↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم it
📌 این ریشه، معادل "go" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "go" مربوط هستند.
... [مشاهده متن کامل]
📂 مثال:
🔘 transit: the act of going across from one place to another
🔘 exit: to go out of a place
🔘 initiate: to begin or go into something for the first time
🔘 circuit: a round journey or path that goes around
🔘 itinerant: traveling from place to place
🔘 transitory: something that goes quickly or lasts only a short time
🔘 transition: the process of going from one state or activity to another
🔘 circuitous: a roundabout or indirect path
🔘 obituary: a notice of someone's death, referring to their "going" towards it
🔘 sedition: the act of going apart or rebelling against authority
🔘 ambitious: a strong desire to achieve goals, often involving going around obstacles
🔘 initials: the letters that go at the front of a person's name
↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم amb
📌 این ریشه، معادل "both" یا "around" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "both" یا "around" مربوط هستند.
... [مشاهده متن کامل]
📂 مثال:
🔘 ambiguous: unclear or confusing because something can be understood in "both" or multiple ways
🔘 ambient: referring to the surroundings, environment, or atmosphere "around" you
🔘 ambit: the boundary or limit of a specific area, defining the space "around" something
🔘 ambition: a strong desire to achieve success, striving "towards" something
🔘 ambassador: a diplomat who represents their country "around" the world, particularly in foreign countries
🔘 ambassadress: a female ambassador who represents her country "around" the world
🔘 ambiance: the atmosphere or mood "around" a particular setting or place
🔘 ambience: similar to ambiance, it refers to the atmosphere or surrounding influence
🔘 ambiguity: the quality of having multiple possible meanings or interpretations
🔘 ambitious: having a strong desire for success, aiming "towards" achievement
🔘 ambitiously: acting with a strong desire to succeed or achieve something
🔘 unambiguous: clear and having one distinct meaning
🔘 unambitious: lacking a strong desire for success or achievement
آرمان
ریاست طلبی، مسندجویی، مقام پرستی، منصب جویی، نامجویی
جاه طلبی
رویا
جاه طلبی، بلندپروازی
امیال
کلمه [ambition ] از نظر مسیحیان بار منفی دارد اما
در معنای اصلی ( هدف شما در آینده ) است
که معنای [aim ] و [target ]
target 🎯
aim 🏧
با احترام به نظرات دوستان اما این عبارت در موعظه های کشیشان مسیحی بار منفی دارد و از آن در عبارات به عنوان �زیاده خواهی بدون تلاش� استفاده میشود.
با احترام به نظرات دوستان ولی در موعظه های مسیحیان این واژه بار منفی دارد. یعنی به معنای زیاده خواهی بدون تلاش بکار میرود
میل و اشتیاق شدید برای بدست آوردن یک هدف
هم معنی مثبت دارد هم معنی منفی اگر آرمان ما انسانی باشد معنی مثبت دارد اگر آرمان ما شیطانی باشد معنی منفی دارد
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : ambition
صفت ( adjective ) : ambitious
قید ( adverb ) : ambitiously
1. آرزو
His burning ambition was to study medicine
At last he had realized his life's ambition
2. عزم و اراده
She was driven by personal ambition
She was intelligent but suffered from a lack of ambition
Want
سودای چیزی را داشتن
جاه طلبی ، بلند پروازی
Something that you want to do or achieve
a strong desire to achieve something
اگه دوست داشتید لایک کنید 🌌💎
معنی اش کمی دیریاب و بسته به متن است. شاید اینها به کار بیاید:
هدف، آرمان، خواست، خواسته، آرزو، تمایل/
عزم، شوق، انگیزه، میل، همت، اراده، جاه طلبی، بلند همتی
جاه طلبی برای پیشرفت نه فرصت طلبی
هدف، آرزو، خواسته. پشتکار، انگیزه، اراده.
something that you want to do or achieve very much
پشتکار
wish
ارزو، خواسته ای در رویا ها
اهداف
جاه طلبی ، بلند پروازی، هدف عالی،
بلند پروازی
look forward
بااشتیاق منتظر بودن ، مشتاق بودن
i'm really looking to meet you
من واقعأ میخواهم با شما ملاقات کنم
همت ( برای انجام کار یا رسیدن به هدف )
A strong desire
Determination to be rich, successful or etc
بلندپروازی
بلند پرواز
هدف، آرزو
انگیزه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٢)