amanuensis

/əˌmænjuˈensɪs//əˌmænjuˈensɪs/

معنی: منشی، محرر، نوشتگر
معانی دیگر: (در قدیم) محرر، نسخه بردار، میرزابنویس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: amanuenses
• : تعریف: a secretary or manuscript copyist.

جمله های نمونه

1. How could I dictate to some amanuensis all the love I feel for my darling Lily, the loveliest flower . . . .
[ترجمه گوگل]چگونه می‌توانم تمام عشقی را که به لیلی عزیزم، دوست‌داشتنی‌ترین گل احساس می‌کنم، به برخی از amanuensis دیکته کنم
[ترجمه ترگمان]چه طور می توانستم تمام عشقی را که نسبت به لی لی عزیز و زیباترین گل ها احساس می کنم به دست بیاورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Campaign project amanuensis is created real time with assistant campaign project subsystem.
[ترجمه گوگل]پروژه کمپین amanuensis در زمان واقعی با زیرسیستم پروژه کمپین دستیار ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]amanuensis پروژه کمپین زمان واقعی را با برنامه مدیریت پروژه کمپین ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Official documents, also called official amanuensis, refers to various written materials shaped in the process of handling affairs by official departments, collectives, and companies.
[ترجمه گوگل]اسناد رسمی که به آن amanuensis رسمی نیز می گویند، به مواد نوشتاری مختلفی اشاره دارد که در فرآیند رسیدگی به امور توسط ادارات رسمی، گروه ها و شرکت ها شکل می گیرد
[ترجمه ترگمان]اسناد رسمی یا amanuensis رسمی به مواد نوشتاری مختلف شکل داده شده در فرآیند رسیدگی به امور ادارات، تعاونی های، و شرکت ها اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Units of legal affairs: procurator, amanuensis, forensic physician, inspector, bailiff, investigator, rectification personnel, and guard.
[ترجمه گوگل]واحدهای امور حقوقی: دادستان، آمانوئنسیس، پزشک قانونی، بازرس، ضابط، بازپرس، پرسنل اصلاح و نگهبان
[ترجمه ترگمان]واحد امور حقوقی: procurator، amanuensis، پزشک قانونی، بازرس، بازپرس، بازپرس، بازپرس، personnel و guard
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Official documents generally can be called amanuensis materials or files.
[ترجمه گوگل]به طور کلی اسناد رسمی را می توان مواد یا پرونده های amanuensis نامید
[ترجمه ترگمان]اسناد رسمی به طور کلی می تواند مواد یا فایل amanuensis خوانده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By the age of twenty-four she was free to seek work outside the home, finding temporary positions as amanuensis and governess.
[ترجمه گوگل]در سن بیست و چهار سالگی، او آزاد بود تا به دنبال کار در خارج از خانه باشد و موقعیت های موقتی به عنوان amanuensis و فرماندار پیدا کند
[ترجمه ترگمان]در سن بیست و چهار سالگی آزاد بود که در خارج از خانه کار کند و مشاغل موقتی به عنوان منشی و معلمه پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These are the words of Hugo Rune, delivered through the mouth of my amanuensis Rizla.
[ترجمه گوگل]اینها سخنان هوگو رون است که از طریق دهان amanuensis Rizla من بیان شده است
[ترجمه ترگمان]این کلمات هوگو رون است که از طریق دهان of به او تحویل داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He also finds an excellent barrister – Richard Doane of the Inner Temple, a friend and amanuensis of the late Jeremy Bentham– to defend her at the Old Bailey trial.
[ترجمه گوگل]او همچنین یک وکیل دادگستری عالی پیدا می کند - ریچارد دوان از معبد داخلی، دوست و آمانوئنس جرمی بنتام فقید - برای دفاع از او در دادگاه اولد بیلی
[ترجمه ترگمان]همچنین یک وکیل عالی - ریچارد دو آن از معبد مرکزی، یکی از دوستان و amanuensis جرمی بنتم در اواخر جرمی بنتم را برای دفاع از خود در محاکمه اولد بیلی، پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Army men working in the company, from the battalion leader to the political instructor, the amanuensis, and cooks, all were in an excited mood.
[ترجمه گوگل]مردان ارتشی که در گروهان کار می‌کردند، از رهبر گردان گرفته تا مربی سیاسی، امانوئنسیس‌ها و آشپزها، همه در حال و هوای هیجان‌انگیزی بودند
[ترجمه ترگمان]افراد ارتش که در این شرکت کار می کردند از رهبر گردان تا مربی سیاسی، the و cooks همگی در حال هیجان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As is known, the language in the standard legal amanuensis is generally called legislation language. It is one of the behavior criterions which are ascertained in the format of language and words.
[ترجمه گوگل]همانطور که مشخص است، زبان در استاندارد حقوقی amanuensis عموماً زبان قانونگذاری نامیده می شود یکی از معیارهای رفتاری است که در قالب زبان و کلمات مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]همان طور که شناخته می شود، زبان در the قانونی استاندارد به طور کلی زبان قانونگذاری نامیده می شود این یکی از معیارهای رفتاری است که در قالب زبان و کلمات مشخص شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At present, file management and secretarial work is often done by the amanuensis under the modern condition in primary and middle schools.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، مدیریت پرونده و کار منشی اغلب توسط amanuensis تحت شرایط مدرن در مدارس ابتدایی و راهنمایی انجام می شود
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، کار مدیریت پرونده و کار secretarial اغلب توسط the تحت شرایط مدرن در مدارس ابتدایی و میانی انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

منشی (اسم)
secretary, amanuensis, clerk, scribe, penman, pen-pusher, quill-driver

محرر (اسم)
amanuensis, scribe, scrivener, chirographist, editor

نوشتگر (اسم)
amanuensis

انگلیسی به انگلیسی

• courier, scribe, secretary

پیشنهاد کاربران

میرزابنویس
a person who writes down your words when you cannot write, for example if you are injured and have an exam
منشی، یادداشت بردار، نسخه بردار، کپی بردار، محرر

بپرس