1.
فرازسنج
2. sonic altimeter
فرازسنج آوایی
3. He watched the altimeter unwind and he blinked repeatedly as his Kittyhawk smashed through the tortured, blackened air.
[ترجمه گوگل]او ارتفاعسنج را تماشا میکرد که باز میشد و در حالی که کیتی هاوکش در هوای شکنجهشده و سیاهشده میکوبید، مکرراً پلک میزد
[ترجمه ترگمان]او با دقت به دیگران نگاه کرد و او چندین بار پلک زد، در حالی که Kittyhawk از میان فضای تیره و تیره و سیاه او خرد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The Altimeter will be used to indicate that the pitch attitude is correct.
[ترجمه گوگل]ارتفاع سنج برای نشان دادن اینکه نگرش زمین درست است استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]از Altimeter برای نشان دادن این نکته استفاده خواهد شد که نگرش گام صحیح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I looked at the altimeter, but it was too dim to read.
[ترجمه گوگل]به ارتفاع سنج نگاه کردم، اما آنقدر کم نور بود که نمی توانستم بخوانم
[ترجمه ترگمان]به the نگاه کردم، اما برای خواندن خیلی ضعیف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Altimeter will be the main pitch-support instrument in level flight.
[ترجمه گوگل]ارتفاع سنج ابزار اصلی پشتیبانی از زمین در پرواز همسطح خواهد بود
[ترجمه ترگمان]The ابزار پشتیبان اصلی در پرواز سطح خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He watched the altimeter unwind and felt his straps grip as the desert floor swung up to face him.
[ترجمه گوگل]او ارتفاعسنج را تماشا کرد که باز میشد و وقتی کف صحرا به سمت او بالا میرفت، تسمههایش را در دست گرفت
[ترجمه ترگمان]او با دقت به دیگران نگاه کرد و حس کرد که straps همچنان که زمین صحرایی در حال حرکت است، بالا می رود تا با او مواجه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I was detailed to get the altimeter.
[ترجمه گوگل]من برای بدست آوردن ارتفاع سنج جزئیات داشتم
[ترجمه ترگمان]من با جزئیات این سطح رو بدست آوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Characteristics of synthetic aperture processing in radar altimeter show that range correction should be done.
[ترجمه گوگل]ویژگی های پردازش دیافراگم مصنوعی در ارتفاع سنج راداری نشان می دهد که باید اصلاح برد انجام شود
[ترجمه ترگمان]ویژگی های پردازش دیافراگم مصنوعی در altimeter رادار نشان می دهد که اصلاح دامنه باید انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Aimed at the pulse radar altimeter, two jamming modes, namely, track-gate barrage-jam and coercive capture jam are advanced.
[ترجمه گوگل]با هدف ارتفاع سنج رادار پالس، دو حالت پارازیت، یعنی، رگبار رگبار مسیر و جم گرفتن اجباری پیشرفته هستند
[ترجمه ترگمان]با هدف گرفتن the راداری، دو حالت مسدود کننده، یعنی، ضربه زدن در دروازه و مربای تصرف اجباری پیشرفته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The three different schemes of radar altimeter combination were analyzed.
[ترجمه گوگل]سه طرح مختلف ترکیب ارتفاع سنج راداری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]سه طرح مختلف از ترکیب altimeter رادار بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The precision of radio altimeter directly affects the quality of the radio altimeter.
[ترجمه گوگل]دقت ارتفاع سنج رادیویی به طور مستقیم بر کیفیت ارتفاع سنج رادیویی تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]دقت altimeter رادیویی مستقیما بر کیفیت of رادیویی تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The radar altimeter mounted on high speed vehicle demonstrateswideband doppler modulation characteristic.
[ترجمه گوگل]ارتفاع سنج رادار نصب شده بر روی خودروی پرسرعت، مشخصه مدولاسیون داپلر پهنای باند را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]The رادار بر روی وسیله مدولاسیون سرعت بالا نصب شده بر روی مشخصه مدولاسیون doppler داپلر نصب شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. LOW RANGE RADIO ALTIMETER, A system that measures the vertical distance from the airplane to the terrain.
[ترجمه گوگل]ارتفاع سنج رادیویی با برد پایین، سیستمی که فاصله عمودی هواپیما تا زمین را اندازه گیری می کند
[ترجمه ترگمان]اجاق القایی بی سیم، سیستمی است که فاصله عمودی از هواپیما به زمین را اندازه گیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. It is known that the pulse radar altimeter is an important assembly in the terrain contour matching system(TERCOM).
[ترجمه گوگل]مشخص است که ارتفاع سنج رادار پالس یک مجموعه مهم در سیستم تطبیق خطوط زمین (TERCOM) است
[ترجمه ترگمان]مشخص شده است که دستگاه رادار نبض، یک مونتاژ مهم در سیستم تطبیق (TERCOM)terrain)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید