ambulatory

/ˈæmbjələˌtɔːri//ˌæmbjuˈleɪtəri/

معنی: متحرک، سیار، گردنده، گردشی
معانی دیگر: قادر به راه رفتن (در مقابل بستری و غیره)، سرپا، (حقوق) تغییرپذیر، فسخ پذیر، وابسته به رهروی، برای راه رفتن، جنبنده، جابه جا شدنی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: able to walk about.
مترادف: walking
متضاد: bedridden
مشابه: mobile, moving, pedestrian

- This ward of the hospital has mostly ambulatory patients.
[ترجمه حسین] این بخش از بیمارستانعمدتا شامل بیماران سرپایی است
|
[ترجمه گوگل] این بخش از بیمارستان بیشتر بیماران سرپایی دارد
[ترجمه ترگمان] این بخش از بیمارستان اغلب بیماران سرپایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- It was at least six weeks before she was ambulatory again.
[ترجمه گوگل] حداقل شش هفته بود که او دوباره سرپایی شد
[ترجمه ترگمان] حداقل شش هفته طول کشید تا او دوباره راه برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: moving from place to place.
مترادف: itinerant, migratory, peripatetic, wayfaring
مشابه: nomadic, rambling, shifting, vagrant, wandering

- He had an ambulatory business which brought him up north at certain times of the year.
[ترجمه گوگل] او یک تجارت سرپایی داشت که او را در زمان های خاصی از سال به شمال می آورد
[ترجمه ترگمان] شغل جدیدی داشت که در زمان معینی از سال پیش او را به شمال آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: related to walking.

- They sell ambulatory devices such as walkers and canes.
[ترجمه گوگل] آنها وسایل سرپایی مانند واکر و عصا را می فروشند
[ترجمه ترگمان] آن ها دستگاه های سیار مانند روروئک و عصا را می فروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
حالات: ambulatories
(1) تعریف: in architecture, a covered walkway in a cloister.
مترادف: passageway, walkway
مشابه: corridor, hallway, passage

(2) تعریف: in architecture, an aisle around the end of a church's choir section.
مشابه: aisle

