allusion

/əˈluːʒn̩//əˈluːʒn̩/

معنی: اشاره، کنایه، گریز
معانی دیگر: تلمیح، رمز، ایما و اشاره، تلویح، اغفال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an indirect reference to or mention of something.
مترادف: hint, mention, reference
مشابه: citation, glance, quotation, suggestion

- During the debate, the candidate made several allusions to supposed wrongdoing on the part of his opponent.
[ترجمه گوگل] در طول مناظره، این نامزد چند کنایه به تخلفات احتمالی از طرف رقیب خود داشت
[ترجمه ترگمان] در طی این مناظره، نامزد چندین کنایه از خطاکاری در بخشی از رقیب خود ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The poem contained many allusions to Biblical passages.
[ترجمه گوگل] این شعر حاوی اشارات بسیاری به عبارات کتاب مقدس بود
[ترجمه ترگمان] این شعر حاوی اشارات بسیاری به آیات کتاب مقدس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. any allusion to her age offends her
هرگونه کنایه درباره ی سنش او را می رنجاند.

2. She was made uncomfortable by his veiled allusion to the previous night.
[ترجمه گوگل]او با کنایه پنهان او به شب قبل ناراحت شد
[ترجمه ترگمان]از اشاره veiled به شب گذشته ناراحت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The committee made no allusion to the former President in its report.
[ترجمه گوگل]این کمیته در گزارش خود هیچ اشاره ای به رئیس جمهور سابق نکرد
[ترجمه ترگمان]این کمیته هیچ اشاره ای به رئیس جمهور سابق در گزارش خود نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His statement was seen as an allusion to the recent drug-related killings.
[ترجمه گوگل]اظهارات او به عنوان کنایه ای به قتل های اخیر مرتبط با مواد مخدر تلقی شد
[ترجمه ترگمان]بیانیه او به عنوان کنایه به قتل های اخیر مرتبط با مواد مخدر دیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her poetry is full of obscure literary allusion.
[ترجمه گوگل]شعر او سرشار از کنایه های ادبی مبهم است
[ترجمه ترگمان]poetry پر از کنایه ادبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The title is per-haps an allusion to AIDS.
[ترجمه گوگل]این عنوان شاید کنایه ای از ایدز باشد
[ترجمه ترگمان]این عنوان ممکن است کنایه به ایدز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He made an allusion to a secret plan in his speech.
[ترجمه گوگل]او در سخنان خود به یک نقشه مخفیانه اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]او اشاره ای به نقشه پنهانی در کلامش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Richardsonian Principle, the, allusion to the fact that Samuel Richardson's novels are all epistolary in form.
[ترجمه گوگل]اصل ریچاردسون، کنایه از این واقعیت که رمان‌های ساموئل ریچاردسون همگی از نظر شکلی رساله‌ای هستند
[ترجمه ترگمان]اصل Richardsonian، اصل، کنایه به این حقیقت است که رمان های ساموئل ریچاردسون به شکل epistolary در جریان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Less direct forms of allusion are practised in different sections of society.
[ترجمه گوگل]اشكال كمتر مستقيم از كنايه در اقشار مختلف جامعه اعمال مي شود
[ترجمه ترگمان]شکل کم تر مستقیمی از کنایه در بخش های مختلف جامعه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It provides a basis of fuller understanding of allusion, implication and inference.
[ترجمه گوگل]مبنایی برای درک کامل تر کنایه، دلالت و استنتاج فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]این یک اساس درک کامل تر از کنایه، مفهوم و استنباط را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The committee made no allusion to the former President in its final conclusions.
[ترجمه گوگل]کمیته در نتیجه گیری نهایی خود هیچ اشاره ای به رئیس جمهور سابق نکرد
[ترجمه ترگمان]این کمیته هیچ اشاره ای به رئیس جمهور پیشین در آخرین نتیجه گیری خود نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The allusion to clouds is anything but fortuitous, emphasizing as it does the link between the sound of drums and thunder.
[ترجمه گوگل]کنایه از ابرها چیزی جز اتفاقی نیست و بر ارتباط بین صدای طبل و رعد تاکید می کند
[ترجمه ترگمان]اشاره به ابرها چیزی غیر از اتفاقی است که بر ارتباط بین صدای طبل ها و رعد تاکید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The whole thing seethed, illusion and allusion swinging from branch to branch like gibbons in the treetops.
[ترجمه گوگل]همه چیز می جوشید، توهم و کنایه از شاخه ای به شاخه دیگر مانند گیبون در بالای درختان می چرخید
[ترجمه ترگمان]همه چیز لبریز از پندار و پندار و کنایه از شاخه ای به شاخه درختی در نوک درختان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He probably intended it as an exact classical allusion.
[ترجمه گوگل]او احتمالاً آن را به عنوان یک کنایه کلاسیک دقیق در نظر گرفته است
[ترجمه ترگمان]احتمالا قصد داشت که آن را به عنوان یک اشاره دقیق کلاسیک تلقی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A little literary allusion, for another.
[ترجمه گوگل]کمی کنایه ادبی، برای دیگری
[ترجمه ترگمان]یک کنایه ادبی، برای دیگری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اشاره (اسم)
slur, inkling, action, gesture, mention, hint, indication, allusion, warning, innuendo, suggestion, manifest, ensign, beck, symbol, gest, insinuation, referral

کنایه (اسم)
allegory, allusion, innuendo, quip, metonymy, metaphor, quibble, jest, squib, dig, lampoon, metonym

گریز (اسم)
escape, scuttle, allusion, getaway, evasion, flight, digression, jink, elusion, subterfuge, gink, guy, scamper, escapement, desertion, loup, truancy, sidestep

انگلیسی به انگلیسی

• hint, intimation
an allusion to something is an indirect or vague reference to it.

پیشنهاد کاربران

۱. اشاره ۲. کنایه ۳. تلمیح ۳. تلویح
مثال:
God is beyond such allusions.
خداوند ورای چنین اشاره ها {و تلمیح ها} است.
آیین کهن
allusion: اشاره، تلمیح
تلمیح
یعنی وقتی نویسنده توی نوشتش از یه حادثه، شخص، مکان و…خاص و معروفی اسم میاره
که درواقع ما رو یاد اون موضوع ، مکان و… میندازه
مثلا مصرع :یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
تلمیح داره به قرآن و داستان حضرت یوسف
آنَکِش.
آنکیدن.
ارجاع
تلمیح

بپرس