allergenic

جمله های نمونه

1. sensitive to allergenic plants
دارای حساسیت نسبت به گیاهان آلرژی زا

2. The allergenic has properties of fungal spore.
[ترجمه گوگل]آلرژی زا دارای خواص اسپور قارچ است
[ترجمه ترگمان]The دارای ویژگی های of قارچی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The fabric is lightweight, springy and non allergenic.
[ترجمه گوگل]پارچه سبک، فنری و ضد حساسیت است
[ترجمه ترگمان]پارچه سبک، فرفری و non است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Every product is Hypo - allergenic and developed specifically with baby's sensitive skin in mind.
[ترجمه گوگل]هر محصولی ضد حساسیت است و به طور خاص با در نظر گرفتن پوست حساس کودک ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]هر محصول hypo - allergenic است و به طور خاص با پوست حساس نوزاد در ذهن رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Separate reception and storage areas for allergenic ingredients.
[ترجمه گوگل]محل های پذیرش و ذخیره سازی جداگانه برای مواد آلرژی زا
[ترجمه ترگمان]اتاق های پذیرش و نگهداری جداگانه برای ترکیبات allergenic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective The contact allergenic activity of trichloroethylene and its three metabolites trichloroacetic acid, trichloroethanol, chloral hydrate were studied.
[ترجمه گوگل]هدف: فعالیت حساسیت زایی تماسی تری کلرواتیلن و سه متابولیت آن تری کلرواستیک اسید، تری کلرواتانول، هیدرات کلرال مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]هدف تماس با فعالیت trichloroethylene و سه متابولیت های آن trichloroacetic اسید، trichloroethanol و هیدرات مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Allergenic mixed T lymphocytes reaction was used to observe the influence on leukomonocyte proliferation.
[ترجمه گوگل]واکنش لنفوسیت های T مخلوط آلرژن برای مشاهده تأثیر بر تکثیر لکومونوسیت استفاده شد
[ترجمه ترگمان]از واکنش های ترکیبی T lymphocytes برای مشاهده تاثیر تکثیر leukomonocyte استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If the transgenic protein comes from a known allergenic food, it is subjected to immunological tests.
[ترجمه گوگل]اگر پروتئین تراریخته از یک غذای آلرژی زا شناخته شده باشد، تحت آزمایشات ایمونولوژیک قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]اگر پروتیین transgenic از یک غذای allergenic شناخته شده باشد، در معرض آزمایش ها immunological قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Methods: The allergenic skin tests were performed on 56 patients with bronchial asthma in Xiamen area.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: آزمایش‌های پوستی حساسیت‌زا بر روی 56 بیمار مبتلا به آسم برونش در منطقه Xiamen انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: تست پوستی allergenic بر روی ۵۶ بیمار با آسم bronchial در منطقه Xiamen انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When allergenic pollen in the air increases to some certain, it may initiate the response in susceptible humans, Pollinosis .
[ترجمه گوگل]هنگامی که گرده های آلرژی زا در هوا تا حدی افزایش می یابد، ممکن است واکنش را در انسان های مستعد آغاز کند، Pollinosis
[ترجمه ترگمان]وقتی گرده allergenic در هوا به طور حتم افزایش می یابد، ممکن است پاسخ را در برابر انسان ها، Pollinosis، آغاز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You can be assured that choosing anti - allergenic carpet doesn't mean compromising on style, quality or value.
[ترجمه گوگل]می توانید مطمئن باشید که انتخاب فرش ضد حساسیت به معنای به خطر انداختن سبک، کیفیت یا ارزش نیست
[ترجمه ترگمان]شما می توانید مطمئن باشید که انتخاب فرش ضد allergenic به معنی فدا کردن سبک، کیفیت یا ارزش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An NATPE Membership is hypo - allergenic, has zero and is a perfect fit for everyone!
[ترجمه گوگل]عضویت NATPE ضد حساسیت است، صفر است و برای همه مناسب است!
[ترجمه ترگمان]یک عضویت NATPE hypo - allergenic است، دارای صفر است و برای همه مناسب است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Non - allergenic wet baby wipes are best for cleaning their sensitive skin.
[ترجمه گوگل]دستمال مرطوب بچه غیر حساسیت زا برای تمیز کردن پوست حساس آنها بهترین است
[ترجمه ترگمان]دستمال های مرطوب کودک مرطوب برای تمیز کردن پوست حساس خود به بهترین نحو عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Results of homology analysis revealed that the TBb cDNA sequence shared 90% homology with the major allergenic storage protein and legumin-like protein of common buckwheat.
[ترجمه گوگل]نتایج آنالیز همسانی نشان داد که توالی cDNA TBb 90 درصد با پروتئین ذخیره‌سازی آلرژی‌زا اصلی و پروتئین شبه حبوبات گندم سیاه مشترک است
[ترجمه ترگمان]نتایج تجزیه و تحلیل homology نشان داد که توالی TBb TBb ۹۰ درصد homology با پروتئین ذخیره اصلی allergenic و پروتئین legumin - مانند گندم مشترک گندم مشترک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. These new genes will of course cause the creation of new proteins, which will generally be alien to the plant, and may, in the worst case, be toxic, allergenic or otherwise detrimental to heath.
[ترجمه گوگل]این ژن‌های جدید البته باعث ایجاد پروتئین‌های جدیدی می‌شوند که عموماً برای گیاه بیگانه هستند و در بدترین حالت ممکن است سمی، آلرژی‌زا یا به‌طور دیگری برای سلامتی مضر باشند
[ترجمه ترگمان]این ژن های جدید باعث ایجاد پروتیین های جدید می شوند که به طور کلی برای گیاه بیگانه خواهند بود و ممکن است در بدترین حالت سمی، allergenic و یا غیر از این مضر برای خار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• causing allergic reactions

پیشنهاد کاربران

بپرس