alterable

/ˌɔːrltəˈreɪbl̩//ˌɔːltəˈreɪbl̩/
معنی: دگرش پذیر
معانی دیگر: قابل تغییر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: capable of being changed or altered.

جمله های نمونه

1. Surplus value is alterable capital generation.
[ترجمه گوگل]ارزش اضافی تولید سرمایه قابل تغییر است
[ترجمه ترگمان]مازاد ارزش مازاد تولید سرمایه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He is like the a alterable boss . He frequently messes me around with his alter - anytime mind!
[ترجمه گوگل]او مانند یک رئیس قابل تغییر است او غالباً با ذهن تغییر دهنده خود - در هر زمان - مرا به هم می ریزد!
[ترجمه ترگمان]او مثل یک رئیس alterable است او اغلب اوقات مرا با تغییر عقیده تغییر می دهد - هر وقت که فکرش را بکنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. An alterable included angle chain(AIAC)-based curve description was introduced to describe the inshore ship contours in this paper, which was invariant to rotation, scaling and translation.
[ترجمه گوگل]توصیف منحنی مبتنی بر زنجیره زاویه (AIAC) قابل تغییر برای توصیف خطوط کشتی ساحلی در این مقاله معرفی شد که برای چرخش، مقیاس‌بندی و ترجمه تغییرناپذیر بود
[ترجمه ترگمان]یک alterable شامل زنجیره زاویه (AIAC)- که برای توصیف خطوط ساحلی نزدیک در این مقاله معرفی شد، که نسبت به چرخش، مقیاس بندی و ترجمه ثابت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Somewhat is by its quality, firstly finite, secondly alterable; so that finitude and variability appertain to its being.
[ترجمه گوگل]تا حدودی با کیفیت خود، اولا محدود، ثانیا قابل تغییر است به طوری که تناهی و تغییرپذیری مربوط به وجود آن باشد
[ترجمه ترگمان]تا اندازه ای با کیفیت آن، ابتدا محدود، دوم و دوم است، به طوری که تغییرپذیری و تغییرپذیری به وجود آمده ناشی از آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I don't think his attitude is alterable.
[ترجمه گوگل]فکر نمی کنم نگرش او قابل تغییر باشد
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم طرز رفتارش تغییر پذیر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Three alterable experimental parameters were chosen: liquid pressure, flux and electrostatic voltage.
[ترجمه گوگل]سه پارامتر تجربی قابل تغییر انتخاب شدند: فشار مایع، شار و ولتاژ الکترواستاتیک
[ترجمه ترگمان]سه پارامتر تجربی alterable انتخاب شدند: فشار مایع، شار و ولتاژ الکترواستاتیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Quality advantage of the alterable thread length scanning system is evident.
[ترجمه گوگل]مزیت کیفیت سیستم اسکن طول نخ قابل تغییر مشهود است
[ترجمه ترگمان]مزیت کیفیت سیستم اسکن طول رشته alterable مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The past was alterable.
[ترجمه گوگل]گذشته قابل تغییر بود
[ترجمه ترگمان]گذشته تغییر پذیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. To solve this problem, impact buffer area is inserted just before the impacting occurs. When jumping over this area, computation must go through this area by alterable steps.
[ترجمه گوگل]برای حل این مشکل، ناحیه بافر ضربه درست قبل از وقوع ضربه وارد می شود هنگام پرش از روی این ناحیه، محاسبات باید این ناحیه را با مراحل قابل تغییر طی کند
[ترجمه ترگمان]برای حل این مشکل، تاثیر منطقه حایل قبل از رخ دادن تاثیر گذار قرار داده می شود هنگام پریدن از روی این قسمت، محاسبه باید با گام های alterable از این منطقه عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Flash memory is a form of EAPROM ( Electrically Alterable programmable read-only memory ).
[ترجمه گوگل]فلش مموری نوعی EAPROM (حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی قابل تغییر الکتریکی) است
[ترجمه ترگمان]حافظه فلش یک شکل از EAPROM است (فقط حافظه قابل خواندن قابل برنامه ریزی است)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. And yet the past, though of its nature alterable, never had been altered.
[ترجمه گوگل]و با این حال گذشته، اگرچه ماهیتش قابل تغییر است، هرگز تغییر نکرده است
[ترجمه ترگمان]و با این همه گذشته، هرچند که ماهیت its تغییر پذیر بود، هرگز تغییر نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Splenic hemangiosarcoma ( 4 cases ) appeared as an irregular mass with alterable echo texture satellite nodules.
[ترجمه گوگل]همانژیوسارکوم طحال (4 مورد) به صورت توده ای نامنظم با ندول های ماهواره ای با بافت پژواک قابل تغییر ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]Splenic hemangiosarcoma (۴ مورد)به صورت توده ای نامنظم با alterable از گره های ماهواره بافت echo ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I search in old component bucket, discover manostat of alterable voltage of a few LM31
[ترجمه گوگل]من در سطل قطعات قدیمی جستجو می کنم، مانوستات ولتاژ قابل تغییر چند LM31 را کشف می کنم
[ترجمه ترگمان]من در یک سطل بخش قدیمی جستجو می کنم، manostat ولتاژ alterable چند LM۳۱ را کشف می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. As a result, the image can be reconstructed from the alterable included angle chain.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، تصویر را می توان از زنجیره زاویه ای قابل تغییر بازسازی کرد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، تصویر می تواند از the شامل زنجیره زاویه ای بازسازی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دگرش پذیر (صفت)
alterable

انگلیسی به انگلیسی

• changeable, modifiable, adjustable, adaptable

پیشنهاد کاربران

The term "alterable" is an adjective that describes something that can be changed or modified. It suggests that the object in question is not fixed or permanent, but rather subject to alteration or adjustment. The concept of alterability can apply to a wide range of things, from physical objects to abstract ideas and beliefs. The degree of alterability can vary depending on the context and the nature of the thing being considered.
... [مشاهده متن کامل]

اصطلاح "تغییر پذیر" صفتی است که چیزی را توصیف می کند که می تواند تغییر یا اصلاح شود. این نشان می دهد که شی مورد نظر ثابت یا دائمی نیست، بلکه در معرض تغییر یا تعدیل است. مفهوم تغییرپذیری می تواند برای طیف وسیعی از چیزها، از اشیاء فیزیکی گرفته تا ایده ها و باورهای انتزاعی به کار رود. درجه تغییرپذیری می تواند بسته به زمینه و ماهیت چیزی که در نظر گرفته می شود متفاوت باشد.

قابل تغییر، اما اون تغییریکه می توانند به روز شوند، بهبود یابند، یا اصلاح شوند، اما به چیز دیگری تبدیل نشوندAlterable things can be updated, enhanced, or fixed, but do not change into something else. Pants that are four inches too long are alterable, and you can hem them to the proper length.
... [مشاهده متن کامل]

https://www. vocabulary. com/dictionary/alterable

بپرس