معنی: بادام، مغز بادام، درخت باداممعانی دیگر: به شکل بادام یا بادامک، بادامی، درخت بادام (prunus amygdalus از خانواده ی rose)، (رنگ پوست بادام) قهوه ای کم رنگ، بژ، ساخته شده از بادام
• (1)تعریف: a tree of the rose family that is native to warm temperate regions, closely related to the cherry.
• (2)تعریف: the hard nutlike edible seed of this tree.
• (3)تعریف: a light tan color resembling that of the flesh of the almond.
صفت ( adjective )
• (1)تعریف: having the taste, odor, or color of an almond.
- The coffee bread contains almond extract.
[ترجمه گوگل] نان قهوه حاوی عصاره بادام است [ترجمه ترگمان] این نان حاوی عصاره بادام است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: made or flavored with almonds.
- Almond cookies are my mother's favorite.
[ترجمه شهروز زعفر] کوکی بادامی، کوکی مورد علاقه ی مادرم است.
|
[ترجمه گوگل] کلوچه بادام مورد علاقه مادرم است [ترجمه ترگمان] کلوچه قندی مورد علاقه مادرم هستن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3)تعریف: having the shape of an almond seed; oval with one pointed end.
- He described her as having almond eyes.
[ترجمه گوگل] او را با چشم بادامی توصیف کرد [ترجمه ترگمان] او را به عنوان یک چشم بادامی توصیف کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. almond kernel
مغز بادام
2. almond paste
(بادام کوبیده و خمیر شده) خمیر بادام
3. bitter almond
بادام تلخ
4. On the left was a plantation of almond trees.
[ترجمه گوگل]در سمت چپ مزرعه ای از درختان بادام بود [ترجمه ترگمان]در سمت چپ، یک مزرعه درخت بادام قرار داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Almond oil is renowned for its soothing, emollient properties.
[ترجمه گوگل]روغن بادام به دلیل خاصیت تسکین دهنده و نرم کنندگی آن مشهور است [ترجمه ترگمان]روغن زیتون به خاطر خواص نرم کننده و نرم کننده آن مشهور است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His island, she mused, as she drove through almond and olive groves.
[ترجمه گوگل]او هنگام رانندگی در میان باغهای بادام و زیتون به جزیره او فکر کرد [ترجمه ترگمان]همچنان که از میان درختان بادام و درختان زیتون می راند، باخود گفت: جزیره او [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Her eyes were huge and green and almond shaped, surprisingly catlike in her delicate face.
[ترجمه گوگل]چشمانش بزرگ و سبز و بادامی شکل بود که در چهره ظریفش به طرز شگفت انگیزی گربه مانند بود [ترجمه ترگمان]چشمانش درشت و سبز بود و به طرز شگفت انگیزی مثل گربه روی صورت ظریف او بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Their faces, stylised with oval, almond eyes and red lips, were disconcerting.
[ترجمه گوگل]چهرههای آنها که با چشمهای بیضی، بادامی و لبهای قرمز طراحی شده بود، نگرانکننده بود [ترجمه ترگمان]چهره شان، stylised با چشمان بادامی و لب های سرخ، ناراحت کننده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Peel and stone fresh dates, stuff with almond paste flavoured with a little coffee and rum, then roll in ground almonds.
[ترجمه گوگل]خرمای تازه را پوست کنده و سنگریزه کنید، با خمیر بادام طعمدار شده با کمی قهوه و رم پر کنید، سپس در بادام آسیاب شده بغلتانید [ترجمه ترگمان]تاریخ های جدید با خمیر بادام که با خمیر بادام مخلوط می شوند و نوشیدن کمی قهوه و نوشیدن، و سپس در بادام آسیاب به سر می برند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This time she had brought him an almond cake and some chocolate.
[ترجمه گوگل]این بار برایش کیک بادام و مقداری شکلات آورده بود [ترجمه ترگمان]این بار یک کیک بادام و مقداری شکلات برایش آورده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It's then covered in a generous layer of almond marzipan and finally topped with a layer of melt-in-the-mouth soft-eating Regal ice.
[ترجمه گوگل]سپس روی آن را با یک لایه سخاوتمندانه از مارزیپان بادام پوشانده و در نهایت با یک لایه یخ نرم رگال که در دهان ذوب میشود، پوشانده میشود [ترجمه ترگمان]سپس آن را با لایه ای از دانه های بادام بادام پوشانده و در نهایت با لایه ای از یخ Regal که در آن ذوب می شود قرار گرفته اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Majorca was renowned for its springtime almond blossom, Fernando had told her.
[ترجمه گوگل]فرناندو به او گفته بود که مایورکا به خاطر شکوفههای بادام بهاریاش مشهور بود [ترجمه ترگمان]ماجورکا به خاطر بهار امسال، Fernando مشهور بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The almond cake is particularly sublime.
[ترجمه پریدخت] کیک بادام بسیار عالی است.
|
[ترجمه گوگل]کیک بادام بسیار عالی است [ترجمه ترگمان]کیک بادام عالی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Beat eggs slightly and combine with oil, almond extract, bananas and pineapple.
[ترجمه م مقدم] تخم مرغ ها را کمی هم بزنید و با روغن، عصاره بادام، موز و آناناس مخلوط کنید.
|
[ترجمه گوگل]تخم مرغ ها را کمی بزنید و با روغن، عصاره بادام، موز و آناناس ترکیب کنید [ترجمه ترگمان]تخم مرغ را گاز بزنید و با روغن، عصاره بادام، موز و آناناس ترکیب کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We suggest you massage almond oil into your hands and cuticles before bedtime, to soften and protect them.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد می کنیم قبل از خواب روغن بادام را روی دست ها و کوتیکول ها ماساژ دهید تا نرم و محافظت شود [ترجمه ترگمان]ما پیشنهاد می کنیم که روغن بادام را به دست شما ماساژ دهید و قبل از خواب، پوست خود را تمیز کنید تا آن ها را نرم و محافظت کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بادام (اسم)
almond
مغز بادام (اسم)
almond
درخت بادام (اسم)
almond
انگلیسی به انگلیسی
• type of edible nut; tree which produces these nuts an almond is a kind of pale oval nut.
پیشنهاد کاربران
almond ( n ) ( ɑmənd ) =the flat, pale, sweet nut of the almond tree, used in cooking and to make almond oil
بادام نام انگلیسی: Almond – Sweet almond – Bitter almond نام علمی: Amygdalus communis ( syn. Prunus communis ) خانواده: Rosaseae
🥜 نام انواع آجیل و خشکبار به انگلیسی: ✅ nuts = آجیل ✅ almond = بادام درختی ✅️ peanut / ground nut ( British ) = بادام زمینی ✅ cashew / cashew nut = بادام هندی ✅ walnut = گردو ... [مشاهده متن کامل]