aloofness


معنی: سردی

جمله های نمونه

1. Her manner partook of an aloofness.
[ترجمه گوگل]شیوه او از دوری و دوری برخوردار بود
[ترجمه ترگمان]رفتارش سرد و بی تفاوت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her cool aloofness was seen as arrogance by some people.
[ترجمه گوگل]گوشه گیری خونسرد او توسط برخی افراد به عنوان تکبر تلقی می شد
[ترجمه ترگمان]aloofness سرد و aloofness او را به غرور بعضی از آدم ها دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her aloofness at the interview at the Ritz is a punishment for him not calling her back soon enough.
[ترجمه گوگل]دوری او در مصاحبه در ریتز مجازاتی است برای اینکه او به زودی او را فرا نخواند
[ترجمه ترگمان]بی اعتنایی او از مصاحبه در هتل ری تز، تنبیه او بود، چون او را به این زودی ها calling
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Not for her that studied aloofness which so many attractive women mistakenly affect.
[ترجمه گوگل]نه برای او که دوری را مطالعه کرده بود که بسیاری از زنان جذاب به اشتباه بر آن تأثیر می گذارند
[ترجمه ترگمان]نه برای او، آن حالت aloofness که بسیاری از زنان زیبا به اشتباه بر آن اثر می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He steered a middle course between intimacy and aloofness which would have endeared him to the most demanding of guests.
[ترجمه گوگل]او مسیری میانی را بین صمیمیت و دوری در پیش گرفت که می‌توانست او را برای خواستارترین مهمانان محبوب کند
[ترجمه ترگمان]او یک دوره متوسط را بین صمیمیت و aloofness که او را نزد the میهمانان عزیز می کرد هدایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Their recollections also emphasize his aloofness, shyness, sudden love of fun, and self-contained nature.
[ترجمه گوگل]خاطرات آنها همچنین بر دوری، خجالتی بودن، عشق ناگهانی به تفریح ​​و طبیعت خودکفا تأکید می کند
[ترجمه ترگمان]خاطرات آن ها همچنین بر aloofness، کمرویی، عشق ناگهانی و طبیعت متکی به نفس تاکید دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was his aloofness, in fact, that ended his congressional career in 199
[ترجمه گوگل]در واقع این دوری جستن او بود که به کارش در کنگره در سال 199 پایان داد
[ترجمه ترگمان]در واقع، این انزواطلبی او بود که در سال ۱۹۹ به کار کنگره پایان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Their confident nature may now just be aloofness and self - centredness.
[ترجمه گوگل]طبیعت مطمئن آنها اکنون ممکن است فقط گوشه گیری و خود محوری باشد
[ترجمه ترگمان]طبیعت مطمئن آن ها هم اکنون ممکن است تنها و خودخواه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Only they are scrupulous about maintaining a professional aloofness.
[ترجمه گوگل]فقط آنها در مورد حفظ یک دوری حرفه ای دقیق هستند
[ترجمه ترگمان]فقط آن ها وسواس دارند که یک aloofness حرفه ای را نگه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He had an air of haughty aloofness.
[ترجمه گوگل]او هوای دوری گستاخی داشت
[ترجمه ترگمان]حالتی آمیخته به نخوت و بی اعتنایی به خود گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Things happen between friends, like jealousy, quarrel, aloofness, are not fresh.
[ترجمه گوگل]چیزهایی که بین دوستان اتفاق می افتد، مانند حسادت، نزاع، دوری، تازه نیست
[ترجمه ترگمان]روابط میان دوستان، مانند حسادت، قهر، aloofness، fresh، تازگی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Stuant's wistful tranquility and almost saintlike aloofness were hard nuts to crack, even for Sister Agatha.
[ترجمه گوگل]آرامش غم انگیز استوانت و دوری تقریباً قدیس مانند، حتی برای خواهر آگاتا هم سخت بود
[ترجمه ترگمان]آرامش آرزومند و almost تقریبا saintlike تقریبا saintlike بود، حتی برای خواهر آگاتا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objecting to the tenderness and aloofness of humor and the vulgarism of humor, Lu Xun advocated a new concept of humor to criticize the reality, improve the work, and enliven life.
[ترجمه گوگل]لو ژون با اعتراض به لطافت و دوری طنز و ابتذال طنز، از مفهوم جدیدی از طنز حمایت کرد تا واقعیت را نقد کند، کار را بهبود بخشد و زندگی را زنده کند
[ترجمه ترگمان]لو شون که به لطافت و aloofness شوخ طبعی و شوخ طبعی بذله گویی اشاره داشت، از مفهوم جدید شوخ طبعی برای انتقاد از واقعیت، بهبود کار، و روح بخشیدن به زندگی دفاع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Aloofness is the inherent claim of doctors vocation; Empathy is external character of medical ethic.
[ترجمه گوگل]دوری، ادعای ذاتی حرفه پزشکان است همدلی ویژگی بیرونی اخلاق پزشکی است
[ترجمه ترگمان]همدلی ادعای ذاتی اشتغال پزشکان است؛ همدلی ویژگی بیرونی اخلاقیات پزشکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Aloofness is not the same as shyness.
[ترجمه گوگل]دوری با کمرویی یکی نیست
[ترجمه ترگمان]aloofness مثل خجالت هم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سردی (اسم)
aloofness, coldness, frigidity, iciness, disinterest, disregard, indifference, cold temper, cold temperament

انگلیسی به انگلیسی

• lonesomeness, separateness, distantness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : aloofness
✅️ صفت ( adjective ) : aloof
✅️ قید ( adverb ) : _
بی واکنشی
گوشه گیری، انزوا
کناره جویی انزواجویی بی تفاوتی بی احساسی

بپرس