allergic

/əˈlɝːdʒɪk//əˈlɜːdʒɪk/

(گفتاری) گریزان، بیزار از، متنفر، دارای حساسیت به، وابسته به حساسیت، مبتلا به آلرژی، آزیری، دارای حساسیت به allergic to study بیزار از مطالعه to be allergic to حساسیت داشتن به

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to a state or condition of allergy.

- She had an allergic reaction to the nuts in the candy.
[ترجمه بـاشــه خــفـه شــو😂😔] او به آجیل موجود در آب نبات آلرژی داشت
|
[ترجمه گوگل] او به آجیل موجود در آب نبات واکنش آلرژیک داشت
[ترجمه ترگمان] اون یه واکنش آلرژیک به فندق در آب نبات داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He went into allergic shock after being stung by a bee.
[ترجمه گوگل] او پس از نیش زنبور دچار شوک آلرژیک شد
[ترجمه ترگمان] بعد از اینکه یه زنبور نیش زد به شوک آلرژی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: having abnormal or disabling sensitivity to certain agents such as drugs, food, or pollen, resulting in a hypersensitive reaction upon exposure.

- I can't eat strawberries because I'm allergic to them.
[ترجمه گوگل] من نمیتونم توت فرنگی بخورم چون به توت فرنگی حساسیت دارم
[ترجمه ترگمان] من نمی توانم توت فرنگی بخورم، چون به آن ها آلرژی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: (informal) disliking; not inclined to.

- He seems to be allergic to hard work.
[ترجمه گوگل] به نظر می رسد که او به کار سخت آلرژی دارد
[ترجمه ترگمان] به نظر میرسه به کار سخت آلرژی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. allergic to study
بیزار از مطالعه

2. an allergic reaction
واکنش آلرژی (حساسیت)

3. to be allergic to
حساسیت داشتن به

4. Find which food you are allergic to by a process of elimination.
[ترجمه گوگل]با یک فرآیند حذف، متوجه شوید که به کدام ماده غذایی حساسیت دارید
[ترجمه ترگمان]پیدا کردن این که چه غذایی به شما نسبت به فرآیند حذف آلرژی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cats make him sneeze - I think he's allergic to the fur.
[ترجمه شکوفه حکیم شاه] گربه ها اورا به عطسه می اندازند، فکر میکنم به خز حساسیت دارد
|
[ترجمه گوگل]گربه ها او را عطسه می کنند - فکر می کنم او به خز حساسیت دارد
[ترجمه ترگمان]گربه ها او را عطسه می کنند - فکر می کنم به خز حساسیت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dairy products may provoke allergic reactions in some people.
[ترجمه گوگل]محصولات لبنی ممکن است در برخی افراد واکنش های آلرژیک ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]محصولات لبنی ممکن است واکنش های آلرژیک را در برخی از مردم تحریک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I like cats but unfortunately I'm allergic to them.
[ترجمه گوگل]من گربه ها را دوست دارم اما متاسفانه به آنها حساسیت دارم
[ترجمه ترگمان]من گربه ها را دوست دارم اما متاسفانه به آن ها آلرژی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If you think you may be allergic to a food or drink, eliminate it from your diet.
[ترجمه گوگل]اگر فکر می کنید ممکن است به یک غذا یا نوشیدنی حساسیت داشته باشید، آن را از رژیم غذایی خود حذف کنید
[ترجمه ترگمان]اگر فکر می کنید ممکن است به یک غذا یا نوشیدنی حساسیت داشته باشید، آن را از رژیم غذایی خود حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I am allergic to cat hair.
[ترجمه گوگل]من به موهای گربه حساسیت دارم
[ترجمه ترگمان] من به موهای گربه آلرژی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You could see he was allergic to housework.
[ترجمه گوگل]می دیدی که به کارهای خانه حساسیت داشت
[ترجمه ترگمان]میتونستی ببینی که به کارای خونه آلرژی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Soya milk can cause allergic reactions in some children.
[ترجمه گوگل]شیر سویا می تواند در برخی از کودکان واکنش های آلرژیک ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]شیر خشک می تواند باعث واکنش های آلرژیک در برخی از کودکان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She had a severe allergic reaction to the drug.
[ترجمه گوگل]او واکنش آلرژیک شدید به دارو داشت
[ترجمه ترگمان]اون یه واکنش شدیدی نسبت به مواد داشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Most men are allergic to housework!
[ترجمه گوگل]اکثر مردان به کارهای خانه حساسیت دارند!
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردها به کاره ای خانه حساسیت دارند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some people have an allergic reaction to shellfish.
[ترجمه گوگل]برخی افراد نسبت به صدف ها واکنش آلرژیک دارند
[ترجمه ترگمان]برخی افراد واکنش آلرژیک به صدف دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A person who is allergic to cashews may break out in a rash when he consumes these nuts.
[ترجمه گوگل]فردی که به بادام هندی حساسیت دارد ممکن است هنگام مصرف این آجیل دچار جوش شود
[ترجمه ترگمان]فردی که نسبت به cashews حساسیت دارد، ممکن است هنگام مصرف این آجیل ها به خارش بیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to allergy; suffering from an allergy; susceptible
if you are allergic to something, you become ill or get a rash when you eat it, smell it, or touch it.

پیشنهاد کاربران

to be allergic to:به چیزی حساسیت داشتن
an allergic reaction: واکنش آلرژیک، حساسیت، آلرژی
ناشی از حساسیت ( در بیماری ها ) مثل اگزمای ناشی از حساسیت ( Allergic eczema )
حساسیت داشتن و حساس بودن به ماده خاص Allergic to Gluton
نفرت از رفتار خاصی Allergic to nonsense
حساس ( allergic )
I'm allergic to milk
من به شیر حساس هستم
حساسیت
چون صفت هست معنیش ( حساس ) می شه و اسمش می شه allergy
حساسیت

بپرس