alternating current

/ˌɔ:ltɜ:neɪtɪŋˈkɜːrənt//ˌɔ:ltɜ:neɪtɪŋˈkʌrənt/

(برق) جریان متناوب، جریان دوسویه (با جریان مستقیم direct current مقایسه شود)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: electrical current that reverses direction at regular intervals. (Cf. direct current.)

جمله های نمونه

1. This is an alternating current generator.
[ترجمه گوگل]این یک ژنراتور جریان متناوب است
[ترجمه ترگمان]این یک مولد جریان متناوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Diodes are electronic devices which rectify alternating current to direct current.
[ترجمه گوگل]دیودها وسایل الکترونیکی هستند که جریان متناوب را به جریان مستقیم تصحیح می کنند
[ترجمه ترگمان]diodes ابزارهای الکترونیکی هستند که جریان متناوب را به جریان مستقیم اصلاح می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Unlike Edison, Westinghouse was a convert to alternating current.
[ترجمه گوگل]برخلاف ادیسون، وستینگهاوس تبدیل به جریان متناوب بود
[ترجمه ترگمان]برخلاف ادیسون، Westinghouse تبدیل به یک جریان متناوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The change of attitude towards alternating current was certainly helped by the Westinghouse exhibit at the Columbian Exposition that year.
[ترجمه گوگل]تغییر نگرش نسبت به جریان متناوب مطمئناً توسط نمایشگاه وستینگهاوس در نمایشگاه کلمبیا در آن سال کمک شد
[ترجمه ترگمان]تغییر نگرش نسبت به جریان متناوب به طور حتم توسط \"نمایشگاه Westinghouse\" در نمایشگاه \"کلمبیا\" در همان سال مورد کمک قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An electric generator that produces alternating current.
[ترجمه گوگل]یک ژنراتور الکتریکی که جریان متناوب تولید می کند
[ترجمه ترگمان]یک ژنراتور الکتریکی که جریان متناوب تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sale: General merchandize, hardware, alternating current, product of chemical industry.
[ترجمه گوگل]فروش: کالای عمومی، سخت افزار، جریان متناوب، محصول صنایع شیمیایی
[ترجمه ترگمان]فروش: جنرال merchandize، سخت افزار، جریان متناوب، محصول صنایع شیمیایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The detection circuit uses alternating current capacitance bridge method and the principle is based on the correlated demodulation.
[ترجمه گوگل]مدار تشخیص از روش پل خازنی جریان متناوب استفاده می کند و اصل بر اساس دمودولاسیون همبسته است
[ترجمه ترگمان]مدار تشخیص از روش پلی ظرفیت جریان متناوب استفاده می کند و اصل براساس the هم بسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The use of alternating current has a number of important advantages.
[ترجمه گوگل]استفاده از جریان متناوب چندین مزیت مهم دارد
[ترجمه ترگمان]استفاده از جریان متناوب دارای چند مزیت مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The alternating current was sent to the input end of the autotransformer - rise circuit after adjusting voltage.
[ترجمه گوگل]جریان متناوب پس از تنظیم ولتاژ به انتهای ورودی مدار افزایش خودکار - ترانسفورماتور ارسال شد
[ترجمه ترگمان]جریان متناوب بعد از تنظیم ولتاژ به انت های ورودی مدار autotransformer ارسال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This iron can only be used with alternating current.
[ترجمه گوگل]این اتو فقط با جریان متناوب قابل استفاده است
[ترجمه ترگمان]این آهن فقط می تواند با جریان متناوب به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Alternating current is the current whose direction changes periodically.
[ترجمه گوگل]جریان متناوب جریانی است که جهت آن به صورت دوره ای تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]جریان متناوب جریانی است که جهت آن به صورت دوره ای تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The main problem is that the alternating current created is very high frequency.
[ترجمه گوگل]مشکل اصلی این است که جریان متناوب ایجاد شده فرکانس بسیار بالایی دارد
[ترجمه ترگمان]مشکل اصلی این است که جریان متناوب ایجاد شده فرکانس بسیار بالایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This high frequency alternating current produces the high frequency radio waves mentioned in the previous chapter.
[ترجمه گوگل]این جریان متناوب فرکانس بالا امواج رادیویی با فرکانس بالا را تولید می کند که در فصل قبل ذکر شد
[ترجمه ترگمان]این جریان متناوب فرکانس بالا امواج رادیویی فرکانس بالا که در فصل قبل ذکر شد را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Alternating current impedance and corrosion resistance of polymer coatings on sheet iron have been investigated in aqueous solution of NaCl with mass ratio of 0. 0
[ترجمه گوگل]امپدانس جریان متناوب و مقاومت به خوردگی پوشش های پلیمری روی ورق آهن در محلول آبی NaCl با نسبت جرمی 0/0 بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]مقاومت ظاهری و مقاومت در برابر خوردگی پوشش های پلیمری بر روی ورقه آهن در محلول آبی NaCl با نسبت جرمی ۰ مورد بررسی قرار گرفت ۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Alternatively, alternating current welding equipment with open circuit voltage limiting relays may be considered.
[ترجمه گوگل]روش دیگر، تجهیزات جوشکاری جریان متناوب با رله های محدود کننده ولتاژ مدار باز ممکن است در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]متناوبا، تجهیزات جوشکاری جریان متناوب با رله های محدود کننده ولتاژ مدار باز ممکن است در نظر گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] جریان متناوب، جریان دوسویه (با جریان مستقیم current direct مقایسه شود)
[سینما] جریان برق متناوب - جریان متناوب
[کامپیوتر] جریان متناوب .
[برق و الکترونیک] جریان متناوب ( ای سی ) جریان الکتریکی که اندازه . جهت آن معمولا به صورت سینوسی تغییر می کند . هر مرحله تکرار، از صفر تا بیشینه در یک جهت و سپس به بیشینه در جهت دیگر و برگشت به صفر، یک چرخه نام دارد . تعداد چرخه ها در 1 ثانیه مشخص کننده ی بسامد بر حسب هرتز است . مقدار میانگین جریان متناوب صفر است .
[مهندسی گاز] جریان متناوب
[نساجی] جریان برق متناوب یا غیر مستغیم
[ریاضیات] جریان متناوب

انگلیسی به انگلیسی

• electric current which periodically reverses direction
an alternating current is a continuous electric current that changes direction as it flows.

پیشنهاد کاربران

جریان متناوب
alternating current ( فیزیک )
واژه مصوب: جریان متناوب
تعریف: جریان برقی که جهت حرکتش به‏طور منظم و پیاپی معکوس می‏شود

بپرس