all right

/ˈɒlˈraɪt//ɔːlraɪt/

معنی: صحیح، خیلی خوب، بسیار خوب، حتمی، فرخنده، بی عیب، موثق
معانی دیگر: 1- تمام شده، خاتمه یافته، 2- همه جا، سرتاسر، رضایت بخش، بسنده، کافی، پذیرفتنی، بی آسیب، سالم، مصون، (در صحبت) آری، نسبتا خوب، باشه، (عامیانه) حتما، به طور قطع، یقینا، مسلما، درست

بررسی کلمه

قید ( adverb )
(1) تعریف: meeting minimum standards; satisfactorily.
مترادف: acceptably, adequately, satisfactorily, sufficiently, well
مشابه: adequate, appropriately, enough, fine, OK

- He did all right on the test, but he could have done better.
[ترجمه عارفه] اون تو امتحان خوب بود اما میتونست بهتر باشه
|
[ترجمه گوگل] او در آزمون همه چیز را به خوبی انجام داد، اما می توانست بهتر از این کار کند
[ترجمه ترگمان] اون توی امتحان حق با اون بود ولی میتونست بهتر عمل کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: without a doubt; certainly; definitely.
مترادف: assuredly, certainly, definitely, positively, surely
متضاد: possibly
مشابه: OK

- She'll hear about this, all right!
[ترجمه سمیرا زارع] درست است او میشنود این موضوع را
|
[ترجمه گوگل] او در مورد این خواهد شنید، بسیار خوب!
[ترجمه ترگمان] او از این موضوع خبردار خواهد شد، بسیار خوب!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
(1) تعریف: unharmed or undamaged, or free of the risk of harm or damage; safe.
مترادف: OK, safe, secure, sound, unharmed
متضاد: hurt
مشابه: good, undamaged

- The car was wrecked but the driver was all right.
[ترجمه گوگل] ماشین خراب شد اما راننده حالش خوب بود
[ترجمه ترگمان] ماشین خراب بود ولی راننده خوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- You'll be all right if you keep warm under the blanket.
[ترجمه شان] اگر خودت را در زیر پتو گرم نگهداری حالت خوب میشه
|
[ترجمه عرفان] اگر زیر پتو گرم بمانید خوب می شوید
|
[ترجمه گوگل] اگر زیر پتو گرم بمانید خوب می شوید
[ترجمه ترگمان] اگر زیر پتو گرم بمونی، حالت خوب می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: meeting minimum standards; satisfactory.
مترادف: acceptable, adequate, OK, satisfactory, sufficient
مشابه: fine, good, kosher

- The food isn't great, but it's all right.
[ترجمه فاطمه محمدی‌پور] غذا خوب نیست اما اشکال نداره
|
[ترجمه Nazi] حالت خوب است؟
|
[ترجمه گوگل] غذا عالی نیست، اما همه چیز خوب است
[ترجمه ترگمان] غذا عالی نیست، اما چیزی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: as you wish.
مترادف: OK

- All right, since you insist, I'll go.
[ترجمه گوگل] باشه چون اصرار داری من میرم
[ترجمه ترگمان] بسیار خب، از اونجایی که اصرار می کنی، من میرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. he's an all-right teacher
معلم خوبی است.

