alpine

/ˈælˌpaɪn//ˈælpaɪn/

معنی: واقع در ارتفاع زیاد، الپی
معانی دیگر: وابسته به کوه های آلپ و ساکنان آن، آلپی، (a کوچک) وابسته به کوه های بلند، کوه مانند، (گیاه شناسی) روینده در ارتفاعات بالای کوه، بلندا رست، (اسکی) وابسته به اسکی اسلالوم و اسکی پرشیب (با nordic مقایسه شود)، وابسته بکوه الپ

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: (l.c.) of, like, living in, or characteristic of high mountains or mountain regions above the timberline.
مترادف: lofty, mountainous, snowcapped
مشابه: barren, elevated, glacial, high

- The wildflowers are beautiful in these alpine meadows.
[ترجمه گوگل] گل های وحشی در این مراتع آلپ زیبا هستند
[ترجمه ترگمان] گل های وحشی در این مراتع alpine زیبا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: of, pertaining to, or located or living in the Alps.

- These houses are characteristic of those in alpine villages.
[ترجمه گوگل] این خانه ها مشخصه خانه های روستاهای کوهستانی است
[ترجمه ترگمان] این خانه ها یکی از ویژگی های این خانه ها در روستاهای کوهستانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: (sometimes l.c.) designating or pertaining to downhill skiing. (Cf. Nordic.)
مترادف: downhill

- Growing up in the mountains of Switzerland, he had more experience with Alpine skiing than with cross-country skiing.
[ترجمه گوگل] او که در کوهستان های سوئیس بزرگ شد، تجربه بیشتری در اسکی آلپاین داشت تا اسکی صحرایی
[ترجمه ترگمان] او در حالی که در کوه های سوئیس رشد می کرد، نسبت به اسکی کراس کانتری تجربه بیشتری نسبت به اسکی آلپاین داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: in anthropology, a physical type of Caucasians with a medium complexion and stocky build.

