all over

/ˈɒlˈoʊvə//ɔːlˈəʊvə/

معنی: سراسر، سرتاسر، در هر قسمت، سربسر، بطور سراسری
معانی دیگر: کاملا، با همه ی وجود، 1- تمام شده، خاتمه یافته، 2- همه جا، تمام شده، سرتاسر، همه جا، همه جا طرحی که همه ی سطح پارچه را فراگرفته است

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: in every part of something; everywhere.

- People all over the world love children.
[ترجمه گوگل] مردم در سراسر جهان عاشق کودکان هستند
[ترجمه ترگمان] مردم در سراسر دنیا، کودکان را دوست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: covering, or repeated over, an entire surface.

- an allover suntan
[ترجمه گوگل] یک برنزه سراسری
[ترجمه ترگمان] یه ماشین ضد آفتاب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I was born with black hair all over my back, like some sort of freak.
[ترجمه گوگل]من با موهای مشکی در تمام پشتم به دنیا آمدم، مثل یک آدم عجیب
[ترجمه ترگمان]من با موهای سیاه مثل یه نوع دیوونه به دنیا اومدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He'd left sticky fingermarks all over the glass.
[ترجمه نسیم] او رد انگشتاشو روی سرتاسر شیشه گذاشت.
|
[ترجمه گوگل]رد انگشت های چسبناک روی شیشه گذاشته بود
[ترجمه ترگمان]دستش را روی شیشه گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She groaned at the memory, suffering all over again the excruciating embarrassment of those moments.
[ترجمه گوگل]او از خاطره ناله کرد و دوباره از شرمساری طاقت فرسای آن لحظات رنج برد
[ترجمه ترگمان]از این خاطره ناراحت شد و دوباره ناراحتی شدید آن لحظات را به یاد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Who's scrawled all over the wall?
[ترجمه ش] چه کسی در سراسر دیوار نوشته؟؟
|
[ترجمه گوگل]چه کسی تمام دیوار را خط خورده است؟
[ترجمه ترگمان]کی روی دیوار نوشته؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She lectures to audiences all over the world.
[ترجمه گوگل]او برای مخاطبان در سراسر جهان سخنرانی می کند
[ترجمه ترگمان]او در سراسر جهان برای حضار سخنرانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He puked all over the carpet.
[ترجمه گوگل]تمام فرش را به هم زد
[ترجمه ترگمان]روی قالی بالا آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Towns and cities all over the country have been flooded.
[ترجمه گوگل]شهرها و شهرها در سراسر کشور دچار سیل شده اند
[ترجمه ترگمان]شهرها و شهره ای سراسر کشور دچار سیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We noticed tiny bugs that were all over the walls.
[ترجمه گوگل]ما متوجه حشرات کوچکی شدیم که در سراسر دیوارها وجود داشت
[ترجمه ترگمان]ما متوجه حشرات کوچکی شدیم که روی دیوارها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I wish you wouldn't leave your clothes all over the floor.
[ترجمه گوگل]کاش لباس هایت را روی زمین نمی گذاشتی
[ترجمه ترگمان]ای کاش لباس های تو رو روی زمین ول نمی کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She smeared sun tan lotion all over herself.
[ترجمه گوگل]لوسیون برنزه کننده آفتاب را روی تمام خودش مالیده بود
[ترجمه ترگمان]این کرم ضد آفتاب را به خودش آغشته کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There was piddle all over the floor.
[ترجمه گوگل]همه جای زمین چوخه بود
[ترجمه ترگمان]کف اتاق پر از piddle بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The job involves me travelling all over the country.
[ترجمه گوگل]این شغل شامل سفر من به سراسر کشور است
[ترجمه ترگمان]این شغل شامل سفر من به سراسر کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The BBC broadcasts all over the world.
[ترجمه گوگل]بی بی سی در سراسر جهان برنامه پخش می کند
[ترجمه ترگمان]بی بی سی در سراسر جهان پخش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He quivered all over with rage.
[ترجمه گوگل]از عصبانیت همه جا می لرزید
[ترجمه ترگمان]او از شدت خشم می لرزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I upset the soup all over the table.
[ترجمه FSR] من سوپ را روی همه ی میز پخش کردم ( واژگون کردم ) .
|
[ترجمه گوگل]سوپ را در تمام میز آشفته کردم
[ترجمه ترگمان]روی میز سوپ را ناراحت کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. It's just along from Brighton's Naturist Beach where you can indulge in the luxury of an all-over tan.
[ترجمه گوگل]درست در امتداد ساحل طبیعت‌شناس برایتون، جایی که می‌توانید از یک برنزه شدن کامل لذت ببرید
[ترجمه ترگمان]درست در کنار ساحل Naturist ساحل برایتون است که شما می توانید در ناز و نعمت یک حمام آفتاب باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. As an all-over moisturiser, choose a Nivea Lotion for your skin type and enjoy a silky smooth body.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک مرطوب کننده سراسری، لوسیون Nivea را برای نوع پوست خود انتخاب کنید و از بدنی صاف ابریشمی لذت ببرید
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک moisturiser کامل، a Nivea را برای نوع پوست خود انتخاب کرده و از یک بدن نرم ابریشمی لذت ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. A light blend of twelve plant extracts, Eau Dynamisante combines a delightful natural fragrance with an all-over skincare treatment.
[ترجمه گوگل]ترکیبی سبک از دوازده عصاره گیاهی، Eau Dynamisante یک عطر طبیعی لذت بخش را با یک درمان مراقبت از پوست ترکیب می کند
[ترجمه ترگمان]یک ترکیب سبک از دوازده عصاره گیاه، Eau Dynamisante یک رایحه طبیعی لذت بخشی را با یک درمان مراقبت از پوست ترکیب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Instead of receding hairlines, women have an all-over thinning which gets worse as they grow older.
[ترجمه گوگل]زنان به جای کاهش خطوط مو، نازک شدن سراسری دارند که با افزایش سن بدتر می شود
[ترجمه ترگمان]به جای دور شدن hairlines، زن ها از کم شدن بیش از حد برخوردار هستند که وقتی بزرگ تر می شوند بدتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Now you want to knit a garment in an all-over four-colour design.
[ترجمه گوگل]حالا می‌خواهید یک لباس در طرح چهار رنگ ببافید
[ترجمه ترگمان]حالا شما می خواهید یک لباس را در یک طراحی چهار رنگ با هم ادغام کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. This gives an all-over multicoloured effect to the knitting.
[ترجمه گوگل]این یک جلوه همه جانبه چند رنگ به بافتنی می دهد
[ترجمه ترگمان]این تاثیر چند رنگ چند رنگ روی بافتنی را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Short wave radio can propagate allover the world, making cross - country communication possible.
[ترجمه گوگل]رادیو موج کوتاه می تواند در سرتاسر جهان پخش شود و ارتباط بین کشوری را ممکن می سازد
[ترجمه ترگمان]رادیو موج کوتاه می تواند در سراسر جهان منتشر شود و ارتباطات بین کشورها را امکان پذیر سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. We also export cooling tower allover the world.
[ترجمه گوگل]ما همچنین برج خنک کننده را به سراسر جهان صادر می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما همچنین برج خنک کننده در سراسر جهان را صادر می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Thick wool yarn and allover cable stitching make our hooded sweater extra warm.
[ترجمه گوگل]نخ پشمی ضخیم و دوخت کابل سرتاسر ژاکت کلاهدار ما را بسیار گرم می کند
[ترجمه ترگمان]نخ پشمی ضخیم و سیم allover که لباس کلاهدار our رو گرم می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Eat and play allover the world!
[ترجمه گوگل]خوردن و بازی در سراسر جهان!
[ترجمه ترگمان]در دنیا غذا بخورید و بازی کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Company staff comes to be playing, work clothes allover the body, appears very formal the gangway.
[ترجمه گوگل]کارکنان شرکت به بازی می آیند، لباس کار در سراسر بدن، به نظر می رسد بسیار رسمی در راه آهن
[ترجمه ترگمان]کارکنان شرکت در حال بازی کردن، لباس کار بر روی بدن، به نظر می رسد که بسیار رسمی به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Our business have allover the Mainland China. Our strength includes:
[ترجمه گوگل]کسب و کار ما در سراسر سرزمین اصلی چین است قدرت ما شامل:
[ترجمه ترگمان]کسب وکار ما سرزمین خلق چین را به رسمیت شناخته است قدرت ما شامل موارد زیر است:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Mary had daubed jam and chocolate allover her apron.
[ترجمه گوگل]مری روی پیش بندش مربا و شکلات ریخته بود
[ترجمه ترگمان]مری مربا و شکلات را با پیش بندش پاک کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. English is spoken allover the world.
[ترجمه گوگل]انگلیسی در تمام دنیا صحبت میشود
[ترجمه ترگمان]زبان انگلیسی در سراسر جهان به زبان انگلیسی صحبت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سراسر (قید)
throughout, all over