2. All right, I take it all back. It wasn't your fault.
[ترجمه ممد] لالفیلعهابقفلعنر با سلام را تنگ خط یک حسن بن لادن می یه
|
[ترجمه گوگل]باشه، همه رو پس میگیرم تقصیر تو نبود
[ترجمه ترگمان] خیلی خب، حرفمو پس می گیرم تقصیر تو نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Are you managing all right in your new job?
[ترجمه گوگل]آیا در کار جدید خود به خوبی مدیریت می کنید؟
[ترجمه ترگمان]تو داری همه چیز رو درست تو کار جدیدت انجام میدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If it's all right with you, I'd like to go to bed now.
[ترجمه گوگل]اگر همه چیز با شما خوب است، من می خواهم به رختخواب بروم
[ترجمه ترگمان]اگه اشکالی نداره، دوست دارم الان برم بخوابم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Would it be all right if I took a picture here?
[ترجمه گوگل]اگه اینجا عکس بگیرم خوب میشه؟
[ترجمه ترگمان]اشکالی نداره یه عکس اینجا بگیرم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. 'They're off to Spain next week. ' 'It's all right for some, isn't it? '
[ترجمه گوگل]آنها هفته آینده به اسپانیا می روند برای بعضی ها مشکلی نیست، اینطور نیست؟ '
[ترجمه ترگمان]هفته بعد به اسپانیا رفتند برای بعضی ها خو به، نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Are you getting along all right in your new job?
[ترجمه گوگل]آیا در کار جدیدتان به خوبی کنار می آیید؟
[ترجمه ترگمان]سر کارت جدیدت خیلی خوب پیش میری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. All right, now that I'm full in the picture, what can I do for you?
[ترجمه گوگل]خیلی خوب، حالا که من در عکس پر شدم، چه کاری می توانم برای شما انجام دهم؟
[ترجمه ترگمان]بسیار خوب، حالا که من در آن تصویر کامل هستم، چه کاری می توانم برای شما انجام بدهم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Is it all right to park my car there?
[ترجمه گوگل]اشکالی ندارد ماشینم را آنجا پارک کنم؟
[ترجمه ترگمان]اشکالی نداره ماشینم رو اونجا پارک کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Is it all right if I open the window?
[ترجمه گوگل]اگر پنجره را باز کنم مشکلی نیست؟
[ترجمه ترگمان]اشکالی نداره پنجره رو باز کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All right. I'll level with you.
[ترجمه گوگل]خیلی خوب من با تو همسطح خواهم شد
[ترجمه ترگمان] خیلی خب من با تو تراز خواهم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Everything will be fine. /Things will turn out all right. /Things will work out all right.
[ترجمه گوگل]همه چیز خوب خواهد شد / همه چیز درست خواهد شد / همه چیز درست خواهد شد
[ترجمه ترگمان]همه چیز خوب خواهد بود همه چیز روبه راه خواهد شد همه چیز درست حل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Living in a flat is all right, but it has its limitations - for example, you don't have your own garden.
[ترجمه گوگل]زندگی در یک آپارتمان مشکلی ندارد، اما محدودیت‌های خود را دارد - برای مثال، شما باغ خود را ندارید
[ترجمه ترگمان]زندگی در یک آپارتمان بسیار خوب است، اما محدودیت های خود را دارد - برای مثال، شما باغ خود را ندارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I had a headache this morning, but I'm all right now.
[ترجمه گوگل]امروز صبح سردرد داشتم اما الان خوبم
[ترجمه ترگمان]امروز صبح سرم درد می کرد، اما الان حالم خوبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Is it all right to smoke here?
[ترجمه گوگل]آیا سیگار کشیدن اینجا اشکالی ندارد؟
[ترجمه ترگمان]اینجا همه چیز مرتبه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Use hair spray after shaving, all right ?
[ترجمه گوگل]بعد از اصلاح از اسپری مو استفاده کنید، خوب است؟
[ترجمه ترگمان]بعد از اصلاح صورت، از اسپری مو استفاده کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صحیح (صفت)
good, right, true, correct, accurate, exact, valid, authentic, all right, safe, simon-pure, integral, well-advised

خیلی خوب (صفت)
extraordinary, admirable, very good, all right, corking, striking, remarkable

بسیار خوب (صفت)
super, well, ok, all right, excellent, okay, alright, superb, immense, goody, hunky-dory, okey

حتمی (صفت)
very, all right, imminent, imperative, indispensable, obligatory, categorical, cocksure, categoric

