ambidextrous

/ˌæmbəˈdekstrəs//ˌæmbiˈdekstrəs/

ماهر، تردست، چیره دست، قادر به استفاده از هر دودست، راست دست و چپ دست، ذوالیمینین، دودست توان

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: ambidextrously (adv.), ambidextrousness (n.)
• : تعریف: able to use both hands with equal skill.

- My opponent in tennis had the advantage of being ambidextrous.
[ترجمه گوگل] حریف من در تنیس این مزیت را داشت که دوسویه بود
[ترجمه ترگمان] رقیب من در تنیس از هر دو دست استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. sadi was ambidextrous both in prose and poetry
سعدی هم در نثر و هم در نظم چیره دست بود.

2. Few of us are naturally ambidextrous but in terms of karate technique this can be achieved through training.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از ما به طور طبیعی دوسویه هستیم، اما از نظر تکنیک کاراته می توان این را از طریق تمرین به دست آورد
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از ما به طور طبیعی ambidextrous اما از نظر تکنیک کاراته می تواند از طریق آموزش به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These and other so-called turfgrasses are botanically ambidextrous; they can reproduce sexually, by putting out seeds, and asexually, by spreading laterally.
[ترجمه گوگل]این و سایر به اصطلاح چمن‌زارها از نظر گیاه‌شناسی دودسته هستند آنها می توانند از راه جنسی، با بیرون ریختن دانه ها، و به صورت غیرجنسی، با انتشار جانبی تولید مثل کنند
[ترجمه ترگمان]اینها و چیزهای دیگر به اصطلاح \"turfgrasses ambidextrous\" هستند؛ آن ها می توانند با قرار دادن دانه ها، و asexually، با گسترش افقی، از طریق جنسی تکثیر شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Both ambidextrous and multilingual, 20th president of the United States James Garfield could write Greek with one hand while writing Latin with the other.
[ترجمه گوگل]جیمز گارفیلد بیستمین رئیس جمهور ایالات متحده، هم دو زبانه و هم چند زبانه، می توانست با یک دست یونانی بنویسد و با دست دیگر لاتین بنویسد
[ترجمه ترگمان]هر دو ambidextrous و چندزبانه، بیستمین رئیس جمهور ایالات متحده، جیمز گارفیلد، می تواند یک دست یونانی را با یک دست بنویسد در حالی که به زبان لاتین با دیگری حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Jack is an ambidextrous hitter; he can bat right - handed or left - handed.
[ترجمه گوگل]جک یک ضربه زن دوسویه است او می تواند دست راست یا چپ دست بزند
[ترجمه ترگمان]جک یک hitter ambidextrous (ambidextrous)است؛ او می تواند راست دست و چپ دست باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is unnecessary to be ambidextrous to be able to use the knife with either hand.
[ترجمه گوگل]برای اینکه بتوانید از چاقو با هر دو دست استفاده کنید، نیازی به دودستگی نیست
[ترجمه ترگمان]غیر ضروری است که قادر به استفاده از چاقو با هر دو دست باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A switch - hitter in baseball should be naturally ambidextrous.
[ترجمه گوگل]سوئیچ - ضربه زن در بیس بال باید به طور طبیعی دوسویه باشد
[ترجمه ترگمان]یک ضربه به هم زدن در بیسبال باید به طور طبیعی ambidextrous باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Use your mouse with your left or right hand - ambidextrous design makes it comfortable either way.
[ترجمه گوگل]از ماوس خود با دست چپ یا راست خود استفاده کنید - طراحی دوسویه باعث می شود در هر صورت راحت باشد
[ترجمه ترگمان]استفاده از ماوس خود را با طرح دست چپ یا سمت راست خود استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm neither left - handed nor right - handed; I'm ambidextrous.
[ترجمه گوگل]من نه چپ دست هستم و نه راست دست من دوسویه هستم
[ترجمه ترگمان]من نه چپ دست هستم و نه راست دست، هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The study, led by Ruth Propper, a psychology professor at Merrimack College in Massachusetts, found that the halves of the brain in those who are lefties or ambidextrous are more interlinked.
[ترجمه گوگل]این مطالعه که توسط روث پرپر، استاد روان‌شناسی کالج مریماک در ماساچوست انجام شد، نشان داد که نیمه‌های مغز در افرادی که چپ‌پا یا دودست هستند بیشتر به هم مرتبط هستند
[ترجمه ترگمان]این مطالعه به رهبری روت Propper، استاد روانشناسی در کالج Merrimack در ماساچوست کشف کرد که نیمه مغز در آن هایی که lefties یا ambidextrous هستند به هم پیوند خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All are 15 - shot pistols. All Ruger P 89 pistols feature an ambidextrous magazine release button.
[ترجمه گوگل]همه تپانچه های 15 تایی هستند همه تپانچه‌های Ruger P 89 دارای دکمه آزاد کردن خشاب دوسویه هستند
[ترجمه ترگمان]همه اینها ۱۵ کلت بادی هستند تمامی Ruger P [ ۸۹ ] یک دکمه انتشار مجله ambidextrous را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• using both hands with equal ease
someone who is ambidextrous can use their right and left hand with the same amount of skill.

پیشنهاد کاربران

یک ویژگی در ابزارها و اسلحه هایی که برای افراد چپ دست هم مشابه افراد راست دست کارآمد و قابل استفاده به صورت استاندارد و راحت هستند. مثلا اسلحه AK47 یا همان کلاشنیکف، ambidextrous نیست اما M4 دارای این ویژگی است.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : ambidexterity
✅️ صفت ( adjective ) : ambidextrous
✅️ قید ( adverb ) : _
راست چپ دست
ماهر در چند کار، زمینه
همه جانبه نگر
دو سویه
ویکی پدیا:
یکسان دست
دو دست
قادر به استفاده از هر دو دست
دوسو توان

بپرس