all over the world


در سراسر جهان، در همه جای جهان، در تمامی دنیا

جمله های نمونه

1. She lectures to audiences all over the world.
[ترجمه گوگل]او برای مخاطبان در سراسر جهان سخنرانی می کند
[ترجمه ترگمان]او در سراسر جهان برای حضار سخنرانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The BBC broadcasts all over the world.
[ترجمه گوگل]بی بی سی در سراسر جهان برنامه پخش می کند
[ترجمه ترگمان]بی بی سی در سراسر جهان پخش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Our company has agencies all over the world.
[ترجمه گوگل]شرکت ما نمایندگی هایی در سراسر جهان دارد
[ترجمه ترگمان]شرکت ما آژانس های همه کاره در سراسر جهان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Who is willing to accompany me crazy,crazy all over the world are touched.
[ترجمه گوگل]کسی که حاضر است دیوانه من را همراهی کند، دیوانه در سراسر جهان لمس می شود
[ترجمه ترگمان]کسی که مایل است با من همراه شود دیوانه و دیوانه همه دنیا تحت تاثیر قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her energy and intellect are respected all over the world.
[ترجمه گوگل]انرژی و عقل او در سراسر جهان مورد احترام است
[ترجمه ترگمان]انرژی و هوش او در سراسر جهان مورد احترام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This car is used all over the world.
[ترجمه گوگل]این خودرو در تمام دنیا استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این ماشین در سرتاسر دنیا مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. All over the world men and women, boys and girls enjoy sports.
[ترجمه گوگل]در سرتاسر جهان مردان و زنان، پسران و دختران از ورزش لذت می برند
[ترجمه ترگمان]در سراسر جهان مردان و زنان، پسران و دختران از ورزش لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The radio trumpeted the news all over the world.
[ترجمه گوگل]رادیو اخبار را در سراسر جهان در بوق و کرنا کرد
[ترجمه ترگمان]رادیو اخبار را در سراسر جهان صدا زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Her paintings have been exhibited all over the world.
[ترجمه گوگل]نقاشی های او در سراسر جهان به نمایش گذاشته شده است
[ترجمه ترگمان]نقاشی های او در سراسر جهان به نمایش گذاشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Her name resounded all over the world.
[ترجمه گوگل]نام او در سراسر جهان طنین انداز شد
[ترجمه ترگمان]نام او در سراسر جهان طنین انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Michelin Awards are coveted by restaurants all over the world.
[ترجمه گوگل]جوایز میشلن مورد علاقه رستوران های سراسر جهان است
[ترجمه ترگمان]جایزه Michelin توسط رستوران ها در سراسر دنیا مورد توجه قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The case attracted newspaper reporters from all over the world.
[ترجمه گوگل]این پرونده خبرنگاران روزنامه ها را از سراسر جهان جذب کرد
[ترجمه ترگمان]این پرونده گزارشگران روزنامه نگاران را از سراسر جهان به سوی خود جلب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Enquiries flooded in from all over the world.
[ترجمه گوگل]پرس و جوها از سراسر جهان سرازیر شدند
[ترجمه ترگمان]Enquiries از همه جای دنیا طغیان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. American culture has been exported all over the world.
[ترجمه گوگل]فرهنگ آمریکایی به سراسر جهان صادر شده است
[ترجمه ترگمان]فرهنگ آمریکایی در سراسر جهان صادر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• throughout the world, in every place of the world, worldwide

پیشنهاد کاربران

1. **All over the place**
His room is always all over the place. There are books, clothes, and papers scattered everywhere. He never takes the time to organize, and it drives his parents crazy.
**اتاق او همیشه در هم ریخته است. کتاب ها، لباس ها و کاغذها در همه جا پخش هستند. او هیچ وقت وقت نمی گذارد تا مرتب کند، و این پدر و مادرش را دیوانه می کند. **
...
[مشاهده متن کامل]

2. **All over again**
After making so many mistakes on his exam, John realized he would have to start all over again. He was disappointed, but he knew he had to work harder next time.
**بعد از انجام اشتباهات زیادی در امتحانش، جان متوجه شد که باید از اول شروع کند. او ناامید شد، اما می دانست که دفعه بعد باید سخت تر کار کند. **
3. **All over someone**
Since they started dating, she’s been all over him. She texts him constantly and wants to spend all her time with him, which sometimes feels overwhelming.
**از زمانی که شروع به ملاقات کرده اند، او تمام وقت به او چسبیده است. او دائم برایش پیام می فرستد و می خواهد تمام وقتش را با او بگذراند که گاهی اوقات احساس می شود که زیاد است. **
4. **All over the world**
His company has branches all over the world, from New York to Tokyo. He often travels internationally to manage business operations and meet clients.
**شرکت او شعبه هایی در سراسر دنیا دارد، از نیویورک تا توکیو. او اغلب برای مدیریت عملیات تجاری و ملاقات با مشتریان به سفرهای بین المللی می رود. **
5. **All over with**
When the concert ended, the excitement was all over with. The crowd slowly began to leave, and the lights dimmed as the final notes played.
**وقتی کنسرت تمام شد، هیجان تمام شد. جمعیت آرام آرام شروع به رفتن کرد و نورها کم شد در حالی که آخرین نت ها نواخته می شد. **
6. **All over the news**
The celebrity’s divorce was all over the news yesterday. Every news outlet covered it, and people couldn’t stop talking about it on social media.
**طلاق آن سلبریتی دیروز تمام اخبار را پر کرد. همه رسانه ها آن را پوشش دادند و مردم نتواستند در شبکه های اجتماعی در مورد آن صحبت نکنند. **
7. **All over ( someone ) **
He’s always all over her, trying to get her attention. She feels uncomfortable with how much he follows her around, and it’s starting to feel like harassment.
**او همیشه به او چسبیده است و سعی می کند توجه او را جلب کند. او با مقدار توجهی که او دنبال می کند احساس ناراحتی می کند و این شروع به احساس آزار و اذیت می کند. **
8. **All over ( something ) **
There were crumbs all over the kitchen counter after breakfast. It looked like no one bothered to clean up, and now the kitchen was a mess.
**بعد از صبحانه، تکه های نان در تمام کانتر آشپزخانه پخش بود. به نظر می رسید که هیچ کس زحمت پاک کردن را نکشیده است و حالا آشپزخانه بهم ریخته است. **
9. **All over the map**
His explanation was all over the map. One moment he was talking about the weather, and the next he switched to politics. It was hard to follow his thoughts.
**توضیحات او کاملاً گیج کننده بود. یک لحظه در مورد وضعیت هوا صحبت می کرد، و لحظه بعد به سیاست پرداخته بود. دنبال کردن افکار او سخت بود. **
10. **All over again**
After the system crashed, they had to redo the entire project all over again. It was frustrating, but they worked together and managed to complete it on time.
**بعد از اینکه سیستم خراب شد، آن ها مجبور شدند پروژه را از اول انجام دهند. این خیلی ناراحت کننده بود، اما آن ها با هم کار کردند و توانستند آن را به موقع تمام کنند. **
chatgpt

سراسر جهان ، سرتاسر جهان
گردا گرد جهان
سرتاسر دنیا
در همه جای دنیا

بپرس