aluminous

/əˈluːmənəs//əˈljuːmɪnəs/

معنی: دارای زاج
معانی دیگر: وابسته به آلومینیم یا آلومینا یا زاج، دارای آلومینیم یا زاج یا آلومینا، مربوط به الومینیوم

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: aluminosity (n.)
• : تعریف: of or pertaining to alum or alumina.

جمله های نمونه

1. Smallpox of abnormity strip aluminous gusset plate.
[ترجمه گوگل]آبله ناهنجاری نوار چسبنده آلومینیومی
[ترجمه ترگمان]آبله روی بشقاب strip - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The article elaborated our country aluminous ingot to produce the account of can rapid expansion.
[ترجمه گوگل]این مقاله شمش آلومینیومی کشور ما را برای تولید حساب توسعه سریع قوطی شرح داد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله به تفصیل شرح داده شده که شمش طلای کشور ما به منظور تولید شرحی که می تواند گسترش یابد، به تفصیل شرح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As the rapid development of aluminous technology, of all sorts of capacities large bake electrobath is able to develop beforehand use.
[ترجمه گوگل]به عنوان توسعه سریع فن آوری آلومینیوم، از همه انواع ظرفیت های بزرگ الکترو حمام پخت قادر به توسعه قبل از استفاده است
[ترجمه ترگمان]به عنوان توسعه سریع تکنولوژی aluminous، از همه نوع ظرفیت پخت بزرگ، electrobath قادر به توسعه استفاده از قبل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cent of aluminous gusset plate has punching and plane for the surface two kinds.
[ترجمه گوگل]سنت از صفحه گاست آلومینیومی دارای پانچ و صفحه برای سطح دو نوع است
[ترجمه ترگمان]\"Cent gusset\" (aluminous gusset)برای سطح زمین به دو نوع ضربه زده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In addition still quartz of gold, iron, aluminous, crystal, arteries and veins, granite, limestone waits.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این هنوز کوارتز از طلا، آهن، آلومینیوم، کریستال، شریان ها و رگه ها، گرانیت، سنگ آهک منتظر است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، کوارتز، آهن، aluminous، کریستال، arteries و veins، گرانیت، limestone، منتظر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Preferential development aluminous industry, become Shanxi to save the strategic principle that enhances prospective competition ability.
[ترجمه گوگل]توسعه ترجیحی صنعت آلومینیوم، تبدیل به شانشی برای صرفه جویی در اصل استراتژیک که توانایی رقابت آینده نگر را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]توسعه ترجیحی در صنعت، به منظور حفظ اصل استراتژیک که قابلیت رقابت بالقوه را افزایش می دهد، تبدیل به Shanxi شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Supply copper, aluminous, silicon steel for industry of villages and towns piece wait for basic material.
[ترجمه گوگل]تامین مس، آلومینیوم، فولاد سیلیکونی برای صنعت روستاها و شهرها قطعه منتظر مواد اولیه است
[ترجمه ترگمان]مس، aluminous، فولاد سیلیکون برای صنعت روستاها و قطعات شهرها منتظر مواد اولیه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As a raw material in production of aluminous refractory, electric ceramic components, polishing and grinding products.
[ترجمه گوگل]به عنوان ماده اولیه در تولید قطعات نسوز آلومینیومی، قطعات سرامیکی الکتریکی، محصولات پرداخت و سنگ زنی
[ترجمه ترگمان]به عنوان ماده خام در تولید مواد نسوز، قطعات سرامیکی برق، صیقل دادن و آسیاب کردن محصولات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Accordingly, aluminous model board have better market prospect.
[ترجمه گوگل]بر این اساس، تخته مدل آلومینیومی چشم انداز بهتری در بازار دارد
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، هیات مدل aluminous چشم انداز بازار بهتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The feasibility of firing high-strength aluminous electric porcelain in oxidizing atmosphere is proved by experiments, and the microstructure of porcelain is investigated by XRD and SEM.
[ترجمه گوگل]امکان پخت پرسلن الکتریکی آلومینیومی با استحکام بالا در اتمسفر اکسید کننده با آزمایشات اثبات شده است و ریزساختار پرسلن توسط XRD و SEM بررسی می شود
[ترجمه ترگمان]امکان استفاده از چینی برقی با قدرت بالا در اکسید کننده با آزمایش ها اثبات شده است و ریزساختار ظروف چینی توسط XRD و SEM مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And newfashioned industry wind, will aluminous material also applies on chimney design, build the contemporary sense that gives a kind of cold tone painstakingly.
[ترجمه گوگل]و باد صنعت جدید، مواد آلومینیومی نیز در طراحی دودکش اعمال می شود، حس معاصر را ایجاد می کند که نوعی تن سرد را با زحمت می دهد
[ترجمه ترگمان]و باد صنعت newfashioned نیز از موادی استفاده می کند که بر روی طراحی دودکش به کار می رود، و این حس امروزی را ایجاد می کند که با زحمت و با سرعت سردی رفتار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Baotou aluminous factory is the energy - saving benefit of the Nei Monggol Autonomous Region enterprise.
[ترجمه گوگل]کارخانه آلومینیوم بائوتو مزیت صرفه جویی در انرژی شرکت منطقه خودمختار نی مونگگل است
[ترجمه ترگمان]کارخانه Baotou aluminous یکی از مزایای بهره برداری از انرژی در منطقه خودمختار Nei Monggol است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With continuous researching and developing, application of foam aluminous will become more and wider.
[ترجمه گوگل]با تحقیق و توسعه مداوم، کاربرد فوم آلومینوس بیشتر و گسترده تر خواهد شد
[ترجمه ترگمان]با تحقیق و توسعه مستمر و توسعه، کاربرد فوم foam بیشتر و گسترده تر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If you seek advice the word that aluminous gusset plate is famous brand, with intermediate for, be 0. 6 millimeter mostly.
[ترجمه گوگل]اگر راهنمایی خواستید این کلمه که ورق لاستیک آلومینیومی مارک معروف است، با حد متوسط، بیشتر 0 6 میلی متر باشد
[ترجمه ترگمان]اگر شما به دنبال نصیحت این کلمه باشید که aluminous gusset برند معروف است، با واسط برای، ۰ بیشتر از ۶ میلیمتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دارای زاج (صفت)
aluminous

تخصصی

[زمین شناسی] آلومین دار

انگلیسی به انگلیسی

• consisting aluminum; of or pertaining to aluminum

پیشنهاد کاربران

بپرس