ambidexterity


فرمان مساوی برهردودست، دورویی

جمله های نمونه

1. Further, ambidexterity mediates the relationship between these contextual features and performance.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، دوسوختگی رابطه بین این ویژگی های زمینه ای و عملکرد را واسطه می کند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، ambidexterity رابط بین این ویژگی ها و عملکرد زمینه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. How should organizations achieve balance between exploration and exploitation—via ambidexterity or punctuated equilibrium?
[ترجمه گوگل]چگونه سازمان ها باید به تعادل بین اکتشاف و بهره برداری دست یابند - از طریق دوسوختگی یا تعادل نقطه گذاری؟
[ترجمه ترگمان]چگونه سازمان ها باید تعادل بین اکتشاف و اکتشاف را از طریق ambidexterity یا موازنه نشانه گذاری کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We also propose that their effects and complementarities influence alliance ambidexterity because they facilitate knowledge integration at the project level.
[ترجمه گوگل]ما همچنین پیشنهاد می‌کنیم که اثرات و مکمل‌های آن‌ها بر دوگانگی اتحاد تأثیر بگذارد، زیرا ادغام دانش در سطح پروژه را تسهیل می‌کنند
[ترجمه ترگمان]ما همچنین پیشنهاد می کنیم که تاثیرات آن ها و مکمل های مذکور به دلیل تسهیل ادغام دانش در سطح پروژه، ambidexterity را تحت تاثیر قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Unlike a standard ranger, the archer does NOT gain Ambidexterity and Two-Weapon Fighting while wearing light armor or no armor.
[ترجمه گوگل]برخلاف یک رنجر استاندارد، کماندار در حالی که زره سبک یا بدون زره پوشیده است، به دوسوختگی و مبارزه با دو سلاح دست نمی یابد
[ترجمه ترگمان]the، برخلاف یک جنگل بان، ambidexterity و دو سلاح را به دست نیاورد، در حالی که زره سبک یا زرهی به تن دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. While core competence remains vital — differentiation offers a competitive advantage — firms must examine their organizational ambidexterity.
[ترجمه گوگل]در حالی که شایستگی اصلی حیاتی است - تمایز یک مزیت رقابتی را ارائه می دهد - شرکت ها باید دوسوختگی سازمانی خود را بررسی کنند
[ترجمه ترگمان]در حالی که صلاحیت هسته ای همچنان حیاتی باقی می ماند - تمایز رقابتی یک مزیت رقابتی را ارایه می دهد - شرکت ها باید ambidexterity سازمانی خود را مورد بررسی قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• ability to use both right and left hands with equal ease

پیشنهاد کاربران

مفهومی است که یک فرد یا چیز همزمان به دو محل، یا دو جا یا دو چیز و دقیق تر اینکه به دو مقصود نظر و توجه دارد. دوگانه بودن.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : ambidexterity
✅️ صفت ( adjective ) : ambidextrous
✅️ قید ( adverb ) : _
عملکرد دوگانه
مهارت
دو دست توانی ، دو سمت توانی
دوسوتوانی
دوسوتوان

بپرس