فرخنده (صفت)
happy, auspicious, all right, jubilant

بی عیب (صفت)
perfect, all right, entire, spotless, flawless, faultless, sound, blameless, intact, fault-free, unexceptionable, indefectible, point-device, serviceable

موثق (صفت)
authentic, all right, credible, reliable, trustworthy

انگلیسی به انگلیسی

• o.k., fine, good
expression of hesitant unwilling agreement (as in: boy:"let's go to a movie. please mom!", mom: "oh, all right, i really don't feel like it but i will")
if something is all right, it is satisfactory or acceptable.
if someone is all right, they are well or safe.
you say `all right' when you are agreeing to a suggestion or a request.
you also say `all right?' to someone when you are checking that they have understood what you have just said.

پیشنهاد کاربران

all reet adjective
good; all right US, 1946
• Well, all reet then, tell your story, man. — Ross Russell, The Sound, p. 10,
1961
all right به معنای Ok هست اما سعی کنین در محاورات بجای Ok بیشتر از all right استفاده کنین چراکه حالت محاوره ای تری داره و کلمه پرکاربردتریه.
certainly or without any doubt یعنی یقینا و بدون شک، البته به صورت عامیانه:
"What day is it? It's Sunday, all right. " ( بدون شک. . . )
all right همون okay هست و تنها فرقش اینه که رسمی تره یکم.
بی برو برگشت
غصه نخور، غم مخور ( در موقعیت تسکین دادن و دلجویی کردن )
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/all-right
aight
( عامیانه )
1. بله/بسیار خوب/ باشه.
2. یقینا/ به طور حتم.
3. خوب/ بدون ایراد.
4. به صورت ندایی " عالیست ".
All right در انگلیسی بریتانیایی برای احوالپرسی عامیانه به کار برده میشه و به معنی حالتون چطوره؟ هست.
All right! I'm understand.
خیلی خوب ! من متوجه شدم.
It, s all right
صفت all right به معنای حال خوب
صفت all right در مواقعی کاربرد دارد که می خواهیم از حال و وضعیت سلامتی کسی جویا شویم و یا درباره ی حال و وضعیت سلامتی خود به کسی خبر دهیم. در این کاربرد all right به معنی عالی نیست بلکه به معنی حال خوب و سلامتی جسمی است.
...
[مشاهده متن کامل]

صفت all right به معنای خوب
صفت all right برای نشان دادن خوب بودن و قابل قبول بودن موقعیت یا چیزی به کار می رود. مثلا:
did he do all right on his exam ( آیا او در امتحانش خوب عمل کرد؟ ) یعنی عملکرد او در امتحان قابل قبول بود. این کاربرد به معنای عالی انجام دادن کاری نیست.
حرف ندای all right به معنای باشه
حرف ندای all right در مواقعی به کار می رود که از شرایط و موقعیت راضی باشید و بخواهید رضایت خود را اعلام کنید. در این کاربرد همیشه all right در جواب سوال به کار می رود و برای تایید است و همیشه به تنهایی می آید.
منبع: سایت بیاموز

۱ ) اوکی
۲ ) اوکیه
. No worries
!So be it
بسیار خب. خیله خب
این عبارت کاملا اصطلاحیه و تو جمله معنی میده مگر اینکه به عنوان تایید کردن به معنی ( خیلی خب ) استفاده بشه دوتامثال از این عبارت میزنم ولی کامل نیست بیشترش خودتون پیدا کنید
1 are you all right ? میزونی؟
2 is everything all right? همچی مرتبه ؟

دمت گرم
"حتما"
خب!
( برای عوض کردن بحث )
یعنی باشه
All right:sure, ok
صحیحه
● روبراه، اوکی
هم در مورد شخص و هم در مورد یه موضوع
خیلی خب، بسیار خب، Ok
درسته
You all right
روبراهی.
Okay
( همه چیز خوب است ) هم معنی میدهد
به معنی ok
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٩)

بپرس