amelia

/əˈmiːljə//əˈmiːljə/

اسم خاص مونث

جمله های نمونه

1. Amelia gulped down her coffee and rushed out.
[ترجمه گوگل]آملیا قهوه اش را قورت داد و با عجله بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]Amelia قهوه اش را قورت داد و بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When Amelia bought a new car it had to be the latest thing.
[ترجمه گوگل]وقتی آملیا یک ماشین جدید خرید، باید جدیدترین چیز باشد
[ترجمه ترگمان]وقتی آملیا یک ماشین جدید خرید، باید آخرین چیز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These words showed that Amelia was suspicious.
[ترجمه گوگل]این حرف ها نشان می داد که آملیا مشکوک است
[ترجمه ترگمان]این کلمات نشان دادند که آملیا بدگمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. 'Sometimes a girl wants to be chased,' Amelia said.
[ترجمه گوگل]آملیا گفت: "گاهی اوقات یک دختر می خواهد تعقیب شود "
[ترجمه ترگمان]آملیا گفت: بعضی اوقات یک دختر می خواهد تعقیبش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Amelia had inherited her mother's good bone structure .
[ترجمه گوگل]آملیا ساختار استخوانی خوب مادرش را به ارث برده بود
[ترجمه ترگمان]آملیا ساختار استخوان خوب مادرش را به ارث برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By this time Amelia had obtained a transport license, the mark of a professional pilot.
[ترجمه گوگل]در این زمان آملیا مجوز حمل و نقل، نشان یک خلبان حرفه ای را دریافت کرده بود
[ترجمه ترگمان]در این زمان آملیا یک مجوز حمل و نقل و علامت یک خلبان حرفه ای را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Amelia Earhart solved the problem her grandmother presented by keeping her own counsel.
[ترجمه گوگل]آملیا ارهارت مشکلی را که مادربزرگش مطرح کرده بود با حفظ مشاوره خود حل کرد
[ترجمه ترگمان]آملیا Earhart با نگاه داشتن مشاور خود مشکل را حل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Of the Tuscan towns, Amelia and Otricoli were the only ones to accept papal domination without a murmur.
[ترجمه گوگل]از میان شهرهای توسکانی، آملیا و اوتریکولی تنها کسانی بودند که سلطه پاپ را بدون زمزمه پذیرفتند
[ترجمه ترگمان]از شهرهای توسکان، آملیا و Otricoli تنها کسانی بودند که سلطه پاپ را بدون زمزمه پذیرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Muriel thought it idyllic, but Amelia was bored.
[ترجمه گوگل]موریل فکر می‌کرد که آن را بت‌وار می‌کرد، اما آملیا حوصله‌اش سر رفته بود
[ترجمه ترگمان]موریل آن را idyllic می پنداشت، اما آملیا خسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When Amelia first saw the Fokker, it was in the shadows of its East Boston hangar.
[ترجمه گوگل]وقتی آملیا برای اولین بار فوکر را دید، در سایه آشیانه بوستون شرقی خود بود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آملیا اولین بار شهر فوکر را دید، در سایه آشیانه هواپیمای شرق بوستون قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Amy took Amelia and Muriel to art exhibits at the college.
[ترجمه گوگل]امی آملیا و موریل را به نمایشگاه های هنری در کالج برد
[ترجمه ترگمان]امی آملیا و موریل را به نمایشگاه های هنری کالج برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There the continuing tumultuous interest initially stunned Amelia.
[ترجمه گوگل]در آنجا، ادامه علاقه پرفراز و نشیب در ابتدا آملیا را متحیر کرد
[ترجمه ترگمان]در آنجا ادامه علاقه tumultuous آملیا در ابتدا آملیا را گیج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If Amelia were going to fly the Airster, she wanted to learn how to take it through all its paces.
[ترجمه گوگل]اگر آملیا قرار بود با هواپیمای ایرستر پرواز کند، می‌خواست یاد بگیرد که چگونه آن را با تمام سرعت‌ها طی کند
[ترجمه ترگمان]اگر قرار بود نقش آمل یا را بازی کند، می خواست یاد بگیرد که چگونه آن را در همه جا به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the one year, 1920-the year Amelia fell in love with flying-fifteen aerial mail pilots died.
[ترجمه گوگل]در یک سال، 1920 - سالی که آملیا عاشق پرواز شد - پانزده خلبان پست هوایی درگذشت
[ترجمه ترگمان]در یک سال ۱۹۲۰ - یک سال آملیا عاشق پرواز شد - پانزده خلبان پستی هوایی کشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Amelia took several photos northward kneeling beside the chart table.
[ترجمه گوگل]آملیا در حالی که در کنار جدول نمودار به سمت شمال زانو زده بود چندین عکس گرفت
[ترجمه ترگمان]آملیا چند عکس از شمال گرفت و کنار میز جدول زانو زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• female first name

پیشنهاد کاربران

بی اندامی، بی عضوی: فقدان یک عضو از بدو تولد، یا وضعیتی که در آن اندام از بدو تولد کوتاه است.

بپرس