1. an amateurish attempt at writing poetry
کوششی خام دستانه در نگارش شعر
2. the picture he painted was a rather amateurish effort
تصویری که او کشید کار ناشیانه ای بود.
3. The concert was rather an amateurish affair.
4. Beside her other players seem amateurish.
[ترجمه گوگل]در کنار او سایر بازیکنان آماتور به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان]در کنار بقیه بازیکنان amateurish به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He scoffed at our amateurish attempts.
[ترجمه گوگل]او تلاش های آماتوری ما را به سخره گرفت
[ترجمه ترگمان]او به تلاش amateurish ما طعنه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But security officials also noted several signs of amateurish work.
[ترجمه گوگل]اما مقامات امنیتی به چندین نشانه از کار آماتوری نیز اشاره کردند
[ترجمه ترگمان]اما مقامات امنیتی همچنین نشانه هایی از کار آماتور را مورد توجه قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. For the subsidy has encouraged amateurish management and an uncommercial approach.
[ترجمه گوگل]این یارانه مدیریت آماتوری و رویکرد غیرتجاری را تشویق کرده است
[ترجمه ترگمان]برای یارانه، مدیریت آماتور و رویکرد uncommercial را تشویق کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Their website looks amateurish.
[ترجمه گوگل]وب سایت آنها آماتور به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]وب سایت آن ها آماتور به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It was a surprisingly amateurish movie.
[ترجمه گوگل]این یک فیلم شگفت انگیز آماتوری بود
[ترجمه ترگمان]به طرز شگفت انگیزی یک فیلم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Is his dramatic performance appropriate parody or merely amateurish?
[ترجمه گوگل]آیا اجرای دراماتیک او تقلیدی مناسب است یا صرفاً آماتوری؟
[ترجمه ترگمان]آیا عملکرد دراماتیک او parody یا صرفا آماتور است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Most were amateurish endeavors, he said.
[ترجمه گوگل]او گفت که بیشتر آنها تلاش های آماتوری بودند
[ترجمه ترگمان]او گفت: بیش ترشان تلاش ناشی از عمل بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A pretty amateurish way to run a professional sport.
[ترجمه گوگل]یک روش کاملا آماتوری برای اجرای یک ورزش حرفه ای
[ترجمه ترگمان]یک روش آماتور برای اجرای یک ورزش حرفه ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But the campaigns have been very amateurish and low-key and many of the younger people are not interested.
[ترجمه گوگل]اما کمپینها بسیار آماتورانه و کمکم بودهاند و بسیاری از جوانان علاقهای به آن ندارند
[ترجمه ترگمان]اما این فعالیت ها آماتور و کم نور هستند و بسیاری از جوانان علاقه مند نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The embryonic plot appeared to have been an amateurish operation which did not pose a serious threat to the government.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که طرح جنینی یک عملیات آماتوری بوده که تهدیدی جدی برای دولت محسوب نمی شود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که طرح اولیه یک عمل آماتور بوده است که تهدیدی جدی برای دولت محسوب نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Yesterday's heroes ran an amateurish campaign and, in the main, are no fans of quick unity.
[ترجمه گوگل]قهرمانان دیروز یک کمپین آماتوری راه اندازی کردند و در اصل طرفدار اتحاد سریع نیستند
[ترجمه ترگمان]قهرمانان دیروز یک کمپین آماتور را اجرا کردند و در اصل، هیچ طرفدار اتحاد سریع نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید