alligator

/ˈæləˌɡetər//ˈælɪɡeɪtə/

معنی: تمساح، نهنگ
معانی دیگر: (جانورشناسی) تمساح امریکایی (که در امریکا و چین یافت می شود و پوزه اش از پوزه ی تمساح افریقایی کوتاه تر است و هنگام بسته بودن دهان دندان هایش نمایان نیست)، ساخته شده از پوست تمساح

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: either of two large crocodilian reptiles found in China and the southeastern United States and distinguished by their short broad snouts.

جمله های نمونه

1. He was grappling with an alligator in a lagoon.
[ترجمه *_*] او با یک تمساح/نهنگ در یک تالاب مقابله کرد.
|
[ترجمه امین] او داشت با یک تمساح آمریکایی در یک تالاب مقابله می کرد.
|
[ترجمه sevdn] داشتن تالاب نمد نمد یک تمساح در انجا
|
[ترجمه شومبولچیان] او با یک تمساح وحشی در کویر لوت جنگید🤣
|
[ترجمه گوگل]او با تمساح در تالاب دست و پنجه نرم می کرد
[ترجمه ترگمان]او با یک تمساح در تالاب دست و پنجه نرم می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Alligator lives in the rivers and lakes in the hot wet parts of America and China.
[ترجمه ساره] سوسمار در رودخانه ها و دریاچه ها در مناطق مرطوب امریکا و چین زندگی می کنند
|
[ترجمه امین] تمساح آمریکایی در رودخانه ها و دریاچه ها در مناطق مرطوب گرمسیری آمریکا و چین زندگی می کند.
|
[ترجمه گوگل]تمساح در رودخانه ها و دریاچه های مناطق مرطوب گرم آمریکا و چین زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]Alligator در رودخانه ها و دریاچه ها در مناطق مرطوب آمریکا و چین زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Alligator saw; a tree stump chipper; and even a bouncy castle!
[ترجمه گوگل]اره تمساح; خرد کن کنده درخت; و حتی یک قلعه فنری!
[ترجمه ترگمان]تمساح دید، یک درخت chipper و حتی یک قلعه بادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He held the cap with an alligator roach clip, they cooked up with his propane lighter.
[ترجمه گوگل]او کلاه را با یک گیره سوسک تمساح نگه داشت، آنها با فندک پروپان او پختند
[ترجمه ترگمان]او the را با یک گیره ماهی تمساح در دست داشت و با فندک پروپان آن ها را پخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Percilla the Monkey Girl married the Alligator Man.
[ترجمه گوگل]پرسیلا دختر میمون با مرد تمساح ازدواج کرد
[ترجمه ترگمان]Percilla دختر میمون ها با مرد Alligator ازدواج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was my idea of what an alligator might find appealing.
[ترجمه زهرا رضایی] این ایده من درباره یک تمساح بود که ممکن است جذاب باشد.
|
[ترجمه گوگل]این تصور من از چیزی بود که تمساح ممکن است جذاب باشد
[ترجمه ترگمان]این ایده من بود که یک تمساح ممکن است جذاب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The alligator, though pursued for its hide and much reduced in numbers, is not in present danger of extinction.
[ترجمه گوگل]تمساح، اگرچه برای پوستش دنبال می شود و تعداد آن بسیار کاهش یافته است، اما در حال حاضر در خطر انقراض نیست
[ترجمه ترگمان]تمساح با این که به دنبال پنهان شدن و کاهش تعداد زیادی از اعداد است در معرض خطر انقراض قرار ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A rare albino alligator arrived at the Wild Animal Park yesterday and immediately went into hiding.
[ترجمه گوگل]یک تمساح آلبینو کمیاب دیروز به پارک حیوانات وحشی رسید و بلافاصله مخفی شد
[ترجمه ترگمان]دیروز یک تمساح آمریکایی به پارک حیوانات وحشی رسید و فورا پنهان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They had alligator tail but it was tough.
[ترجمه گوگل]آنها دم تمساح داشتند اما سخت بود
[ترجمه ترگمان]آن ها دم تمساح را داشتند اما سخت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Then we saw the alligator swell up.
[ترجمه گوگل]سپس دیدیم که تمساح متورم شد
[ترجمه ترگمان]بعد دیدیم که تمساح بزرگ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It could be the size of an alligator.
[ترجمه گوگل]می تواند به اندازه یک تمساح باشد
[ترجمه ترگمان]این می تواند اندازه تمساح باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An alligator head in profile juts up at the top, its darting red tongue thrusting out sideways.
[ترجمه گوگل]یک سر تمساح به شکل نیم رخ در بالا به سمت بالا می رود و زبان قرمز تیره اش به طرف بیرون می زند
[ترجمه ترگمان]سر تمساح در نیم رخ قرار دارد و با نوک سرخ آن را از پهلو بیرون می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After the restart it took Red Alligator longer to break clear of the freshmen.
[ترجمه گوگل]پس از راه اندازی مجدد، تمساح قرمز بیشتر طول کشید تا از دانشجویان سال اول جدا شود
[ترجمه ترگمان]بعد از راه اندازی مجدد، Alligator قرمز بیشتر طول کشید تا دانشجویان سال اول را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The alligator had been in quarantine for a few weeks at the zoo.
[ترجمه گوگل]تمساح چند هفته ای در باغ وحش قرنطینه شده بود
[ترجمه ترگمان]تمساح برای چند هفته در باغ وحش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تمساح (اسم)
alligator, crocodile

نهنگ (اسم)
alligator, whale, leviathan, sea cow

انگلیسی به انگلیسی

• broad-snouted variety of reptile belonging to the crocodile family (found in the the southeastern u.s. and eastern china)
an alligator is a large animal, similar to a crocodile.

پیشنهاد کاربران

alligator ( n ) ( �ləˌɡeɪt̮ər ) =a large reptile similar to a crocodile, with a long tail, hard skin, and very big jaws, that lives in rivers and lakes in N. and S. America and China
alligator
سلام تلفظ نوشتاری آمریکایی alligator و calculator اشتباهه
E باید بشه ei
یعنی تمساح
کروکودیل = نهنگ ، تمساح ( تَنسا ، تَنسوس )
آلیگاتور = گُندو ( واژه ی ایرانیِ بلوچی )
See you later allagator🐊
Crocodile 🐊:تمساح با پوزه Vشکل
Alligator 🐊: تمساح با پوزه Uشکل
1. تمساح
2. نهنگ
alligator
( . noun= ( n
Meaning
a large erptile of the crocodile family , with a long tail , hard skin and very big jaws
Sentence
Alligators lives in the rivers and lakes
معلم کانون زبان ایران هستم برای اینکه کلمات زیادی یاد بگیرید و تو کلاس های کانونی نمره بهتری بگیرید پیج زیر رو فالو کنید
...
[مشاهده متن کامل]

@englishbook99

یک نوع تمساح یاکوروکودیل که تویه چین و امریکاست و تفاوت های اندکی دارن مثل پای کوتاه، فرق دهان، . . .
سوسمار
نوعی خزنده از خانواده کروکودیل ها که دم بلند و پوست سخت دارد و در رودخانه و دریاچه های آمریکا و چین زندگی می کند
تفاوت ان باکروکدیلدر دماغ و طرزvوuبودنش است و . . . بنابر این برابر نیستند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس