amateurish

/ˈæmət͡ʃərɪʃ//ˈæmətərɪʃ/

معنی: اماتوروار، ناشی
معانی دیگر: ناشیانه، خام دستانه، ناوارد

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: amateurishly (adv.), amateurishness (n.)
• : تعریف: not of professional or expert quality; characteristic of an amateur; lacking skill.
متضاد: masterful, professional
مشابه: amateur

- The play, put on by the townspeople every summer, is always entertaining even if a bit amateurish.
[ترجمه گوگل] این نمایش که هر تابستان توسط مردم شهر اجرا می شود، همیشه سرگرم کننده است، حتی اگر کمی آماتور باشد
[ترجمه ترگمان] این نمایش که هر تابستان توسط مردم شهر برگزار می شود، حتی اگر آماتور باشد، همیشه سرگرم کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. an amateurish attempt at writing poetry
کوششی خام دستانه در نگارش شعر

2. the picture he painted was a rather amateurish effort
تصویری که او کشید کار ناشیانه ای بود.

3. The concert was rather an amateurish affair.
[ترجمه گوگل]کنسرت بیشتر یک امر آماتوری بود
[ترجمه ترگمان]این کنسرت یک کار سطحی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Beside her other players seem amateurish.
[ترجمه گوگل]در کنار او سایر بازیکنان آماتور به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان]در کنار بقیه بازیکنان amateurish به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He scoffed at our amateurish attempts.
[ترجمه گوگل]او تلاش های آماتوری ما را به سخره گرفت
[ترجمه ترگمان]او به تلاش amateurish ما طعنه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But security officials also noted several signs of amateurish work.
[ترجمه گوگل]اما مقامات امنیتی به چندین نشانه از کار آماتوری نیز اشاره کردند
[ترجمه ترگمان]اما مقامات امنیتی همچنین نشانه هایی از کار آماتور را مورد توجه قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For the subsidy has encouraged amateurish management and an uncommercial approach.
[ترجمه گوگل]این یارانه مدیریت آماتوری و رویکرد غیرتجاری را تشویق کرده است
[ترجمه ترگمان]برای یارانه، مدیریت آماتور و رویکرد uncommercial را تشویق کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Their website looks amateurish.
[ترجمه گوگل]وب سایت آنها آماتور به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]وب سایت آن ها آماتور به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was a surprisingly amateurish movie.
[ترجمه گوگل]این یک فیلم شگفت انگیز آماتوری بود
[ترجمه ترگمان]به طرز شگفت انگیزی یک فیلم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Is his dramatic performance appropriate parody or merely amateurish?
[ترجمه گوگل]آیا اجرای دراماتیک او تقلیدی مناسب است یا صرفاً آماتوری؟
[ترجمه ترگمان]آیا عملکرد دراماتیک او parody یا صرفا آماتور است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Most were amateurish endeavors, he said.
[ترجمه گوگل]او گفت که بیشتر آنها تلاش های آماتوری بودند
[ترجمه ترگمان]او گفت: بیش ترشان تلاش ناشی از عمل بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A pretty amateurish way to run a professional sport.
[ترجمه گوگل]یک روش کاملا آماتوری برای اجرای یک ورزش حرفه ای
[ترجمه ترگمان]یک روش آماتور برای اجرای یک ورزش حرفه ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But the campaigns have been very amateurish and low-key and many of the younger people are not interested.
[ترجمه گوگل]اما کمپین‌ها بسیار آماتورانه و کم‌کم بوده‌اند و بسیاری از جوانان علاقه‌ای به آن ندارند
[ترجمه ترگمان]اما این فعالیت ها آماتور و کم نور هستند و بسیاری از جوانان علاقه مند نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The embryonic plot appeared to have been an amateurish operation which did not pose a serious threat to the government.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که طرح جنینی یک عملیات آماتوری بوده که تهدیدی جدی برای دولت محسوب نمی شود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که طرح اولیه یک عمل آماتور بوده است که تهدیدی جدی برای دولت محسوب نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Yesterday's heroes ran an amateurish campaign and, in the main, are no fans of quick unity.
[ترجمه گوگل]قهرمانان دیروز یک کمپین آماتوری راه اندازی کردند و در اصل طرفدار اتحاد سریع نیستند
[ترجمه ترگمان]قهرمانان دیروز یک کمپین آماتور را اجرا کردند و در اصل، هیچ طرفدار اتحاد سریع نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اماتوروار (صفت)
amateurish

ناشی (صفت)
ill, amateurish, emergent, awkward, dilettante, gauche, rube, maladroit, jackleg, laity, sequent, left-handed

انگلیسی به انگلیسی

• inferior, second-rate; unprofessional, inexpert; novice-like
if you describe something as amateurish, you mean it is not skilfully made or done.

پیشنهاد کاربران

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم am
📌 این ریشه، معادل "love" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "love" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 amorous: showing or feeling ‘love’
🔘 amity: a friendly relationship filled with ‘love’
🔘 amicable: characterized by friendliness and ‘love’
🔘 enamored: deeply in ‘love’ or fascinated by something
🔘 amateur: one who pursues an activity for the ‘love’ of it rather than for money
🔘 paramour: a secret ‘lover’
🔘 amiable: having a pleasant and ‘loving’ personality
🔘 amatory: relating to ‘love’ or desire
🔘 amigo: a friend, showing ‘love’ and companionship
🔘 inamorata: a woman with whom someone is in ‘love’

به قدر کافی خوب نیست که کار حرفه ای ها باشد
ناشیانه
فاقد مهارت یا تخصص حرفه ای
غیرحرفه ای
آماتوری
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : amateur / amateurism
✅️ صفت ( adjective ) : amateur / amateurish
✅️ قید ( adverb ) : amateurishly

بپرس