سرتاسر (قید)
through, crosswise, crossways, throughout, all over, overall, entirely, totally, thru, cap-a-pie, completely

در هر قسمت (قید)
all over, everywhere

سربسر (قید)
all over, entirely, totally

بطور سراسری (قید)
all over

انگلیسی به انگلیسی

• from every direction, everywhere; finished, ended
covering all of something; appearing on the whole surface (also all-over)

پیشنهاد کاربران

[هندسه] کل سطح؛ گوش تاگوش؛ سرتاسر؛ این اصطلاح در هندسه برای تعریف سطح به کار می رود در برابر �all around� به معنی دورتادور که به محیط شکل ( خط ) اطلاق می شود
( also be all over )
completely finished
کاملا تمام شده
We had a difficult time but it's all over now.
It was all over in 10 or 15 minutes.
When the lecture was all over, I saw a woman I recognized from the coffeeshop in the morning and went over to chat to her.
شیفته چیزی بودن
سرتاسر
معانی دیگر هم دارد باید به جمله توجه کرد تا معنی را تشخیص داد
همه/کل/تمام ( کاری یا چیزی )
We had to begin all over again
ما مجبوریم همه/کل/تمام ش دوباره ( از اول ) شروع کنیم
finished تمام شده
سراسر
تمام شده
It’s all over in a few hours
فراگیر ، همه گیر ، همه جا ، کلی ، کلاً
در سرتاسرِ ، سراسرِ

بپرس