am

/æm//æm/

معنی: هستم، اول شخص
معانی دیگر: (اول شخص مفرد زمان حال فعل: to be) هستم، صبح، بامداد، صبحگاه (.a.m و .a.m هم می نویسند)، مخفف:، تعدیل میدان نوسان، امریکا، امریکایی، (شیمی) فلز آمریکیم، هستم، اول شخص

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "ante meridiem" (Latin); the period from midnight until noon.

- On the farm, we usually woke up before 6 a.m.
[ترجمه Sara] ما معمولا در مزرعه صبح ها قبل از ساعت 6 از خواب بیدار می شویم
|
[ترجمه marry] در مزرعه ما معمولا قبل از ساعت 6 صبح از خواب بیدار میشویم
|
[ترجمه رضا عباس تبار] ما در مزرعه در ساعت ۶ صبح بیدار میشویم
|
[ترجمه گوگل] در مزرعه معمولاً قبل از ساعت 6 صبح از خواب بیدار می شدیم
[ترجمه ترگمان] در مزرعه، ما معمولا قبل از ساعت ۶ صبح از خواب بیدار می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
(1) تعریف: a system of varying a radio signal's amplitude so as to impose the signal on a carrier wave; amplitude modulation.

(2) تعریف: broadcasting by this system.

جمله های نمونه

1. am i free to smoke?
آیا حق دارم سیگار بکشم ؟

2. am i to understand that your refusal is final?
آیا باید چنین بپندارم که جواب رد شما نهایی است ؟

3. "i am not hungry". "nonsense! you haven't eaten anything since yesterday!"
((گرسنه نیستم))،((چه حرفی ! تو از دیروز چیزی نخورده ای !))

4. i am
هستم

5. i am a professor of english literature
من استاد ادبیات انگلیسی هستم.

6. i am a sucker for circus shows
من دیوانه ی نمایش های سیرک هستم.

7. i am a tad tired
کمی خسته هستم.

8. i am a teacher, so is my wife
من معلم هستم،زنم هم همین طور.

9. i am a teacher-cum-lexicographer
من معلم و همچنین فرهنگ نویس هستم.

10. i am a trifle annoyed about it
در آن باره کمی دلخور هستم.

11. i am a virgo native
من متولد برج سنبله هستم.

12. i am admittedly afraid
اذعان می کنم که می ترسم.

13. i am afraid i can't go
متاسفانه نمی توانم بروم.

14. i am afraid i talked too much
مثل این که خیلی حرف زدم،ببخشید.

15. i am afraid not!
متاسفانه نه !

16. i am against war on principle
من به واسطه ی اصولی که به آن پایبند هستم با جنگ مخالفم.

17. i am all set to go
من کاملا مصمم به رفتن هستم.

18. i am always mindful of my indebtedness to my country
من همیشه به یاد دین خود نسبت به میهن خویش هستم.

19. i am an alumnus of the university of colorado
من فارغ التحصیل دانشگاه کلرادو هستم.

20. i am appreciative of all you have done for me
از آنچه در حقم کرده اید سپاسگزارم.

21. i am ashamed to ask him again for a loan of money
رویم نمی شود که دوباره از او پول قرض بخواهم.

22. i am at a loss for words!
نمی دانم چه بگویم !

23. i am at my wit's end worrying how to pay my debts
نگرانی اینکه چگونه قرض های خود را خواهم داد دارد مرا دیوانه می کند.

24. i am at the bottom of my class in math
من در ریاضی شاگرد آخر کلاسم.

25. i am at the end of my tether
کارد به استخوانم رسیده است (صبرم تمام شده است).

26. i am at your service, sir!
در خدمت شما هستم قربان !

27. i am avidly awaiting the coming of norooz
مشتاقانه در انتظار فرا رسیدن نوروز هستم.

28. i am awful(ly) sorry
خیلی عذر می خواهم.

29. i am awfully happy to meet you
از ملاقات شما بسیار خوشنودم.

30. i am beginning to lose my patience
صبرم دارد تمام می شود.

