amateurism

/ˈæmət͡ʃəˌrɪzəm//ˈæmətərˌɪzəm/

معنی: دوستاری
معانی دیگر: غیر حرفه ای، ناپیشه کاری، اشتغال هنر بخاطر ذوق نه برای امرار معاش

جمله های نمونه

1. the idea of amateurism is still supported by many
این عقیده که ورزشکاران باید دوستار باشند هنوز طرفداران زیادی دارد.

2. He is a staunch supporter of amateurism.
[ترجمه گوگل]او از طرفداران سرسخت آماتوریسم است
[ترجمه ترگمان]او یکی از حامیان سرسخت of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. New regulations on amateurism allow payment for promotional work.
[ترجمه گوگل]مقررات جدید در مورد آماتوریسم امکان پرداخت برای کارهای تبلیغاتی را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]مقررات جدید در مورد amateurism مجاز به پرداخت برای کار تبلیغاتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Amateurism, on a respirator at the time, had been compromised.
[ترجمه گوگل]آماتوری که در آن زمان روی یک دستگاه تنفسی نصب شده بود، به خطر افتاده بود
[ترجمه ترگمان]amateurism، در زمان تنفس مصنوعی، لو رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nineteenth-century amateurism has been stood on its head.
[ترجمه گوگل]آماتوریسم قرن نوزدهم بر سر آن ایستاده است
[ترجمه ترگمان]amateurism قرن ۱۸ روی سرش وایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Amateurism provided a bridge between the old world of aristocratic values and the new one of bourgeois exertion and competitiveness.
[ترجمه گوگل]آماتوریسم پلی بین دنیای قدیم ارزش های اشرافی و دنیای جدید تلاش و رقابت بورژوازی ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]amateurism پلی بین دنیای قدیم ارزش های اشرافی و رقابت بین طبقه اشرافی و رقابتی بودن فراهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lu Xun's thought on amateurism makes it clear to us that intellectuals should actively show concern for the development of the whole nation and the world.
[ترجمه گوگل]تفکر لو ژون در مورد آماتوریسم برای ما روشن می کند که روشنفکران باید فعالانه نسبت به توسعه کل ملت و جهان توجه نشان دهند
[ترجمه ترگمان]تفکر لو شون در مورد amateurism باعث می شود تا ما روشن کنیم که روشنفکران به طور فعال نگرانی را برای توسعه کل کشور و جهان نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Even then, the concept of amateurism, for which there were no rules in ancient times, and the zeal for the competitive spirit were often sacrificed for the more selfish materialistic considerations.
[ترجمه گوگل]حتی در آن زمان، مفهوم آماتوریسم، که در زمان های قدیم هیچ قاعده ای برای آن وجود نداشت، و غیرت برای روحیه رقابتی، اغلب قربانی ملاحظات مادی خودخواهانه تر می شد
[ترجمه ترگمان]حتی در آن زمان، مفهوم amateurism، که در روزگار باستان فاقد قواعد بود، و شور و شوق برای روح رقابت اغلب برای ملاحظات مادی خودخواهانه بیشتر قربانی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Amateurism is a brand new perspective and an effective mode to represent intellectuals. Literary criticism should be rooted in secularism.
[ترجمه گوگل]آماتوریسم دیدگاهی کاملاً جدید و شیوه ای مؤثر برای بازنمایی روشنفکران است نقد ادبی باید ریشه در سکولاریسم داشته باشد
[ترجمه ترگمان]amateurism یک دیدگاه جدید از برند و یک روش موثر برای نمایش روشنفکران است نقد ادبی باید در سکولاریسم وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After Sarah Palin, amateurism has become a Tea Party hallmark.
[ترجمه گوگل]بعد از سارا پیلین، آماتوریسم به یک ویژگی بارز تی پارتی تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]بعد از سارا پالین، amateurism یک مشخصه تی پارتی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. No wonder so many sports fans blame television and corporate cash for the erosion of amateurism and the endless drug scandals.
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که بسیاری از طرفداران ورزش تلویزیون و نقدینگی شرکت ها را عامل فرسایش آماتوریسم و ​​رسوایی های بی پایان مواد مخدر می دانند
[ترجمه ترگمان]تعجبی ندارد که بسیاری از طرفداران ورزش تلویزیون و پول نقد شرکت را بابت فرسایش of و رسوایی های بی پایان مواد مخدر سرزنش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Professional athletes were fully embraced, finally ending the tradition of amateurism at the games.
[ترجمه گوگل]ورزشکاران حرفه ای به طور کامل مورد استقبال قرار گرفتند و در نهایت سنت آماتوریسم در بازی ها پایان یافت
[ترجمه ترگمان]ورزش کاران حرفه ای به طور کامل در آغوش گرفته شدند و در نهایت به سنت of در این بازی ها پایان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Soon after his election, Samaranch worked towards the abolition of amateurism at the Olympic Games.
[ترجمه گوگل]بلافاصله پس از انتخاب، سامارانچ در جهت لغو آماتوریسم در بازی های المپیک تلاش کرد
[ترجمه ترگمان]اندکی پس از انتخابات، Samaranch به سمت لغو of در بازی های المپیک کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He lost his Olympic titles after it was found he was paid for playing two seasons of semi-professional baseball before competing in the Olympics, thus violating the amateurism rules.
[ترجمه گوگل]او عناوین المپیک خود را پس از اینکه مشخص شد قبل از شرکت در المپیک برای دو فصل بازی بیسبال نیمه حرفه ای دریافت کرده بود، از دست داد و در نتیجه قوانین آماتوری را زیر پا گذاشت
[ترجمه ترگمان]او پس از اینکه مشخص شد برای بازی دو فصل از بیسبال نیمه حرفه ای پیش از رقابت در المپیک پرداخت شده است، عناوین المپیک خود را از دست داد و بدین ترتیب قوانین amateurism را نقض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دوستاری (اسم)
amateurism

انگلیسی به انگلیسی

• amateurish performance; inexperience, incompetence

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : amateur / amateurism
✅️ صفت ( adjective ) : amateur / amateurish
✅️ قید ( adverb ) : amateurishly
ناشی گری

بپرس