altitude sickness

/ˈæltəˌtuːdˈsɪknəs//ˈæltɪtjuːdˈsɪknəs/

کسالت در اثر ارتفاع زیاد مثل خون دماه و تهوع

جمله های نمونه

1. Dehydration is one of the keys to altitude sickness.
[ترجمه گوگل]کم آبی یکی از کلیدهای بیماری ارتفاع است
[ترجمه ترگمان]کمبود آب، یکی از کلیدها به ارتفاع ارتفاع هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An expert on altitude sickness says he hasn't got long to live.
[ترجمه گوگل]یک کارشناس بیماری ارتفاع می گوید که مدت زیادی از عمرش باقی نمانده است
[ترجمه ترگمان]یک کارشناس در ارتفاع هواپیما می گوید زنده نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Last summer altitude sickness ruined one Sierra trip of mine and half-ruined another.
[ترجمه گوگل]بیماری ارتفاع در تابستان گذشته، یکی از سفرهای من در سیرا را خراب کرد و دیگری را نیمه ویران کرد
[ترجمه ترگمان]بیماری ارتفاع تابستانی آخرین سفر من و نیمی دیگر را خراب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. People with altitude sickness should not take any aircrafts.
[ترجمه گوگل]افراد مبتلا به بیماری ارتفاع نباید سوار هواپیما شوند
[ترجمه ترگمان] مردم با ارتفاع بالا نباید هیچ aircrafts رو تحمل کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some people develop altitude sickness when climbing high mountains.
[ترجمه گوگل]برخی افراد هنگام بالا رفتن از کوه های مرتفع دچار بیماری ارتفاع می شوند
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم هنگام بالا رفتن از کوه ها دچار بیماری ارتفاع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I was suffering from altitude sickness in Chahare.
[ترجمه گوگل]من در چهاره دچار ارتفاع زدگی بودم
[ترجمه ترگمان]من از ارتفاع بالا در Chahare رنج می کشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At 2000 metres altitude sickness becomes a problem and acclimatisation is essential.
[ترجمه گوگل]در ارتفاع 2000 متری بیماری تبدیل به یک مشکل می شود و سازگاری ضروری است
[ترجمه ترگمان]در ۲۰۰۰ متر بیماری ارتفاع به یک مشکل تبدیل می شود و acclimatisation ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The climbers failed to reach the summit because of altitude sickness.
[ترجمه گوگل]کوهنوردان به دلیل بیماری ارتفاع نتوانستند به قله برسند
[ترجمه ترگمان]کوهنوردان به دلیل بیماری ارتفاع نتوانستند به قله برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I am light-headed, perhaps from a mild attack of altitude sickness.
[ترجمه گوگل]من سبک سر هستم، شاید از یک حمله خفیف بیماری ارتفاع
[ترجمه ترگمان]من سبک سر هستم، شاید از یک حمله ملایم به ارتفاع ارتفاع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Theroux had a deep gash on his face, neckache, altitude sickness and a damaged wrist.
[ترجمه گوگل]تروکس زخم عمیقی در صورت، گردن، بیماری ارتفاع و مچ آسیب دیده داشت
[ترجمه ترگمان]Theroux بریدگی عمیقی روی صورتش داشت، neckache، بیماری ارتفاع و مچ آسیب دیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A lowlander exposed to the low oxygen concentrations of high elevations can quickly fall victim to altitude sickness, whose symptoms include nausea, dizziness, and fatigue.
[ترجمه گوگل]کوهپایه ای که در معرض غلظت کم اکسیژن ارتفاعات قرار دارد می تواند به سرعت قربانی بیماری ارتفاع شود که علائم آن شامل حالت تهوع، سرگیجه و خستگی است
[ترجمه ترگمان]A که در معرض غلظت کم اکسیژن از ارتفاعات بلند قرار دارند، می توانند به سرعت قربانی بیماری ارتفاع شوند که علائم آن عبارتند از تهوع، گیجی و خستگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The former tennis star Martina Navratilova has been forced to abandon attempts to climb Africa's highest mountain after suffering from altitude sickness.
[ترجمه گوگل]مارتینا ناوراتیلووا، ستاره سابق تنیس، پس از ابتلا به بیماری ارتفاع، مجبور شد از تلاش برای صعود به بلندترین کوه آفریقا صرف نظر کند
[ترجمه ترگمان]مارتینا Navratilova، ستاره سابق تنیس، مجبور به ترک تلاش برای صعود بلندترین کوه آفریقا پس از رنج کشیدن از بیماری ارتفاع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. According to research altitude of more than 000 meters often cause altitude sickness in mountain climbers.
[ترجمه گوگل]طبق تحقیقات انجام شده ارتفاع بیش از 000 متر اغلب باعث ایجاد بیماری ارتفاع در کوهنوردان می شود
[ترجمه ترگمان]با توجه به ارتفاع پژوهش بیش از ۱۰۰۰ متر، اغلب باعث بیماری ارتفاع در کوهنوردان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The leaf is also used as a tea for altitude sickness.
[ترجمه گوگل]از برگ آن به عنوان چای برای بیماری ارتفاع نیز استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]برگ هم چنین به عنوان چای برای بیماری ارتفاع استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] آزار بلندی - ناخوشی ارتفاع

پیشنهاد کاربران

ناخوشی ارتفاع ، آزاربلندی
بیماری ارتفاع
altitude sickness ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: ارتفاع‏گرفتگی
تعریف: حالتی ناشی از کمبود اکسیژن در ارتفاعات بالاتر از 3600 متر

بپرس