31. i am beginning to see your point
دارم مقصود شما را می فهمم.

32. i am beholden to you for all the help you gave to my brother
به خاطر کمک هایی که به برادرم کردید خود را مدیون شما می دانم.

33. i am bored to death these days
این روزها حسابی حوصله ام سر رفته است.

34. i am busy writing a new dictionary
مشغول نوشتن فرهنگ جدیدی هستم.

35. i am cognizant of the fact that they are poor
نیک می دانم که آنها مسکین اند.

36. i am cold
سردم است.

37. i am comfortable yet lonely
من راحتم ولی احساس تنهایی می کنم.

38. i am completely fagged out
از خستگی رمق ندارم.

39. i am completely in the dark about their true intention
از منظور واقعی آنها اصلا سردر نمی آورم.

40. i am confident that we will triumph
مطمئن هستم که پیروز خواهیم شد.

41. i am convinced that he was not lying
اعتقاد راسخ دارم که دروغ نمی گفت.

42. i am curious to find out about his motive
مشتاقم که از انگیزه ی او سر در بیاورم.

43. i am debating which offer to accept
دارم سبک و سنگین می کنم که کدام پیشنهاد را بپذیرم.

44. i am delighted to meet you
از ملاقات شما بسیار خرسندم.

45. i am departing for kashan tomorrow
فردا عازم کاشان هستم.

46. i am depending on you to finish this job by tomorrow
روی شما حساب می کنم که این کار را تا فردا تمام کنید.

47. i am displeased with my job
از شغلم خوشم نمی آید.

48. i am double-minded about going
در رفتن دو دل هستم.

49. i am down to my last lick of paint
به قطره ی آخر رنگ رسیده ام.

50. i am dreadfully tired
خیلی خسته ام.

51. i am dubious about his sincerity
نسبت به خلوص نیت او شک دارم.

52. i am elder than her
من از او مسن ترم.

53. i am enclosing the check with my order
چک را به همراه سفارش نامه ی کالا ارسال می دارم.

54. i am ever so thankful to you!
بی نهایت از شما سپاسگزارم !

55. i am ever so tired!
آخ که چقدر خسته ام !

56. i am extremely happy to have met you
از ملاقات شما بی نهایت خوشوقتم.

57. i am faltering, hold my hand
(سنایی) من بلخشیده ام تو دستم گیر

58. i am familiar with the works of shakespear
من آثار شکسپیر را خوب می دانم.

59. i am fearfully busy
خیلی گرفتار هستم.

60. i am fed up with this crummy apartment
از این آپارتمان گند بیزارم.

61. i am fed up with this life
از این زندگی زده شده ام.

62. i am feeling lowdown
دلم گرفته است.

63. i am feeling the blues
احساس اندوه می کنم.

64. i am flying tomorrow
فردا (با هواپیما) پرواز می کنم.

65. i am fond of his company
از مصاحبت با او خوشم می آید.

66. i am fortunate enough to have good children
نیکبختی من این است که فرزندان خوبی دارم.

67. i am freezing cold
خیلی سردم است (دارم از سرما یخ می زنم).

68. i am full
من سیرم.

69. i am getting tired of his antics
از الم شنگه های او خسته شده ام.

70. i am glad to cooperate
با کمال میل همکاری می کنم.

مترادف ها

هستم (فعل)
am

اول شخص (فعل)
am

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Amplitude Modulation
موضوع: تکنولوژی
ا ام یا ای ام (AM) فرایند تغییر دامنه یک موج حامل (معمولا یک موج حامل سامد رادیویی) طبق مشخصات سیگنال یا علامتی دیگر(مانند سیگنال های صوتی حاصل از صدای انسان یا وسایل موسیقی)و یکی از روش های ارسال خبر به وسیله امواج رادیویی است.
عبارت کامل: Armenia
موضوع: مکان و موقعیت
مخفف کشور ارمنستان