جمله های نمونه

1. Our window looked out on a beautiful alpine scene.
[ترجمه گوگل]پنجره ما به منظره زیبای کوهستانی نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]پنجره ما بالای یک صحنه کوهستانی زیبا به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Overtaking the next cyclist on an Alpine climb is a dozen times harder than on the flat.
[ترجمه گوگل]سبقت گرفتن از دوچرخه سوار بعدی در یک صعود آلپاین ده ها برابر سخت تر از روی تخت است
[ترجمه ترگمان]دوچرخه سوار بعدی در صعود به قله آلپ، دوازده برابر سخت تر از اسکیت بازها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Alpine valleys resonant with the sound of church bells.
[ترجمه گوگل]دره های آلپ با صدای ناقوس کلیسا طنین انداز می شوند
[ترجمه ترگمان]دره های آلپ با صدای ناقوس های کلیسا طنین انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A wide variety of alpine flowers can be found at all altitudes.
[ترجمه گوگل]طیف گسترده ای از گل های آلپ را می توان در تمام ارتفاعات یافت
[ترجمه ترگمان]انواع زیادی از گله ای alpine را می توان در همه ارتفاعات یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Perched on the edge of my first alpine bowl, other words came to mind, too.
[ترجمه گوگل]روی لبه اولین کاسه آلپاین من قرار گرفتم، کلمات دیگری نیز به ذهنم خطور کرد
[ترجمه ترگمان]روی لبه آب پریدم، کلمات دیگر به ذهنم خطور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Alpine strawberries either can be planted in a bed or around flower beds.
[ترجمه گوگل]توت فرنگی آلپ را می توان در بستر یا اطراف تخت گل کاشت
[ترجمه ترگمان]توت فرنگی آلپاین هم می تواند در بس تر یا اطراف بس ترهای گلدار کاشته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One can only wonder what kept Alpine dwellers pinned to their meagre existence beyond habit, tradition and nowhere else to go.
[ترجمه گوگل]تنها می توان تعجب کرد که چه چیزی ساکنان آلپ را به وجود ناچیز خود فراتر از عادت، سنت و هیچ جای دیگری برای رفتن نگه داشته است
[ترجمه ترگمان]تنها یک نفر می تواند تعجب کند که ساکنان کوهستان های آلپ به زندگی ناچیز خود فراتر از عادت، سنت و در هیچ جای دیگر نمی روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Large numbers of rare and beautiful Alpine plants are threatened with extinction.
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از گیاهان کمیاب و زیبای آلپ در معرض خطر انقراض هستند
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از گیاهان نادر و زیبای آلپ در معرض خطر نابودی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sports equipment stores in Alpine towns cater for the needs of walkers, hikers and mountaineers.
[ترجمه گوگل]فروشگاه های تجهیزات ورزشی در شهرهای آلپاین پاسخگوی نیازهای پیاده روی، کوهنوردان و کوهنوردان هستند
[ترجمه ترگمان]فروشگاه های تجهیزات ورزشی در شهرهای آلپ، نیازهای روروئک ها، کوه نوردان و کوه نشین ان را برآورده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Alpine roads are better surfaced than they were, but still a patch of grit can start a front wheel sliding.
[ترجمه گوگل]جاده‌های آلپاین بهتر از گذشته ظاهر می‌شوند، اما همچنان یک تکه سنگ‌ریزه می‌تواند باعث سر خوردن چرخ جلو شود
[ترجمه ترگمان]جاده های آلپاین بهتر از آب هستند، اما هنوز تکه ای از ریگ می تواند یک چرخ جلو را ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The rustic Alpine Cemetery also is growing.
[ترجمه گوگل]گورستان روستایی آلپ نیز در حال رشد است
[ترجمه ترگمان]گورستان روستایی آلپاین هم در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There are splendid views of this great alpine barrier to the south from the twisting road between Urnerboclen and Linthal.
[ترجمه گوگل]از جاده پرپیچ و خم بین Urnerboclen و Linthal مناظر باشکوهی از این مانع بزرگ آلپی به سمت جنوب وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این مانع بزرگ بالای آلپ که از جاده پیچ جاده بین Urnerboclen و Linthal است، منظره باشکوهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There are enormous alpine bowls, moguls and plenty of craggy outcroppings to challenge the daredevils.
[ترجمه گوگل]کاسه‌های کوهستانی عظیم، مغول‌ها و سنگلاخ‌های فراوانی برای به چالش کشیدن جسورها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در آنجا bowls بزرگ، غول های بزرگ و plenty پر صخره وجود دارد که the را به چالش می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Alpine flowers are abundant there.
[ترجمه گوگل]گلهای آلپ در آنجا فراوان است
[ترجمه ترگمان]گله ای آلپاین هم در آنجا فراوان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Most alpine strawberry varieties don't produce runners, a bane for gardeners who want to keep their berry patch under control.
[ترجمه گوگل]اکثر گونه های توت فرنگی آلپاین دونده تولید نمی کنند، که برای باغبانانی که می خواهند لکه های توت خود را تحت کنترل نگه دارند، آفتی است
[ترجمه ترگمان]بیشتر انواع توت فرنگی، دوندگان را تولید نمی کنند، یک دردسر برای باغبانان که می خواهند آن را تحت کنترل نگه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

واقع در ارتفاع زیاد (صفت)
alpine

ال پی (صفت)
alpine

تخصصی

[خاک شناسی] آلپاین

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining the alps; of or pertaining to downhill skiing; of or pertaining to the alpine peoples of central europe (anthropology)
member of a caucasian people of central europe (characterized by a heavy body structure, broad head, and straight to wavy hair)
mountainous; pertaining to mountains
alpine means existing in or relating to mountains.

پیشنهاد کاربران

A plant that grows naturally in high mountain areas where trees are unable to grow
گیاهی که بطور طبیعی در مناطق کوهستانی رشد می کند، جایی که درختان قادر به رشد نیستند.
alpine
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/alpine
Alpine climate: آب و هوای کوهستانی
کاشت گیاهان در ارتفاع
عرض های جغرافیایی بالا

بپرس