1. In the middle of the night, allophone as expected downstairs.
[ترجمه گوگل]در نیمه های شب، همانطور که انتظار می رود، آلوفون در طبقه پایین
[ترجمه ترگمان]نیمه های شب، همان طور که انتظار می رفت، از پله ها پایین رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Variations in allophone, pitch and intonation are regarded as sound variations.
[ترجمه گوگل]تغییرات در آلوفون، زیر و بمی صدا و آهنگ به عنوان تغییرات صدا در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]تغییرات در allophone، صدا و حرکات به عنوان تغییرات صدا در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Before training distribution-shared allophone models for continuous speech recognition, it is context-independent phone models that have to be trained.
[ترجمه گوگل]قبل از آموزش مدلهای آلوفون توزیعشده برای تشخیص مداوم گفتار، این مدلهای تلفن مستقل از زمینه هستند که باید آموزش داده شوند
[ترجمه ترگمان]قبل از آموزش مدل های مشترک توزیع به اشتراک گذاشته شده برای تشخیص پیوسته گفتار، این مدل مبتنی بر متن است - مدل های تلفن مستقل که باید آموزش داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Allophone is a phonetic variant of a phoneme.
[ترجمه گوگل]آلوفون یک گونه آوایی از واج است
[ترجمه ترگمان]Allophone یک نوع آوایی از یک واج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In the middle of the night, transmit allophone downstairs.
[ترجمه گوگل]در نیمه های شب، آلوفون را به طبقه پایین منتقل کنید
[ترجمه ترگمان]در نیمه های شب، allophone را به طبقه پایین منتقل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. What are the differences among phone, phoneme and allophone?
[ترجمه گوگل]تفاوت بین تلفن، واج و آلوفون چیست؟
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین حرف، واج و allophone چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The homophones and allophone is the very important phenomenon in Manchu nationality writing physique.
[ترجمه گوگل]هموفون ها و آلوفون ها پدیده بسیار مهمی در فیزیک نگارش ملیت مانچو است
[ترجمه ترگمان]The و allophone پدیده ای بسیار مهم در زبان نوشتاری Manchu است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Allophone: any of the different forms of a same phoneme.
[ترجمه گوگل]آلوفون: هر یک از اشکال مختلف یک واج
[ترجمه ترگمان]Allophone: هر کدام از اشکال مختلف یک واج یک سان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Allophone: The different phones which can represent a phoneme in different phonetic environments are called the allophones of that phoneme.
[ترجمه گوگل]آلوفون: تلفن های مختلفی که می توانند یک واج را در محیط های آوایی مختلف نشان دهند، آلوفون های آن واج نامیده می شوند
[ترجمه ترگمان]Allophone: تلفن های مختلفی که می تواند یک واج را در محیط های phonetic مختلف نشان دهد، allophones از این واج نامیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Honesty policy for problem sets: General discussion of the assignments with other students is acceptable and encouraged (e. g. "Remind me, how do I know if something is an allophone?"
[ترجمه گوگل]خط مشی صداقت برای مجموعه های مشکل: بحث کلی در مورد تکالیف با دانش آموزان دیگر قابل قبول و تشویق است (مثلاً "به من یادآوری کن، چگونه می توانم بفهمم که چیزی آلوفون است؟"
[ترجمه ترگمان]درستی سیاست برای مجموعه های مشکل: بحث کلی تکالیف با دانش آموزان دیگر قابل قبول و دلگرم کننده است (مثلا ر به عنوان مثال، به من یادآوری کنید، من از کجا بدانم که آیا چیزی یک allophone است؟ \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Gothic has three nasal consonants, of which one is an allophone of the others, found only in.
[ترجمه گوگل]گوتیک دارای سه صامت بینی است که یکی از آنها آلوفون دیگری است که فقط در آن یافت می شود
[ترجمه ترگمان]گوتیک سه صامت بینی دارد که یکی از آن ها an از بقیه است، که تنها در آن یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The experiment results indicate that the training of context-independent phone models and of allophone models are reliable using this method.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش نشان میدهد که آموزش مدلهای تلفن مستقل از زمینه و مدلهای آلوفون با استفاده از این روش قابل اعتماد است
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش نشان می دهد که آموزش مدل های تلفن مستقل و مدل های allophone با استفاده از این روش قابل اعتماد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید