alumnus

/əˈləmnəs//əˈlʌmnəs/

معنی: فارغ التحصیل
معانی دیگر: (معمولا مذکر) فارغ التحصیل، آموخته، دانش آموخته، pl فاره التحصیل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: alumni
• : تعریف: a male graduate or former student of an educational institution.
مشابه: alumna, graduate, student

جمله های نمونه

1. i am an alumnus of the university of colorado
من فارغ التحصیل دانشگاه کلرادو هستم.

2. Several alumni have agreed to help raise money.
[ترجمه گوگل]تعدادی از فارغ التحصیلان برای کمک به جمع آوری پول موافقت کرده اند
[ترجمه ترگمان]چندین نفر از فارغ التحصیلان موافقت کرده اند که به جمع آوری پول کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The college appealed to its alumni for funds.
[ترجمه گوگل]کالج از فارغ التحصیلان خود برای دریافت بودجه درخواست کرد
[ترجمه ترگمان]این کالج به فارغ التحصیلان خود برای تامین بودجه متوسل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Several famous alumni have agreed to help raise money for the school's restoration fund.
[ترجمه گوگل]چندین فارغ التحصیل مشهور موافقت کرده اند که برای کمک به صندوق بازسازی مدرسه کمک کنند
[ترجمه ترگمان]چندین تن از فارغ التحصیلان مشهور موافقت کرده اند که به جمع آوری پول برای صندوق بازسازی مدرسه کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But why should Oxford be so coy about a man who may turn out to be one of its most distinguished alumni?
[ترجمه گوگل]اما چرا آکسفورد باید نسبت به مردی که ممکن است یکی از برجسته‌ترین فارغ‌التحصیلان آن باشد اینقدر خجالتی باشد؟
[ترجمه ترگمان]اما چرا آکسفورد باید این قدر خجالت زده باشد که ممکن است یکی از most فارغ التحصیلان آن باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All alumni who have returned a questionnaire indicating that they are teachers or careers advisers will receive an invitation.
[ترجمه گوگل]همه فارغ التحصیلانی که پرسشنامه ای مبنی بر اینکه معلم یا مشاور شغلی هستند برگردانده اند، یک دعوت نامه دریافت خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]تمام فارغ التحصیلان که یک پرسشنامه را باز کرده اند نشان می دهند که آن ها معلم یا مشاور شغلی هستند دعوت به عمل خواهند آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The strong football season, however, has generated more alumni giving, albeit earmarked for athletics.
[ترجمه گوگل]با این حال، فصل قدرتمند فوتبال، فارغ‌التحصیلان بیشتری را به وجود آورده است، اگرچه برای ورزش‌های دو و میدانی در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، فصل فوتبال قوی، فارغ التحصیلان بیشتری تولید کرده است، اگرچه برای ورزش کاران اختصاص داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The following information about Birmingham alumni has been collected from recent news reports.
[ترجمه گوگل]اطلاعات زیر در مورد فارغ التحصیلان بیرمنگام از گزارش های خبری اخیر جمع آوری شده است
[ترجمه ترگمان]اطلاعات زیر در مورد فارغ التحصیلان بیرمنگام از گزارش های خبری اخیر جمع آوری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Seek private sector and alumni support in increasing scholarship funds.
[ترجمه گوگل]به دنبال حمایت بخش خصوصی و فارغ التحصیلان در افزایش بودجه بورسیه باشید
[ترجمه ترگمان]به دنبال حمایت از بخش خصوصی و فارغ التحصیلان در افزایش بودجه های کمک هزینه تحصیلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For many City College alumni, it was.
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از فارغ التحصیلان سیتی کالج، چنین بود
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از فارغ التحصیلان کالج سیتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Delta has an integrated system with capabilities for student administrative functions such as scheduling, grading, attendance and alumni development.
[ترجمه گوگل]دلتا دارای یک سیستم یکپارچه با قابلیت هایی برای عملکردهای اداری دانشجویی مانند برنامه ریزی، درجه بندی، حضور و غیاب و توسعه فارغ التحصیلان است
[ترجمه ترگمان]دلتا دارای یک سیستم یکپارچه با قابلیت های اجرایی برای توابع مدیریتی دانشجویی مانند برنامه ریزی، درجه بندی، حضور و توسعه فارغ التحصیلان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The alumni don't want to hear it, but the previous coaching regime vastly oversold the goods.
[ترجمه گوگل]فارغ‌التحصیلان نمی‌خواهند آن را بشنوند، اما رژیم مربیگری قبلی به‌شدت بیش از حد کالاها را فروخت
[ترجمه ترگمان]فارغ التحصیلان نمی خواهند آن را بشنوند، اما رژیم مربیگری قبلی به شدت کالاها را باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This ambiance is revealing, for in its heart of hearts the Alumni Club feels threatened.
[ترجمه گوگل]این محیط آشکار است، زیرا در قلب خود باشگاه فارغ التحصیلان احساس خطر می کند
[ترجمه ترگمان]این محیط در حال آشکار شدن است، زیرا در قلب آن باشگاه فارغ التحصیلان احساس خطر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. About 000 alumni will pay Northwestern $ 565 each for a package of air-fare and game tickets.
[ترجمه گوگل]حدود 000 فارغ التحصیل هر کدام 565 دلار برای یک بسته بلیط هواپیما و بازی به Northwestern پرداخت می کنند
[ترجمه ترگمان]حدود ۱۰۰۰۰ نفر از فارغ التحصیلان به ازای بسته ای از بلیط هواپیما و بلیط های بازی، برابر با ۵۶۵ میلیون دلار می پردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. And that alumnus helped seal the deal.
[ترجمه گوگل]و آن فارغ التحصیل به امضای معامله کمک کرد
[ترجمه ترگمان]و این فارغ التحصیل به مهر و موم کردن این معامله کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فارغ التحصیل (اسم)
alumnus, graduate

انگلیسی به انگلیسی

• male graduate (of a school, college, etc.)

پیشنهاد کاربران

فارغ التحصیل. دانش آموخته
مثال:
I am an alumnus of the University of Colorado.
من دانش آموخته ی دانشگاه کلوریدا هستم.
جمع آن alumni
someone who has left a school, college, or university after finishing their studies there
فارغ التحصیل مدرسه، کالج یا دانشگاه
the alumni of St MacNissi's College
Several famous alumni have agreed to help raise money for the school's restoration fund
دانشجوی مذکری که قبلا در دانشگاهی درس می خوانده است ( از گوشه کنار ترجمه/علی صلح جو/ص. 43/نشر مرکز چاپ اول94
فارغ التحصیل
1. دانش آموخته، فارغ التحصیل 2. عضو یا کارمند پیشین یک گروه یا سازمان

بپرس