جمله های نمونه

1. an ambulatory patient
مریض قادر به راه رفتن

2. an ambulatory will
وصیت نامه ی قابل تغییر و فسخ

3. We will be opening two new ambulatory care facilities for private patients in May.
[ترجمه گوگل]ما دو مرکز جدید مراقبت سرپایی را برای بیماران خصوصی در ماه می افتتاح خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]ما در ماه مه دو تسهیلات مراقبت سرپایی جدید را برای بیماران خصوصی باز خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Recent studies with ambulatory pressure monitoring systems indicate that an appreciable number of non-peristaltic contractions are commonly found in apparently normal subjects.
[ترجمه گوگل]مطالعات اخیر با سیستم‌های پایش فشار سرپایی نشان می‌دهد که تعداد قابل‌توجهی از انقباضات غیر پریستالتیک معمولاً در افراد به ظاهر طبیعی دیده می‌شود
[ترجمه ترگمان]مطالعات اخیر با سیستم های پایش فشار گردشی نشان می دهد که تعداد زیادی از انقباضات غیر - معمولا در افراد عادی یافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Economic returns can accrue when ambulatory nutrition care contributes to reducing the need for costly medical care.
[ترجمه گوگل]زمانی که مراقبت های تغذیه سرپایی به کاهش نیاز به مراقبت های پزشکی پرهزینه کمک می کند، بازده اقتصادی حاصل می شود
[ترجمه ترگمان]بازده های اقتصادی زمانی که مراقبت از تغذیه سیار به کاهش نیاز به مراقبت پزشکی پرهزینه کمک می کند، افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Round the eastern end is an ambulatory with radiating chapels.
[ترجمه گوگل]در انتهای شرقی یک سرپایی با نمازخانه‌های تابشی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]دور شرقی یک گردشی با chapels radiating است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Establishing ambulatory nutrition care standards based on current scientific knowledge and practice
[ترجمه گوگل]ایجاد استانداردهای مراقبت از تغذیه سرپایی بر اساس دانش و عملکرد علمی روز
[ترجمه ترگمان]تعیین استانداردهای مراقبت از تغذیه سیار براساس دانش و عملکرد علمی فعلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An ambulatory round the central octagon joins together the four chapels of the smaller ones.
[ترجمه گوگل]یک سرپایی دور هشت ضلعی مرکزی، چهار کلیسای کوچکتر را به هم می پیوندد
[ترجمه ترگمان]گردشی در اطراف هشت ضلعی مرکزی، چهار نمازخانه کوچک را به هم متصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A portable ambulatory ECG monitor is introduced in this paper.
[ترجمه گوگل]یک مانیتور ECG سرپایی قابل حمل در این مقاله معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]یک مانیتور قابل حمل سیار در این مقاله معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Ambulatory Care Centre of Tuen Mun Hospital was completed.
[ترجمه گوگل]مرکز مراقبت های سرپایی بیمارستان توئن مون تکمیل شد
[ترجمه ترگمان]مرکز مراقبت ambulatory of Mun تکمیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Note: Outpatient rehabilitation includes day hospital, outpatient ambulatory care and home - based rehabilitation.
[ترجمه گوگل]توجه: توانبخشی سرپایی شامل بیمارستان روزانه، مراقبت های سرپایی و توانبخشی در منزل است
[ترجمه ترگمان]نکته: توان بخشی outpatient شامل بیمارستان روز، مراقبت های سرپایی سرپایی و توان بخشی خانگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To investigate the 24 h ambulatory blood pressure pattern in diabetic nephropathy and the corelation with uric protein.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی الگوی فشار خون 24 ساعته سرپایی در نفروپاتی دیابتی و ارتباط آن با پروتئین اوریک
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد الگوی فشار خون سرپایی ۲۴ ساعته در nephropathy دیابتی و the با پروتئین uric
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What are the causes of unexpected hospitalization following ambulatory surgery?
[ترجمه گوگل]علل بستری غیرمنتظره پس از جراحی سرپایی چیست؟
[ترجمه ترگمان]علت بستری شدن غیر منتظره پس از عمل گردشی چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Background - Previous studies suggest that management of ambulatory hemodynamics may improve outcomes in chronic heart failure.
[ترجمه گوگل]زمینه - مطالعات قبلی نشان می دهد که مدیریت همودینامیک سرپایی ممکن است نتایج را در نارسایی مزمن قلبی بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]پیشینه - مطالعات قبلی نشان می دهند که مدیریت of سیار ممکن است پیامدها را در نارسایی مزمن قلب بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Conclusions: The findings indicated that ambulatory care utilization may increase among women with Caesarean delivery at 60-days postpartum.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان داد که ممکن است استفاده از مراقبت‌های سرپایی در زنان با زایمان سزارین در 60 روز پس از زایمان افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که مصرف مراقبت های سرپایی ممکن است در بین زنان با زایمان Caesarean در زمان زایمان ۶۰ روز افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متحرک (صفت)
moving, agile, mobile, movable, ambulatory, ambulant, versatile, peripatetic, gradient, locomotive, locomotor, marked with a vowel point, nomadic, traveling

سیار (صفت)
moving, wandering, mobile, ambulatory, ambulant, itinerant, migrant, traveling

گردنده (صفت)
excursive, ambulatory, ambulant, rotary, swivel, revolving, rotative

گردشی (صفت)
ambulatory, rotatory

تخصصی

[بهداشت] سرپایی

انگلیسی به انگلیسی

• boardwalk, walkway; semicircular aisle surrounding the main altar of a church
of walking; able to walk

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Able to walk 🏃‍♀️
🔍 مترادف: Mobile
✅ مثال: After weeks of being bedridden, she was finally ambulatory.
ambulatory will:
وصیت نامه ای که دایمی نیست و واصی ( testator ) می تواند آنرا لغو کند یا تغییر بدهد.
غلام گردش
لهجه و گویش تهرانی
اتاقهایی که به هم راه دارند ، پاگرد پله
غلام گردش. [ غ ُ گ َ دِ ] ( اِ مرکب ) دیواری باشد حائل میان حرم سرا و دیوانخانه و در رباطات ولایات پیش حجره ها برآرند. ( آنندراج ) ( بهار عجم ) . راهرو. کریدور . اطاقی که میان دو اطاق واقع شود و به هر دو آنها راه داشته باشد. ایوان دور عمارت. ( فرهنگ نظام ) . راهرواطراف بنائی بزرگ. در تداول مردم بروجرد: یک چلو دوخورش، ساختمانش دو اطاق و یک غلام گردش :
...
[مشاهده متن کامل]

از گردش سپهر غلام تو اختر است
جایت غلام گردش آن طاق اخضر است.
امیرخسرو ( از بهار عجم ) ( آنندراج ) .
کیوان غلام بارگه کبریای تست
گردون غلام گردش دولت سرای تست.
محمدسعید اشرف ( از بهار عجم ) ( آنندراج ) .

[پزشکی] :سرپایی

بپرس