انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
Ambivert: تناوبگرا؛ کسی که بین حالت درونگرایی و برونگرایی در رفت و آمد است
تناوبگرایی یک حالت میانگین دقیق نیست، بلکه حالتی است که فرد می تواندبسته به شرایط یکی از دو حالت درونگرایی یا برونگرایی را بروز دهد
... [مشاهده متن کامل]
شخص ambivert ممکن است صبح یک روز برونگرا و عصر همانروز درونگرا باشد یا اینکه چندروز متوالی درونگرا باشد و سپس حالات برونگرایی را بروز دهد
تناوبگرایی یک حالت میانگین دقیق نیست، بلکه حالتی است که فرد می تواندبسته به شرایط یکی از دو حالت درونگرایی یا برونگرایی را بروز دهد
... [مشاهده متن کامل]
شخص ambivert ممکن است صبح یک روز برونگرا و عصر همانروز درونگرا باشد یا اینکه چندروز متوالی درونگرا باشد و سپس حالات برونگرایی را بروز دهد
Ambivert: دوگون گرا؛ دوگانه گرا
Amphibian: دوزیست
Ambivalece: دوسوگرایی
Ambitendence: گرایش دوگانه در حرکات
Ambivert: دوگانه گرا
Ambiversion: دوگانه گرایی
🛑 برونگرا
❇️ someone who is active and confident, and who enjoys spending time with other people
مثال:
➡️ Most actors are natural extroverts.
اکثر بازیگران به طور طبیعی برونگرا هستند.
... [مشاهده متن کامل]
🛑 درونگرا
❇️ someone who is quiet and shy, and does not enjoy being with other people.
مثال:
➡️ Her sister was always more of an introvert.
خواهرش همیشه بیشتر درونگرا بود.
🛑میانگرا
❇️ a person who has a balance of extrovert and introvert features in their personality.
مثال:
➡️ John is an ambivert that likes to go to parties but also enjoys having his alone time.
جان میان گرایی است که دوست دارد به مهمانی برود اما از اوقات تنهایی خود نیز لذت می برد.
اوبانگر
که از پیشوند اوبا به چم هردو و نگر تشکیل شده است.
که از پیشوند اوبا به چم هردو و نگر تشکیل شده است.
میان گرا
Not extrovort and not introvort
کسی که بین درون گرایی و برون گرایی تعادل به دست آورده است.
کسی که درنگرا و هم بیرنگرا باشد ( وقتی به درونگرا ملاقات میکنه مثل آنها برخورد میکنه وقتی به برونگرا ملاقات میکنه هم مثل اونها )
میانگرا
یک حالت بین درونگرایی و برونگرایی