ambulance chaser


(امریکا - عامیانه - وکیلی که برای جلب مشتری مجروحان حوادث رانندگی را تشویق به اقامه ی دعوی می کند) وکیل طماع

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a lawyer who persistently seeks accident victims as clients and tries to convince them to sue for damages.

جمله های نمونه

1. An ambulance chaser contacted her the day she was injured and persuaded her to sue the city council for negligence.
[ترجمه گوگل]روزی که او مجروح شد، یک تعقیب کننده آمبولانس با او تماس گرفت و او را متقاعد کرد که به دلیل سهل انگاری از شورای شهر شکایت کند
[ترجمه ترگمان]روز بعد یک آمبولانس با او تماس گرفت و او را وادار به شکایت از شورای شهر به خاطر سهل انگاری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The bloodhounds and ambulance chasers poured in after that.
[ترجمه گوگل]شکارهای خون و تعقیب کنندگان آمبولانس بعد از آن سرازیر شدند
[ترجمه ترگمان]سگ های شکاری و ambulance بعد از آن وارد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We were the greedy ambulance chasers representing rancorous clients who clogged the court dockets.
[ترجمه گوگل]ما تعقیب‌کننده‌های حریص آمبولانس بودیم که نماینده مشتریان بدجنسی بودیم که اسکله‌های دادگاه را مسدود می‌کردند
[ترجمه ترگمان]ما افراد ambulance greedy بودیم که representing rancorous را نشان می دادند که the را مسدود کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Don't trust him. He's an ambulance chaser.
[ترجمه گوگل]بهش اعتماد نکن او یک تعقیب کننده آمبولانس است
[ترجمه ترگمان]بهش اعتماد نکن یه آمبولانس خبر کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Don't trust him. He is an ambulance chaser.
[ترجمه گوگل]بهش اعتماد نکن او تعقیب کننده آمبولانس است
[ترجمه ترگمان]بهش اعتماد نکن اون دنبال یه آمبولانس میگرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The story gave birth to an eerie new image of Diana as a compulsive ambulance chaser.
[ترجمه گوگل]این داستان یک تصویر جدید وهم انگیز از دایانا به عنوان یک تعقیب کننده اجباری آمبولانس به وجود آورد
[ترجمه ترگمان]این داستان تصویر جدیدی از دایانا به عنوان یک آمبولانس وسواسی اجباری به دنیا آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

( عامیانه )
وکیلی که به دنبال قربانیان تصادف است تا وکالتشون رو به عهده بگیره ( خودش میخواد سود ببره ) .
وکیل لاشخور

بپرس