تخصصی

[شیمی] آمریکیم، امریسیم
[کامپیوتر] تلفیق دامنه ای ؛ مدولاسیون دامنه
[برق و الکترونیک] amplitude-modulation-مدوله سازی دامنه [ ای ام] نوعی روش پخش رادیویی که سیگنال اطلاعات را با موج حامل بسامد رادیویی ( آر - اف) طوری ترکیب می کند که تغییر دامنه ی پوش آر -اف ( حامل و کنار باندها ) متناسب با قدرت سیگنال ورودی خواهد بود .
[برق و الکترونیک] ampere per meter-آمپر برمتر واحد شدت مسدان مغناطیسی در سیستم اس آی
[ریاضیات] بعد از نیمه شب، قبل از ظهر، صبح

انگلیسی به انگلیسی

• broadcasting through variations in the width of the radio wave (electricity)
master of arts degree (latin)
radioactive chemical element (chemistry)
am is the first person singular of the present tense of be.
united states of america; north america; south america; the americas
citizen of the united states of america
a.m. after a number indicates that the number refers to a particular time between midnight and noon.

پیشنهاد کاربران

منبع: Longman Basic dictionary of American English
a. m
معنی: in the morning
مثال: I got up at 8 a. m
am
معنی: the part of the verb be that is used with I
مثال: Am I late for dinner
مثال: I'm ( I am ) very sorry
قبل از ظهر
مثال: The meeting is scheduled for 10 AM.
جلسه برنامه ریزی شده است برای ساعت 10 قبل از ظهر.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
توی چت کردن میتونه مخفف و صداواژه I'm باشه
مثلا Am cool یعنی من خوبم.
AM :قبل از ظهر طرف های صبح
به نظر من این یک فعل است و به تنهایی معنی ندارد و معنی آن به جمله مربوط میشه و معنی آن در جمله آشکار میشه
used to talk about a time between 12 o'clock at night and 12 o'clock in the middle of the they.
a. m:از ساعت 12 شب تا ساعت 12 ظهر
p. m:از ساعت 12 ظهر تا ساعت 12 شب
A. m اشاره به بازه زمانی از نیمه شب تا صبح
P. mاشاره به بازه زمانی۱۲ ظهر تا شب
Midnight of to the noon
برابرِ این واژه یِ هندواُروپایی اِنگلیسی، در زبان هندواُروپاییِ فارسی، - اَم - و - هستم - می باشد نمونش= من دانش آموزم
از دوازده شب تا دوازده ظهر
A. M is used to talk about a time between 12 'o'clock at night and 12 o' clock in the middleof the day
این توی ریچ وان صفحه ی 16 ساپمنتری هست
مخفف صبح
شیفت زمانی صبح
used after times of day between midnight and noon that are not expressed using the 24 - hour clock )
صبح، بامداد
البته این کلمه در Reach 1 هم آمده است. 😊 🌼
زمانی بین ساعت ۱٢ شب تا 12ظهر

بمعنی یک زمان بین 12شب تا 12ظهر
Antemerdiem
قبل از ظهر
هستم 🇹🇱🇹🇱
I am too busy to talk to you now
من بسیار مشغول هستم برای راه رفتن با تو امروز
از کلمه لاتین می آید
( ante meridiem )
used to talk about times that are after midnight but before midday
بعد از نیمه شب تا قبل از وسط ظهر
قبل از ساعت 12 ظهر ( صبح )
قبل از ظهر
A. M. is used to talk about a time between 12o'clock at night and 12o'clock in the middle of the day
میخورم ، هستم ، میایم، دارم ، و خیلی من دیگر
از ساعت 12 نصف شو تا 11 59 دقیقه ظهر
Ante meridiem
A. M. = Ante meridiem.
قبل از ظهر ( از نیمه شب تا 12 ظهر )
به نطر من میشه نیمه قبل از روز ( صبح. بامداد ساعت6 صبح )
قبل از ظهر ( زمان بامداد )
قبل از ساعت12.
After Midnight
a morning مخفف صبح
12 نیمه شب تا 11:59 صبح
قبل از ظهر
قبل از ظهر مخفف ان a
فاصله میان 12 شب تا 12 ظهر
broadcasting through variations in the width of the radio wave ( electricity )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٧)

بپرس