز را حل می کند، مویرگ ها را گسترش می دهد، منبع نشاط پوست است
[ترجمه ترگمان]ضد حساس، رنگ قرمز، ameliorative و مویرگ ها را حل می کند، انبساط مویرگ ها را گسترش می دهد و منبع حیات وحش را به خود جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Infrastructure construction gets ameliorative, country country connected highway, the village of 80 % also connected highway.
[ترجمه گوگل]ساخت و ساز زیرساخت بهبود می یابد، کشور کشور متصل بزرگراه، روستای 80٪ همچنین بزرگراه متصل است
[ترجمه ترگمان]ساخت زیرساخت ameliorative، بزرگراه متصل به کشور، دهکده ۸۰ درصد نیز بزرگراه متصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To investigate the ameliorative effect of ginseng glycopeptide on cross - linking of rat tail tendon collagen.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثر بهبود دهنده گلیکوپپتید جینسنگ بر پیوند متقابل کلاژن تاندون دم موش صحرایی
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد تاثیر ameliorative of بر ارتباط متقابل of tail tendon rat
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ameliorative key depends on microscope, it is the skin certainly still be adiposity flabbily, the skin with repass redundant excision or pump are redundant adipose will solve.
[ترجمه گوگل]کلید بهبود بستگی به میکروسکوپ، آن است که پوست قطعا هنوز هم چاق است شل و ول، پوست با repass برش اضافی و یا پمپ زائد چربی حل خواهد شد
[ترجمه ترگمان]کلید ameliorative به میکروسکوپ بستگی دارد، آن پوست قطعا still flabbily است، پوست با برش redundant اضافی و یا پمپ اضافی، چربی اضافی را حل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion Reinforced and ameliorative Ostwald viscosimeter has great value of practical application and popularization in experiment teaching.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری ویسکوزیمتر استوالد تقویت‌شده و اصلاح‌کننده ارزش کاربرد عملی و رواج زیادی در آموزش تجربی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری سازه های بتونی مسلح و ameliorative دارای ارزش زیادی از کاربرد عملی و عمومی سازی در آموزش تجربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The ameliorative conditions of the supersonic atomizing equipment of producing lead - free solder powder are found.
[ترجمه گوگل]شرایط بهبودی تجهیزات اتمیزه کننده مافوق صوت تولید پودر لحیم بدون سرب یافت می شود
[ترجمه ترگمان]شرایط ameliorative تجهیزات atomizing مافوق صوت در تولید پودر سربی سربی، یافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective : To evaluate the ameliorative effect of fenugreek seeds on renal lesion in diabetic rats.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر بهبودی دانه شنبلیله بر ضایعات کلیوی در موش های صحرایی دیابتی
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی اثر ameliorative دانه های fenugreek بر روی ضایعه renal در موش های دیابتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This experiment investigated the effect of combining application of different ameliorative material and fertilizer to the biological yield and quality of alfalfa and Leymus chinensis.
[ترجمه گوگل]این آزمایش به بررسی تأثیر ترکیب مواد اصلاحی مختلف و کود بر عملکرد و کیفیت بیولوژیکی یونجه و لیموس چیننسیس پرداخت
[ترجمه ترگمان]این آزمایش اثر ترکیب کاربرد مواد ameliorative مختلف و کود شیمیایی به بازده بیولوژیک و کیفیت یونجه و Leymus chinensis را مورد بررسی قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The cause of cracks after brush-plating on the main speed reducer of helicopter was analyzed and the ameliorative measures by shot-peening were brought forward consolidation.
[ترجمه گوگل]علت ترک‌ها پس از آبکاری برس بر روی کاهنده سرعت اصلی هلیکوپتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و اقدامات بهبودی با شات پینینگ تثبیت شد
[ترجمه ترگمان]علت ترک پس از plating با روکش چوب در سرعت اصلی، آنالیز شد و اقدامات ameliorative توسط shot - peening تثبیت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Meanwhile, the growing condition and quality of five mixed dawn grasses in ameliorative groundmass was prior to in pure coal ash groundmass.
[ترجمه گوگل]در همین حال، وضعیت و کیفیت رشد پنج علف سحر مخلوط در توده زمینی اصلاحی مقدم بر خاکستر زغال سنگ خالص بود
[ترجمه ترگمان]در همین حال، شرایط رو به رشد و کیفیت پنج علف سبز مخلوط در ameliorative groundmass قبل از این در خاکستر زغال خالص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Was to realize afforest to amount to mark as scheduled, forestry zoology environment gets ameliorative.
[ترجمه گوگل]برای درک جنگل به اندازه علامت گذاری به عنوان برنامه ریزی شده بود، محیط جانورشناسی جنگل بهبود می یابد
[ترجمه ترگمان]آیا منظور از این بود که afforest به گونه ای که قرار است مشخص شود، به عنوان یک محیط جانورشناسی جنگلی مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The infrared ray warms up the magnetic force treatment, ameliorative blood circulation, instauration physical strength.
[ترجمه گوگل]اشعه مادون قرمز درمان نیروی مغناطیسی، گردش خون بهبود بخش، قدرت فیزیکی تاسیسات را گرم می کند
[ترجمه ترگمان]اشعه مادون قرمز، عملیات نیروی مغناطیسی، گردش خون ameliorative و قدرت بدنی را گرم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بهبود دهنده (صفت)
ameliorative, vulnerary

بهبود یابنده (صفت)
ameliorative

بهتر شونده (صفت)
ameliorative, meliorative

انگلیسی به انگلیسی

• purported to improve

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : ameliorate
اسم ( noun ) : amelioration / ameliorator
صفت ( adjective ) : ameliorative
قید ( adverb ) : _
ameliorative ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: ترفیعی
تعریف: مربوط به ترفیع معنایی

بپرس