all over again

پیشنهاد کاربران

ترتیب: قدیمیجدیدرای موافقرای مخالف
جلیل جعفری١٠:٥٦ - ١٤٠٣/٠٥/٢٧From the beginning for a second or subsequent time.
پله اول، از اولِ اول، از صفر، دوباره از همان اول.
مثال:
He doesn't want the hassle all over again.
ترجمه پیشنهادی:
نمی خواهد دوباره از همان اول توی دردسر بیفتد
گزارش
0 | 0
Somayeh٠٩:٣٤ - ١٤٠٣/٠١/٢٩It's an idiom
Used for saying that you do the whole of something again starting from the beginning, or that the whole of a long process happens again
گزارش
0 | 0
آرین هراتی٢٠:٠٣ - ١٤٠٠/١٠/٠٣over again, all over again
از سر
گزارش
3 | 0
مریم١١:٥٨ - ١٤٠٠/٠٧/٢٤همون: سر از نو ، روزی از نو خودمونه به فارسی
گزارش
6 | 0
شیرین٢٠:٢٤ - ١٤٠٠/٠٧/٠٤دوباره کاری
گزارش
2 | 0
ساسان اس٢٢:٢٥ - ١٤٠٠/٠٣/٢٥عبارتی است که در مورد ( کل چیزی یا واقعه ایی که از اول دوباره شروع می شود ) به کار می رود
گزارش
4 | 0
زهرا خلجی٠٨:٤١ - ١٤٠٠/٠٢/٣٠دوباره از اول
گزارش
23 | 1
SEENA١٤:٠٦ - ١٣٩٩/٠٨/٢٠If somehow the LORD gave me a second chance at that moment , i would do it all over again .
گزارش
1 | 1
پوریا برزعلی٠٩:٠٣ - ١٣٩٩/٠٤/١١If you do something all over again, you start again from the beginning

گزارش
7 | 2
a.r١٥:٢٢ - ١٣٩٧/٠٧/٠١again from the beginning
گزارش
9 | 2
محمد خورانی١١:٢٨ - ١٣٩٦/٠٨/١٢اگر دوباره همه چیز را انجام دهید، آن را از ابتدا تکرار کنید
گزارش
6 | 5
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس