1. And children love poetic rhythms, alliteration, nonsense mutations.
[ترجمه گوگل]و کودکان عاشق ریتم های شاعرانه، آلتراسیون، جهش های مزخرف هستند
[ترجمه ترگمان]و کودکان ریتم های شاعرانه، alliteration، جهش های nonsense را دوست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Are there any phonological patterns of rhyme, alliteration, assonance, etc?
[ترجمه گوگل]آیا الگوهای واجی قافیه، همخوانی، همخوانی و غیره وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ الگوی آوایی قافیه، alliteration، assonance و غیره وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. For alliteration it ought to be Pablo or Picauo.
[ترجمه گوگل]برای آلتراسیون باید پابلو یا پیکائو باشد
[ترجمه ترگمان]برای alliteration باید پابلو یا Picauo باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. So Chelsea had more reason than alliteration to fear a third successive failure to reach the third round.
[ترجمه گوگل]بنابراین، چلسی دلیلی بیش از تطابق برای ترس از سومین شکست متوالی در رسیدن به دور سوم داشت
[ترجمه ترگمان]بنابراین چلسی بیش از alliteration مایل بود که از سومین شکست متوالی خود برای رسیدن به دور سوم هراس داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The bombast, the alliteration, the pseudo-erudition that some people back then would take for the real thing.
[ترجمه گوگل]بمباران، همخوانی، شبه علم و دانشی که در آن زمان برخی از مردم آن را برای چیز واقعی میپذیرفتند
[ترجمه ترگمان]مبالغه، the، the و erudition که برخی از مردم پس از آن به دنبال چیز واقعی می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The parallelisms are reinforced by frequent alliteration, indicated by italics.
[ترجمه گوگل]توازی ها با آلتراسیون مکرر، که با حروف کج نشان داده می شوند، تقویت می شوند
[ترجمه ترگمان]The توسط alliteration مکرر تقویت شده اند، که توسط ایتالیک مشخص شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In the 15 phonological figures, assonance, alliteration, rhyme and others, are directly responsible for its poetical tendency.
[ترجمه گوگل]در 15 شکل واجی، همخوانی، همسانی، قافیه و غیره، مستقیماً مسئول گرایش شعری آن هستند
[ترجمه ترگمان]در ۱۵ چهره آوایی، assonance، alliteration، قافیه و دیگران، مستقیما مسئول گرایش شاعرانه آن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The prosody of Beowulf is based on alliteration, not end rhymes.
[ترجمه گوگل]عروض بیوولف بر اساس همخوانی است، نه قافیه های پایانی
[ترجمه ترگمان]The of مبتنی بر alliteration است، نه rhymes پایانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Alliteration and assonance is not only a language phenomenon, but also an artistic one in poems.
[ترجمه گوگل]همخوانی و همخوانی نه تنها یک پدیده زبانی است، بلکه در اشعار نیز یک پدیده هنری است
[ترجمه ترگمان]alliteration و assonance فقط یک پدیده زبانی است، بلکه یک پدیده هنری نیز در شعر نیز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Includes alliteration, harmonics, onomatopoetic, parallelism, symmetry and parables, etc.
[ترجمه گوگل]شامل آلیتراسیون، هارمونیک، آنوماتوپتیک، توازی، تقارن و تمثیل و غیره است
[ترجمه ترگمان]شامل alliteration، harmonics، onomatopoetic، parallelism، تقارن و تمثیل ها، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It'seems to me that in prose alliteration should be used only for a special reason.
[ترجمه گوگل]به نظر من در نثر باید فقط به دلیل خاصی از الیت استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]به نظرم می رسد که در نثر prose باید فقط به خاطر یک دلیل خاص مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We chose alliteration on the theory a little vulgarity enhances memory.
[ترجمه گوگل]ما تئوری را انتخاب کردیم کمی ابتذال حافظه را تقویت می کند
[ترجمه ترگمان]ما alliteration را بر روی این نظریه انتخاب کردیم که کمی ابتذال، حافظه را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Alliteration, assonance and consonance are three main rhetorical devices, and literal translation, interpretation and naturalization are the main translation approach.
[ترجمه گوگل]همخوانی، همخوانی و همخوانی سه ابزار بلاغی اصلی هستند و ترجمه تحت اللفظی، تفسیر و طبیعی سازی رویکرد اصلی ترجمه هستند
[ترجمه ترگمان]alliteration، assonance و موافق سه ابزار اصلی هستند، و ترجمه دقیق، تفسیر و اعطای تابعیت، رویکرد ترجمه اصلی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Alliteration is the repetition of the same sound within line or a group of words.
[ترجمه گوگل]آلتراسیون عبارت است از تکرار یک صدا در داخل خط یا گروهی از کلمات
[ترجمه ترگمان]alliteration تکرار همان صدا در یک خط یا گروهی از کلمات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. What became known, with irresistible alliteration, as the credit crunch had begun.
[ترجمه گوگل]چیزی که با تقابل غیرقابل مقاومت شناخته شد، زیرا بحران اعتباری آغاز شده بود
[ترجمه ترگمان]چیزی که شناخته شد، با alliteration غیرقابل مقاومتی، همان طور که افتخارش شروع شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید