ambrosia

/æmˈbroʊziə//æmˈbrəʊziə/

معنی: شهد، ماهدی بشتی
معانی دیگر: (اسطوره های یونان و روم) خوراک خدایان، خوردنی لذیذ و خوشبو، افسانه خوراک خدایان که زندگی جاوید بانها میداده، مائده ء بهشتی، عطر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: ambrosial (adj.), ambrosian (adj.), ambrosially (adv.)
(1) تعریف: in Greek and Roman mythology, the food or drink of the gods.

(2) تعریف: something sweetly pleasing in taste or smell.

(3) تعریف: a dessert usually made with mandarin orange slices, shredded coconut, and miniature marshmallows.

جمله های نمونه

1. I watched him as he poured the red ambrosia into the lovely clear glass.
[ترجمه گوگل]او را در حالی که آمبروسیا قرمز را در شیشه شفاف دوست داشتنی می ریخت تماشا کردم
[ترجمه ترگمان]همچنان که شهد سرخ را در لیوان شفاف و شفاف می ریخت، او را تماشا می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I was surprised to taste whisky, rather than ambrosia, in the frosted glass.
[ترجمه گوگل]از طعم ویسکی، به جای آمبروسیا، در لیوان مات شگفت زده شدم
[ترجمه ترگمان]از اینکه مزه ویسکی را در لیوان یخ زده بودم تعجب کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But, unlike the eggs of bees and ants, ambrosia beetle eggs do need to be penetrated by something.
[ترجمه گوگل]اما بر خلاف تخم زنبورها و مورچه ها، تخم سوسک آمبروزیا باید توسط چیزی نفوذ کند
[ترجمه ترگمان]اما بر خلاف تخم های زنبورها و مورچه ها، تخم های سوسک سوسک باید توسط چیزی درک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Later Aphrodite herself brought ambrosia.
[ترجمه گوگل]بعداً خود آفرودیت آمبروسیا را آورد
[ترجمه ترگمان]بعد Aphrodite را هم آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That night I slept as if drugged with ambrosia.
[ترجمه گوگل]آن شب طوری خوابیدم که گویی با آمبروسیا دارو خورده بودم
[ترجمه ترگمان]اون شب انگار که با شهد خواب آور خوردم خوابیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He is in Billy's make-believe world of ambrosia the moment the curtain rises.
[ترجمه گوگل]او در لحظه‌ای که پرده بالا می‌رود، در دنیای ساختگی آمبروسیا بیلی است
[ترجمه ترگمان]او در دنیای واقعی بیلی است - به دنیای ambrosia در لحظه ای که پرده بالا می رود، اعتقاد داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The potential risk regions of Ambrosia trifida L. were estimated according to growth characters and historical meteorological data.
[ترجمه گوگل]مناطق خطر بالقوه Ambrosia trifida L با توجه به ویژگی های رشد و داده های هواشناسی تاریخی برآورد شد
[ترجمه ترگمان]مناطق بالقوه ریسک آمبرواز trifida آل براساس داده های رشد و داده های هواشناسی تاریخی برآورد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The ragweed Ambrosia artemisiifolia, an alien invasive weed, can profoundly influence natural ecosystems, agriculture, and human health.
[ترجمه گوگل]علف هرز آمبروسیا Artemisiifolia، یک علف هرز مهاجم بیگانه، می تواند عمیقاً بر اکوسیستم های طبیعی، کشاورزی و سلامت انسان تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]The آمبرواز، یک علف تهاجمی بیگانه، می تواند اکوسیستم های طبیعی، کشاورزی و سلامت انسان را عمیقا تحت تاثیر قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Pollen of artemisia, humulus, and ambrosia are most common among patients with positive skin test.
[ترجمه گوگل]گرده های درمنه، هومولوس و آمبروزیا بیشتر در بین بیمارانی که تست پوستی مثبت دارند، دیده می شود
[ترجمه ترگمان]گرده دانه گرده، humulus و ambrosia بیشتر در بین بیماران با تست پوستی مثبت رایج هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tony sipped from his glass. "Mmm. Ambrosia. Nectar of the gods. Divine. Wonderful. "
[ترجمه گوگل]تونی از لیوانش جرعه جرعه نوشید "Mmm Ambrosia شهد خدایان الهی شگفت انگیز "
[ترجمه ترگمان]تونی از لیوانش جرعه ای نوشید و گفت: م م م م م م م م م م م م م م م م م م م آمبرواز، خدایان خدایان الهی شگفت انگیز است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A comparative study on the morphological characteristic of stem, leaf, anthotaxy and involucrum of three kinds of ragweed weed—Ambrosia Artemisiifolia L.
[ترجمه گوگل]مطالعه تطبیقی ​​خصوصیات مورفولوژیکی ساقه، برگ، آنتوتاکسی و اینولوکروم سه نوع علف هرز ابروسیا - Ambrosia Artemisiifolia L
[ترجمه ترگمان]مطالعه تطبیقی در مورد مشخصه های مورفولوژیکی ساقه، برگ، anthotaxy و involucrum سه نوع از سه نوع ragweed - آمبرواز Artemisiifolia L
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The ragweed, Ambrosia artemisiifolia L., is one of the most hazardous weed species distributed worldwide and causing serious damages to agricultural production and human health.
[ترجمه گوگل]علف هرز Ambrosia artemisiifolia L یکی از خطرناک ترین گونه های علف هرز است که در سراسر جهان پراکنده شده و آسیب های جدی به تولیدات کشاورزی و سلامت انسان وارد می کند
[ترجمه ترگمان]The، آمبرواز artemisiifolia آل ؟ یکی از خطرناک ترین گونه های گیاهی است که در سراسر جهان توزیع و خسارات جدی به تولید کشاورزی و سلامت انسان وارد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At Ambrosia Bakery in Baton Rouge, La., owner Felix Sherman Sr. said the price of nuts is one reason he had to raise the price of a 9-inch pecan pie about 15 percent this year, to $ 9
[ترجمه گوگل]در نانوایی آمبروزیا در باتون روژ، لا, مالک فلیکس شرمن پدر گفت که قیمت آجیل یکی از دلایلی است که او مجبور شد قیمت پای اسپند 9 اینچی را حدود 15 درصد در سال جاری افزایش دهد و به 9 دلار برساند
[ترجمه ترگمان]در نانوایی Ambrosia در Baton Rouge، La , شرمن، مالک فلیکس شرمن، گفت که قیمت خشکبار یک دلیل است که او باید قیمت یک کیک ۹ اینچی را در حدود ۱۵ درصد در سال جاری به ۹ دلار افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Amritaalsoamreeta: The ambrosia, prepared by the hindu gods, that bestows immortality.
[ترجمه گوگل]Amritaalsoamreeta: آمبروسیا که توسط خدایان هندو تهیه شده و جاودانگی می بخشد
[ترجمه ترگمان]شهد، by توسط خدایان هندو، که باعث جاودانگی می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شهد (اسم)
ooze, ambrosia, nectar, honey, molasses

مهدی بهشتی (اسم)
ambrosia

انگلیسی به انگلیسی

• legendary food of the gods (greek mythology); something that has a wonderful taste or smell; dessert made of fruits and coconut; genus of hermaphroditic composite herbs that includes ragweeds

پیشنهاد کاربران

طعام بهشتی !
غذای بهشتی.
Spaghetti is my ambrosia
نام یک نوع ملون

بپرس