1. She took it very well, all things considered.
[ترجمه علیرضایگانه شنتس] اوبادرنظرداشتن تمام شرایط خیلی خوب آنراگرفت|
[ترجمه علیرضایگانه شناس] اوبادرنظرگرفتن تمام شرایط خیلی خوب آنراگرفت|
[ترجمه گوگل]او آن را خیلی خوب دریافت کرد، همه چیز را در نظر گرفت[ترجمه ترگمان]خیلی خوب آن را برداشت، همه چیز به فکر فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. All things considered, I think we've done a good job.
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن همه چیز، فکر می کنم ما کار خوبی انجام داده ایم
[ترجمه ترگمان]همه چیز به فکر فرو رفت، فکر می کنم کار خوبی انجام دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه چیز به فکر فرو رفت، فکر می کنم کار خوبی انجام دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. All things considered, I'm sure we made the right decision.
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن همه چیز، مطمئنم تصمیم درستی گرفتیم
[ترجمه ترگمان]همه چیز در نظر گرفته شد، مطمئنم که تصمیم درستی گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه چیز در نظر گرفته شد، مطمئنم که تصمیم درستی گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I think the party was great, all things considered - I mean we didn't have much time to prepare and no help, but it still went well.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم مهمانی عالی بود، همه چیز را در نظر گرفتیم - منظورم این است که ما زمان زیادی برای آماده شدن و کمک نداشتیم، اما با این حال به خوبی پیش رفت
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم مهمانی عالی بود، همه چیز به حساب می امد - منظورم این بود که ما زمان زیادی برای آماده کردن و کمک نداشتیم، اما باز هم خوب پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم مهمانی عالی بود، همه چیز به حساب می امد - منظورم این بود که ما زمان زیادی برای آماده کردن و کمک نداشتیم، اما باز هم خوب پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. All things considered, we had surprisingly few injuries.
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن همه چیز، به طرز شگفت انگیزی تعداد کمی مصدوم داشتیم
[ترجمه ترگمان]همه چیز در نظر گرفته شد، ما به طرز شگفت انگیزی زخم هایی داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه چیز در نظر گرفته شد، ما به طرز شگفت انگیزی زخم هایی داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. All things considered, she's done very well.
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن همه چیز، او خیلی خوب کار کرده است
[ترجمه ترگمان]همه چیز به حساب می اید، کارش را خیلی خوب انجام داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه چیز به حساب می اید، کارش را خیلی خوب انجام داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. All things considered, we're doing quite well.
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن همه چیز، ما خیلی خوب کار می کنیم
[ترجمه ترگمان]همه چیز در نظر گرفته شد، ما کاملا خوب عمل کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه چیز در نظر گرفته شد، ما کاملا خوب عمل کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. All things considered, it seemed like the wrong time in my life to risk making yet another major change.
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن همه چیز، به نظر می رسید زمان اشتباهی در زندگی من برای ایجاد یک تغییر اساسی دیگر باشد
[ترجمه ترگمان]همه چیز در نظر گرفته شده بود، انگار زمان نامناسبی در زندگیم بود تا ریسک تبدیل شدن به یک تغییر بزرگ دیگر را به خطر بیندازم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه چیز در نظر گرفته شده بود، انگار زمان نامناسبی در زندگیم بود تا ریسک تبدیل شدن به یک تغییر بزرگ دیگر را به خطر بیندازم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Went down well, all things considered.
[ترجمه گوگل]خوب پیش رفت، همه چیز در نظر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]همه چیز خوب پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه چیز خوب پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I mean, nuns have to drink somewhere. All things considered, I reckoned two out of three wasn't bad.
[ترجمه گوگل]منظورم این است که راهبه ها باید یک جایی بنوشند همه چیز را در نظر گرفتم، من حساب کردم که دو تا از سه بد نیست
[ترجمه ترگمان]یعنی، راهبه ها باید یه جایی مشروب بخورن همه چیز به حساب آمد، من حساب کردم که دو نفر از سه نفر بد نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یعنی، راهبه ها باید یه جایی مشروب بخورن همه چیز به حساب آمد، من حساب کردم که دو نفر از سه نفر بد نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Andre is a good choice, all things considered.
[ترجمه گوگل]آندره انتخاب خوبی است، همه چیز را در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]اندره \"انتخاب خوبیه\" همه چیز به حساب میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اندره \"انتخاب خوبیه\" همه چیز به حساب میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. All things considered, I show admirable restraint.
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن همه چیز، من خویشتنداری قابل تحسین از خود نشان می دهم
[ترجمه ترگمان]همه چیز به فکر فرو رفت، من خویشتن داری قابل تحسینی به خود نشان می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه چیز به فکر فرو رفت، من خویشتن داری قابل تحسینی به خود نشان می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Very friendly, all things considered: the old folks nod and smile; the children giggle at our white foreign faces.
[ترجمه گوگل]بسیار دوستانه، همه چیز در نظر گرفته شده است: افراد قدیمی سری تکان می دهند و لبخند می زنند بچه ها به چهره های سفید سفید ما می خندند
[ترجمه ترگمان]همه با هم دوستانه سر تکان می دهند و لبخند می زنند: بچه ها لبخند می زنند و لبخند می زنند بچه ها به صورت های سفید ما می خندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه با هم دوستانه سر تکان می دهند و لبخند می زنند: بچه ها لبخند می زنند و لبخند می زنند بچه ها به صورت های سفید ما می خندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. So, all things considered, I think I have done all right, handled my problem as well as it could have been handled.
[ترجمه گوگل]بنابراین، با در نظر گرفتن همه چیز، فکر میکنم همه چیز را به درستی انجام دادهام، مشکلم را به همان خوبی که میتوانست مدیریت کنم، حل کردهام
[ترجمه ترگمان]بنابراین، تمام چیزهایی که در نظر گرفته می شوند، من فکر می کنم که همه چیز را درست انجام داده ام، مشکل خود را بخوبی انجام داده ام و ممکن است به آن رسیدگی شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، تمام چیزهایی که در نظر گرفته می شوند، من فکر می کنم که همه چیز را درست انجام داده ام، مشکل خود را بخوبی انجام داده ام و ممکن است به آن رسیدگی شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید