1. Ambler spends its time, not walking, but worrying about getting the layout of the yard right.
[ترجمه گوگل]آمبلر وقت خود را صرف راه رفتن نمی کند، بلکه نگران چیدمان درست حیاط است
[ترجمه ترگمان]Ambler وقتش را صرف رفتن می کند، نه قدم می زند، بلکه نگران از دست دادن چیدمان صحیح حیاط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Ambler وقتش را صرف رفتن می کند، نه قدم می زند، بلکه نگران از دست دادن چیدمان صحیح حیاط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Ambler was even bigger than Pauline's shuffling giant and was funded to explore distant planets.
[ترجمه گوگل]امبلر حتی از غول در حال حرکت پائولین هم بزرگتر بود و برای کاوش در سیارات دوردست بودجه دریافت می کرد
[ترجمه ترگمان]Ambler بزرگ تر از giant بود که پول جمع می کرد و برای کشف سیارات دور سرمایه گذاری می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Ambler بزرگ تر از giant بود که پول جمع می کرد و برای کشف سیارات دور سرمایه گذاری می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Maybe 100 feet in all. They Ambler.
[ترجمه گوگل]در کل شاید 100 فوت آنها امبلر
[ترجمه ترگمان] شاید ۱۰۰ متر باشه اونا ambler
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] شاید ۱۰۰ متر باشه اونا ambler
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Scott Ambler suggests that this document could be called a Quality Log or Compliancy Record, as many people associate the word "review" with overly formal or onerous process.
[ترجمه گوگل]اسکات آمبلر پیشنهاد میکند که این سند را میتوان یک ثبت کیفیت یا رکورد انطباق نامید، زیرا بسیاری از مردم کلمه «بازبینی» را با فرآیند بسیار رسمی یا طاقتفرسا مرتبط میدانند
[ترجمه ترگمان]اسکات Ambler پیشنهاد می کند که این سند می تواند ثبت کیفیت یا ثبت compliancy باشد، همانطور که بسیاری از افراد کلمه \"بازبینی\" را با فرآیند بیش از حد رسمی یا سخت مرتبط می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اسکات Ambler پیشنهاد می کند که این سند می تواند ثبت کیفیت یا ثبت compliancy باشد، همانطور که بسیاری از افراد کلمه \"بازبینی\" را با فرآیند بیش از حد رسمی یا سخت مرتبط می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Mary was an ambler.
6. He is often an ambler.
[ترجمه گوگل]او اغلب یک مارپیچ است
[ترجمه ترگمان]او اغلب یک ambler است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او اغلب یک ambler است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. See, he boarded with this woman and her husband in Ambler, and the husband was kind of dopey.
[ترجمه گوگل]ببینید، او با این زن و شوهرش در آمبلر سوار شد، و شوهر یک جورهایی کج خلق بود
[ترجمه ترگمان]ببین، اون با این زن و شوهرش در ambler سوار شده و شوهرش هم یه جورایی گیج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ببین، اون با این زن و شوهرش در ambler سوار شده و شوهرش هم یه جورایی گیج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A robot cannot have a remotely linked head, as Ambler did.
[ترجمه گوگل]یک ربات نمی تواند مانند آمبلر یک سر متصل از راه دور داشته باشد
[ترجمه ترگمان]یک روبات نمی تواند یک سر متصل از راه دور داشته باشد، همان طور که Ambler این کار را کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک روبات نمی تواند یک سر متصل از راه دور داشته باشد، همان طور که Ambler این کار را کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Moving its six crab like legs was the easiest part for Ambler.
[ترجمه گوگل]حرکت دادن شش خرچنگ مانند پاهایش ساده ترین کار برای آمبلر بود
[ترجمه ترگمان]از قرار دادن شش پای خرچنگ its راحت ترین قسمت برای Ambler بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از قرار دادن شش پای خرچنگ its راحت ترین قسمت برای Ambler بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید