allude

/əˈluːd//əˈluːd/

معنی: اظهار کردن، اشاره کردن، مربوط بودن به، گریز زدن به
معانی دیگر: ذکر کردن، اشاره داشتن، اشاره کردن به، تلویحا گفتن، اظهار داشتن (به طور ضمنی)، مربوط بودن به با to

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: alludes, alluding, alluded
• : تعریف: to refer to indirectly or in passing (usu. fol. by "to").
مترادف: advert, cite, hint, imply, intimate, mention, refer, touch
مشابه: adumbrate, insinuate, quote

- We never discussed the issue of the inheritance, but she alluded to it several times that evening.
[ترجمه گوگل] ما هرگز در مورد موضوع ارث صحبت نکردیم، اما او در آن شب چندین بار به آن اشاره کرد
[ترجمه ترگمان] ما هرگز درباره مساله میراث با هم صحبت نمی کردیم اما او چندین بار در آن شب به این موضوع اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Try not to allude to this matter in his presence because it annoys him to hear of it.
[ترجمه گوگل]سعی کنید در حضور او به این موضوع اشاره نکنید زیرا شنیدن این موضوع او را آزار می دهد
[ترجمه ترگمان]سعی کنید در حضور او به این موضوع اشاره نکنید زیرا از شنیدن آن ناراحت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her husband's death made her very sad; don't allude to it when you meet her.
[ترجمه گوگل]مرگ شوهرش او را بسیار اندوهگین کرد هنگام ملاقات با او به آن اشاره نکنید
[ترجمه ترگمان]مرگ شوهرش او را خیلی ناراحت کرده بود؛ وقتی او را دیدید به آن اشاره نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I didn't allude to anybody or anything.
[ترجمه گوگل]من به هیچ کس یا چیزی اشاره نکردم
[ترجمه ترگمان]من به کسی یا هر چیزی اشاره نکردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When asked, archivists and art dealers shrug and allude to the war.
[ترجمه گوگل]وقتی از بایگانی‌ها و دلالان آثار هنری پرسیده می‌شود، شانه بالا می‌اندازند و به جنگ اشاره می‌کنند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که از او پرسید، archivists و دلالان آثار هنر شانه بالا می اندازند و به جنگ اشاره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Let me allude to two of these issues.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید به دو مورد از این موضوعات اشاره کنم
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید به دو مورد از این مسائل اشاره کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I do not now allude to preference though of course that comes first.
[ترجمه گوگل]من در حال حاضر به ترجیح اشاره نمی کنم، اگرچه البته این اولویت اول است
[ترجمه ترگمان]من اکنون در اولویت قرار ندارم، هر چند که البته اول می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They allude to a vision only half - glimpsed.
[ترجمه گوگل]آنها فقط به یک چشم انداز اشاره می کنند که فقط نیمه اجمالی است
[ترجمه ترگمان]آن ها به تصویری که فقط نیمی از یک نظر دارند اشاره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He allude to the problem in his speech.
[ترجمه گوگل]او در سخنرانی خود به این مشکل اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]به مشکل کلام او اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Did he allude to his hope of being captain?
[ترجمه گوگل]آیا او به امید خود برای کاپیتان شدن اشاره کرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا به امید کاپیتان بودن اشاره کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You mustn't allude to his baby's death when you meet John.
[ترجمه گوگل]هنگام ملاقات با جان، نباید به مرگ نوزاد او اشاره کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی با جان آشنا شدی نباید به مرگ بچه اش اشاره کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In your remarks you allude to certain sinister development.
[ترجمه گوگل]در اظهارات خود به تحولات شوم خاصی اشاره می کنید
[ترجمه ترگمان]به remarks اشاره می کنید که به یک پیشرفت وحشتناک اشاره می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In your remarks you allude to certain sinister developments.
[ترجمه گوگل]در اظهارات خود به برخی از تحولات شوم اشاره می کنید
[ترجمه ترگمان]در سخنان شما به پیشرفت های مشئوم اشاره می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yellow lawyer expresses, not allude in the contract that he and Baidu Shenzhen branch sign jurisdictional.
[ترجمه گوگل]وکیل زرد بیان می کند، در قرارداد اشاره نمی کند که او و شعبه بایدو شنژن حوزه قضایی را امضا می کنند
[ترجمه ترگمان]وکیل زرد بیان کرد، نه اشاره به قراردادی که شاخه Shenzhen Baidu jurisdictional را امضا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Besides, It'struck him as a little absurd to allude to the matter.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، اشاره به این موضوع برای او کمی پوچ به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]از این گذشته، به نظرش مضحک می آمد که به این موضوع اشاره نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I allude only here a small among them.
[ترجمه گوگل]من در اینجا فقط به یک مورد کوچک از آنها اشاره می کنم
[ترجمه ترگمان]من فقط به این نکته اشاره می کنم که در میان آنان کوچکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اظهار کردن (فعل)
express, profess, declare, affirm, suggest, allude, froth, import, state

اشاره کردن (فعل)
point, motion, mention, hint, sign, allude, nudge, insinuate, imply, cue, beckon

مربوط بودن به (فعل)
treat, concern, allude, pertain to

گریز زدن به (فعل)
allude

انگلیسی به انگلیسی

• hint; mention briefly
if you allude to something, you mention it in an indirect way; a formal word.

پیشنهاد کاربران

### 1. To Refer Indirectly ( Most Common Meaning )
Definition: To mention something in an indirect or subtle way, without stating it explicitly.
Persian: کنایه زدن – اشاره غیرمستقیم کردن – تلویحاً گفتن
...
[مشاهده متن کامل]

Example:
- He alluded to financial problems but didn’t give details.
او به مشکلات مالی اشاره کرد ( کنایه زد ) اما جزئیات نداد.
### 2. To Hint or Suggest
Definition: To imply something without direct expression.
Persian: اشاره کردن – پرده دار گفتن – کنایه داشتن
Example:
- Her speech alluded to future changes in the company.
سخنرانی او به تغییرات آینده در شرکت اشاره داشت.
### 3. To Make a Literary or Historical Reference
Definition: To refer to a well - known story, event, or person indirectly.
Persian: تلمیح کردن ( literary term ) – اشاره ادبی/تاریخی داشتن
Example:
- The poem alludes to Greek mythology.
این شعر به اساطیر یونان تلمیح می کند.
- - -
### Key Notes:
- "Allude" vs. "Elude":
- Allude ( اشاره کردن ) = to hint at something.
- Elude ( فرار کردن/گریختن ) = to escape or avoid.
- Persian Equivalents:
- اشاره غیرمستقیم کردن ( most common )
- کنایه زدن ( when implying sarcasm or irony )
- تلمیح کردن ( in literature, referencing myths or history )
common collocations :
### 1. Allude to [something]
( اشاره کردن به چیزی / کنایه زدن به )
- The speaker alluded to recent scandals without naming anyone.
سخنران به رسوایی های اخیر اشاره کرد، بدون اینکه اسمی ببرد.
### 2. Frequently / Often Allude
( مکرراً / اغلب اشاره کردن )
- Shakespeare’s plays frequently allude to Greek mythology.
نمایشنامه های شکسپیر اغلب به اساطیر یونان اشاره می کنند.
### 3. Delicately / Subtly Allude
( به ظرافت / غیرمستقیم اشاره کردن )
- She delicately alluded to his past mistakes.
او با ظرافت به اشتباهات گذشته اش اشاره کرد.
### 4. Darkly / Cryptically Allude
( به طور مرموز / مبهم اشاره کردن )
- The message cryptically alluded to a coming danger.
پیام به شکلی مرموز به خطری قریب الوقوع اشاره داشت.
### 5. Humorously / Sarcastically Allude
( با طنز / کنایه اشاره کردن )
- He humorously alluded to his own lack of cooking skills.
او با طنز به عدم مهارتش در آشپزی اشاره کرد.
### 6. Historically / Culturally Allude
( از نظر تاریخی / فرهنگی اشاره کردن )
- The film culturally alludes to 1980s fashion trends.
این فیلم از نظر فرهنگی به مدهای دهه ۱۹۸۰ اشاره دارد.
### 7. Literary / Biblical Allusion
( اشاره ادبی / کتاب مقدس ) ( Note: "Allusion" is the noun form )
- The novel contains many biblical allusions.
این رمان شامل بسیاری از اشارات کتاب مقدس است.
- - -
### Key Notes:
- "Allude" is always followed by "to" ( اشاره کردن به ) .
- "Allusion" ( اسم ) = اشاره / کنایه / تلمیح ( در ادبیات ) .
- "Elude" ( فرار کردن ) ≠ "Allude" ( اشاره کردن ) .
deepseek

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم lud
📌 این ریشه، معادل "play" و "trick" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "play" یا "trick" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 ludicrous: so foolish it seems like a ‘play’ or joke
🔘 interlude: a short ‘play’ or break between parts of a performance
🔘 prelude: an introduction that ‘plays’ before the main part
🔘 delude: to ‘trick’ someone by playing with the truth
🔘 allude: to casually ‘play’ toward or hint at something
🔘 elude: to ‘trick’ or escape from capture cleverly
🔘 illusion: something that ‘plays’ with the senses; a deceptive appearance
🔘 collude: to ‘play’ together in secret for deceitful purposes
🔘 ludic: related to ‘play’ or playfulness

🚫 دوستان لطفاً این کلمات رو باهم اشتباه نگیرید:
💡 Elude 👉 To escape or avoid something 🏃
💡 Allude 👉 To refer to something indirectly 🔑
مثال:
Fortunately, some of those who have spoken here today have alluded to this topic.
خوشبختانه بعضی از کسانی که امروز اینجا صحبت کرده اند به این موضوع �اشاره کرده اند�.
✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To refer indirectly 🌐
🔍 مترادف: Refer indirectly
✅ مثال: He alluded to his previous experience without giving details.
اشاره تصادفی به چیزی یا کسی، بطور مستقیم یا غیر مستقیم:
The speaker alluded to his fame
گوینده بطور تلویحی به شهرتش اشاره کرد.
بیان
به طور ضمنی گفتن
غیر مستقیم چیزی گفتن
اشاره کردن
ذکر کردن، اشاره کردن به
As alluded earlier
همانطور که در بالا / پیش از این بدان اشاره شد
🗣️اِلوود
- غیرمستقیم اشاره کردن به کسی یا موضوعی
- ضمنی اشاره کردن
- به تلویح گفتن، تلویحاً گفتن
- گریز زدن به
e. g.
. . . Senior Hezbollah official Hashem Safieddine said in a speech Sunday that the exercise was meant to “confirm our complete readiness to confront any aggression” by Israel
...
[مشاهده متن کامل]

. . . On the other side of the border, Israeli forces have also occasionally invited journalists to watch exercises simulating a war with Hezbollah. Officials from both sides frequently allude to their readiness for conflict in public statements

به یاد اوردن
آنَکیدَن.
خلاف رای سلطان رای جستن
بخون خویش باشد دست شستن
اگر خود روز را گوید شب است این
بباید گفت آنک ماه و پروین.
سعدی
1 - اشاره کردن به
2 - به تلویح گفتن
3 - به کنایه گفتن
4 - گریز زدن به
5 - سربسته گفتن
بصورت غیر مستقیم به کسی یا چیزی توجه داشتن
ریشه lude در کل به معنای گریز است: elude=گریختن، فرار کردن، allude=گریز زدن و. . .
ارجاع دادن ( بطور غیر مستقیم )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس