دیکشنری
مترجم
بپرس
amassment
معنی
: گرد اوری
معانی دیگر
: گرداوری
دنبال کنید
مترادف ها
گردآوری
(اسم)
cumulation, collection, amassment, gathering, compilation
انگلیسی به انگلیسی
• accumulation; gathering
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها