1. any allusion to her age offends her
هرگونه کنایه درباره ی سنش او را می رنجاند.
2. She was made uncomfortable by his veiled allusion to the previous night.
 [ترجمه گوگل]او با کنایه پنهان او به شب قبل ناراحت شد 
[ترجمه ترگمان]از اشاره veiled به شب گذشته ناراحت شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. The committee made no allusion to the former President in its report.
 [ترجمه گوگل]این کمیته در گزارش خود هیچ اشاره ای به رئیس جمهور سابق نکرد 
[ترجمه ترگمان]این کمیته هیچ اشاره ای به رئیس جمهور سابق در گزارش خود نکرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. His statement was seen as an allusion to the recent drug-related killings.
 [ترجمه گوگل]اظهارات او به عنوان کنایه ای به قتل های اخیر مرتبط با مواد مخدر تلقی شد 
[ترجمه ترگمان]بیانیه او به عنوان کنایه به قتل های اخیر مرتبط با مواد مخدر دیده شده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Her poetry is full of obscure literary allusion.
 [ترجمه گوگل]شعر او سرشار از کنایه های ادبی مبهم است 
[ترجمه ترگمان]poetry پر از کنایه ادبی است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. The title is per-haps an allusion to AIDS.
 [ترجمه گوگل]این عنوان شاید کنایه ای از ایدز باشد 
[ترجمه ترگمان]این عنوان ممکن است کنایه به ایدز باشد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. He made an allusion to a secret plan in his speech.
 [ترجمه گوگل]او در سخنان خود به یک نقشه مخفیانه اشاره کرد 
[ترجمه ترگمان]او اشاره ای به نقشه پنهانی در کلامش کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Richardsonian Principle, the, allusion to the fact that Samuel Richardson's novels are all epistolary in form.
 [ترجمه گوگل]اصل ریچاردسون، کنایه از این واقعیت که رمانهای ساموئل ریچاردسون همگی از نظر شکلی رسالهای هستند 
[ترجمه ترگمان]اصل Richardsonian، اصل، کنایه به این حقیقت است که رمان های ساموئل ریچاردسون به شکل epistolary در جریان هستند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Less direct forms of allusion are practised in different sections of society.
 [ترجمه گوگل]اشكال كمتر مستقيم از كنايه در اقشار مختلف جامعه اعمال مي شود 
[ترجمه ترگمان]شکل کم تر مستقیمی از کنایه در بخش های مختلف جامعه وجود دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. It provides a basis of fuller understanding of allusion, implication and inference.
 [ترجمه گوگل]مبنایی برای درک کامل تر کنایه، دلالت و استنتاج فراهم می کند 
[ترجمه ترگمان]این یک اساس درک کامل تر از کنایه، مفهوم و استنباط را فراهم می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. The committee made no allusion to the former President in its final conclusions.
 [ترجمه گوگل]کمیته در نتیجه گیری نهایی خود هیچ اشاره ای به رئیس جمهور سابق نکرد 
[ترجمه ترگمان]این کمیته هیچ اشاره ای به رئیس جمهور پیشین در آخرین نتیجه گیری خود نکرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. The allusion to clouds is anything but fortuitous, emphasizing as it does the link between the sound of drums and thunder.
 [ترجمه گوگل]کنایه از ابرها چیزی جز اتفاقی نیست و بر ارتباط بین صدای طبل و رعد تاکید می کند 
[ترجمه ترگمان]اشاره به ابرها چیزی غیر از اتفاقی است که بر ارتباط بین صدای طبل ها و رعد تاکید می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. The whole thing seethed, illusion and allusion swinging from branch to branch like gibbons in the treetops.
 [ترجمه گوگل]همه چیز می جوشید، توهم و کنایه از شاخه ای به شاخه دیگر مانند گیبون در بالای درختان می چرخید 
[ترجمه ترگمان]همه چیز لبریز از پندار و پندار و کنایه از شاخه ای به شاخه درختی در نوک درختان بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. He probably intended it as an exact classical allusion.
 [ترجمه گوگل]او احتمالاً آن را به عنوان یک کنایه کلاسیک دقیق در نظر گرفته است 
[ترجمه ترگمان]احتمالا قصد داشت که آن را به عنوان یک اشاره دقیق کلاسیک تلقی کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. A little literary allusion, for another.