معنی: حکایت، تمثیل، کنایه، نشانهمعانی دیگر: (ادبیات ـ داستانی که در آن شخصیت ها و اشیا و رویدادها دارای معانی نهفته یا نمادین هستند) تمثیل، تشبیه، قصه ی رمزی، نماد داستان، سمبل، نشان، ارائه ی عقاید از راه تمثیل، علامت
• (1)تعریف: a device in art or literature by which abstract moral or spiritual qualities are represented by concrete characters, things, and events. • مترادف: fable, parable • مشابه: analogy, emblem, illustration, personification
- In this use of allegory, the pearl stands for man's purest motives.
[ترجمه گوگل] در این استفاده از تمثیل، مروارید به معنای خالص ترین انگیزه های انسان است [ترجمه ترگمان] در این استفاده از کنایه، مروارید برای خالص ترین انگیزه های انسان است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: a symbolic story or narrative. • مترادف: apologue, fable, legend, myth, parable • مشابه: fantasy, symbolism
- The Pilgrim's Progress is a famous allegory written in the seventeenth century.
[ترجمه گوگل] پیشرفت زائر تمثیلی معروف است که در قرن هفدهم نوشته شده است [ترجمه ترگمان] سیر زائر یک تمثیل مشهور است که در قرن هفدهم نوشته شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. The play can be read as allegory.
[ترجمه گوگل]نمایشنامه را می توان به صورت تمثیلی خواند [ترجمه ترگمان]این نمایش می تواند به عنوان تمثیل خوانده شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The book is a kind of allegory of Latin American history.
[ترجمه bluewraith] این کتاب حکایتی از تاریخ آمریکای لاتین است.
|
[ترجمه گوگل]این کتاب نوعی تمثیل از تاریخ آمریکای لاتین است [ترجمه ترگمان]این کتاب نوعی استعاره از تاریخ آمریکای لاتین است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Saint Augustine's 'City of God' is an allegory of the triumph of Good over Evil.
[ترجمه گوگل]«شهر خدا» سنت آگوستین تمثیلی از پیروزی خیر بر شر است [ترجمه ترگمان]شهر سنت s نماد پیروزی بر شیطان است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The play is being widely read as an allegory of imperialist conquest.
[ترجمه گوگل]این نمایشنامه به عنوان تمثیلی از فتح امپریالیستی به طور گسترده خوانده می شود [ترجمه ترگمان]این نمایش به طور گسترده به عنوان نماد فتح imperialist خوانده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The poem's comic allegory was transparent.
[ترجمه گوگل]تمثیل طنز شعر شفاف بود [ترجمه ترگمان]این تمثیل poem s بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The first part of Pilgrim's Progress is an allegory of the spiritual journey which had been described in Grace Abounding.
[ترجمه گوگل]بخش اول سیر زیارتی تمثیلی از سفر روحانی است که در Grace Aounding شرح داده شده بود [ترجمه ترگمان]قسمت اول سیر زائر یک تمثیل سفر معنوی است که در گریس Abounding شرح داده شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The description might be an allegory of Coleridge's journey through life.
[ترجمه گوگل]این توصیف ممکن است تمثیلی از سفر کولیج در زندگی باشد [ترجمه ترگمان]این توصیف ممکن است نشانه ای از داستان سفر کولریج از طریق زندگی باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. An allegory may depart from everyday life into a make-believe world.
[ترجمه گوگل]یک تمثیل ممکن است از زندگی روزمره به دنیایی ساختگی برود [ترجمه ترگمان]یک تمثیل ممکن است از زندگی روزمره به دنیای واقعی تبدیل شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It was like living in an allegory.
[ترجمه گوگل]مثل زندگی در یک تمثیل بود [ترجمه ترگمان]مثل زندگی در یک allegory [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. As in medieval allegory, multiple layers of meaning correspond to the novel's multiple languages.
[ترجمه گوگل]همانطور که در تمثیل قرون وسطی، چندین لایه معنا با زبان های متعدد رمان مطابقت دارد [ترجمه ترگمان]مانند تمثیل قرون وسطایی، لایه های متعددی از معنا با چند زبان جدید همخوانی دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. "Animal Farm' is an allegory in which the animals represent the Russian people and Farmer Jones the old Tsarist regime.
[ترجمه گوگل]"مزرعه حیوانات" تمثیلی است که در آن حیوانات نماینده مردم روسیه و کشاورز جونز رژیم قدیمی تزاری هستند [ترجمه ترگمان]\" مزرعه حیوانات یک تمثیل است که در آن حیوانات نماینده مردم روسیه و کشاورز دهقان تزاری کهنه هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I painted the fire once as an allegory.
[ترجمه گوگل]یک بار آتش را به صورت تمثیلی نقاشی کردم [ترجمه ترگمان]من یک بار آن آتش را به عنوان یک نشانه نقاشی کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The film was a dark, powerful allegory of life in post-war America.
[ترجمه گوگل]این فیلم تمثیلی تاریک و قدرتمند از زندگی در آمریکای پس از جنگ بود [ترجمه ترگمان]این فیلم نشانه ای سیاه و قوی از زندگی در دوران پس از جنگ در آمریکا بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In this sense, every reading is an allegory of reading and every reading is a misreading.
[ترجمه گوگل]به این معنا، هر قرائتی، تمثیلی از قرائت است و هر قرائتی، نادرستی است [ترجمه ترگمان]در این حالت، هر قرائت یک تمثیل قرائت است و هر قرائت یک اشتباه برداشت اشتباه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• representation of abstract or moral concepts in art or literature by means of concrete things or events; symbolic narrative, fable, parable, metaphor, analogy an allegory is a story, poem, or painting in which the characters and events are symbols of something else.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: A story with a hidden meaning, often moral or political 📖 🔍 مترادف: Fable ✅ مثال: "Animal Farm" is an allegory about totalitarian regimes.
مثال؛ “Animal Farm” by George Orwell is an allegory that represents the Russian Revolution and the rise of totalitarianism. In a literary analysis, someone might say, “The story of ‘The Wizard of Oz’ can be seen as an allegory for the political and economic issues of the time. ” ... [مشاهده متن کامل]
A person discussing a controversial film might argue, “The movie is filled with allegorical references that comment on current social issues. ”
۱. تمثیل. حکایت. داستان نمادین ۲. مجاز ۳. نماد مثال: He told us an allegory. او برای ما یک حکایت و داستان نمادین گفت.