alphabet soup


(امریکا)، نوعی سوپ که ماکارونی های آن به شکل حروف الفبا است

جمله های نمونه

1. Watch what you say about Alphabet Soup, because the grayish 5-year-old likes to prove people wrong.
[ترجمه گوگل]به آنچه در مورد سوپ الفبا می گویید دقت کنید، زیرا کودک 5 ساله خاکستری دوست دارد به مردم ثابت کند که اشتباه می کنند
[ترجمه ترگمان]در مورد سوپ الفبا نگاه کنید، چون دوست قدیمی ۵ ساله خاکستری مایل به اثبات اشتباه مردم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The miscellany of different loans make up an alphabet soup of SALs, SECALs and ESAFs.
[ترجمه گوگل]انواع وام های مختلف یک سوپ الفبای SAL، SECAL و ESAF را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]جمع خرت و پرت های مختلف یک سوپ الفبا از SALs، SECALs و ESAFs می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The initials of businesses speed through an alphabet soup at mind-numbing speed.
[ترجمه گوگل]حروف اول کسب و کارها از طریق یک سوپ الفبا با سرعتی بیهوش کننده سرعت می گیرند
[ترجمه ترگمان]حروف اول اسم کسب وکار از طریق یک سوپ الفبایی در سرعت ذهن - کرخ سرعت می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Television stations were initially pleased by this alphabet soup.
[ترجمه گوگل]ایستگاه های تلویزیونی در ابتدا از این سوپ الفبا خوشحال شدند
[ترجمه ترگمان]ایستگاه های تلویزیونی در ابتدا از این سوپ الفبا راضی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Alphabet soup Four key findings suggest that dyslexia is an organic problem rather than a motivational one.
[ترجمه گوگل]سوپ الفبا چهار یافته کلیدی نشان می دهد که نارساخوانی یک مشکل ارگانیک است تا انگیزشی
[ترجمه ترگمان]سوپ الفبا ۴ یافته کلیدی نشان می دهد که نارساخوانی، به جای یک مشکل انگیزشی، یک مشکل بنیادین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The new bureaucracy of alphabet soup agencies was in harness.
[ترجمه گوگل]بوروکراسی جدید آژانس های سوپ الفبا در حال مهار بود
[ترجمه ترگمان]بوروکراسی جدید موسسات سوپ ماهی مهار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Stock market shares resemble a alphabet soup.
[ترجمه گوگل]سهام بازار سهام شبیه یک سوپ الفبا است
[ترجمه ترگمان]سهام بازار سهام شبیه سوپ الفبا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Kim: My favorite! And I want some alphabet soup, too!
[ترجمه گوگل]کیم: مورد علاقه من! و من هم کمی سوپ الفبا می خواهم!
[ترجمه ترگمان]! محبوب من! منم یکم سوپ الفبا میخوام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Has Wall Street's alphabet soup given you investing indigestion?
[ترجمه گوگل]آیا سوپ الفبای وال استریت شما را دچار سوء هاضمه کرده است؟
[ترجمه ترگمان]آیا سوپ alphabet وال استریت به شما دلیل investing را می دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The rationale for concocting this alphabet soup is the desire to create funds linked to illiquid asset classes.
[ترجمه گوگل]دلیل درست کردن این سوپ الفبای تمایل به ایجاد وجوه مرتبط با طبقات دارایی های غیر نقدی است
[ترجمه ترگمان]منطقی که این سوپ الفبا را اختراع می کند، تمایل به ایجاد سرمایه مرتبط با کلاس های دارایی illiquid است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Roosevelt created an alphabet soup of federal agencies.
[ترجمه گوگل]روزولت یک سوپ الفبای سازمان های فدرال ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]روزولت یک سوپ الفبا از آژانس های فدرال ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Phoebe: I brought you alphabet soup.
[ترجمه گوگل]فیبی: برات سوپ الفبا آوردم
[ترجمه ترگمان]من برات سوپ الفبا آوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Alongside the current assessment revolution are equally radical curriculum initiatives associated with a whole alphabet soup of acronyms.
[ترجمه گوگل]در کنار انقلاب ارزیابی کنونی، ابتکارات برنامه درسی به همان اندازه رادیکال با یک سوپ الفبای کامل از حروف اختصاری مرتبط است
[ترجمه ترگمان]در کنار انقلاب ارزیابی فعلی، ابتکارات برنامه درسی رادیکال نیز همراه با یک سوپ الفبای کامل از واژه های اختصاری (اختصاری)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

یک مشت کلمات قلمبه سلمبه
آش شله قلمکاری از کلمات قلمبه سلمبه
معجونی از کلمات پیچیده
After due examination , awarded him a small alphabet soup of academic distinctions
بعداز آزمایشات لازمه ( روی داروهایی که او ساخته بود ) ، به او اعطا شد یک مشت القاب قلمبه سلمبه ای از درجات دانشگاهی
مثال:
All the degrees tacked on behind their names made the ship roster look like alphabet soup.
Gregg Andrew Hurwitz MINUTES TO BURN ( 2001 )
1. مجموعه ای گیج کننده از کلمات اختصاری یا اختصاری
2. سوپ حاوی پاستا به شکل حروف
3. زبان عامیانه
مجموعه ای از حروف اول، مانند سازمان های دولتی یا سازمان های دیگر
ترکیب سردرگم؛ مخلوط پیچیده

بپرس