all out

/ˈɒlˈaʊt//ɔːlaʊt/

یا همه یا هیچ، کاملا، با همه ی وجود، بامنتهای کوشش، بمقدار زیاد، فراوان، باشدت تمام

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: using every resource or means available.
مترادف: absolute, complete, exhaustive, total, unqualified
مشابه: determined, energetic, mighty, powerful, resolute, thorough, vigorous

- an all-out effort to complete the job in one week
[ترجمه گوگل] تلاش همه جانبه برای تکمیل کار در یک هفته
[ترجمه ترگمان] یک تلاش همه جانبه برای تکمیل کار در یک هفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- an all-out sprint to the finish line
[ترجمه گوگل] یک سرعت تمام عیار تا خط پایان
[ترجمه ترگمان] یک سرعت تمام برای خط پایان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. all-out war
جنگ همه جانبه

2. an all-out assault on racism
هجوم همه جانبه علیه نژادپرستی

3. an all-out effort
سعی بلیغ،کوشش همه جانبه

4. the weather was wrong for an all-out attack
هوا برای یک حمله ی همه جانبه مناسب نبود.

5. The office telephones were all out of order.
[ترجمه گوگل]تلفن های دفتر همه از کار افتاده بود
[ترجمه ترگمان]دفتر تلفن همه مرتب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Who's been messing about with my papers? They're all out of order.
[ترجمه گوگل]چه کسی با کاغذهای من درگیر شده است؟ همشون از کار افتاده
[ترجمه ترگمان]کی داره با کاغذهای من بازی می کنه؟ همه چیز مرتب و منظم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I psyched it all out by myself and decided.
[ترجمه گوگل]من خودم همه چیز را حل کردم و تصمیم گرفتم
[ترجمه ترگمان]خودم همه چیز رو از خودم در آوردم و تصمیم گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They will go all out to get exactly what they want.
[ترجمه گوگل]آنها تمام تلاش خود را می کنند تا دقیقاً به آنچه می خواهند برسند
[ترجمه ترگمان]آن ها همه بیرون می روند تا آنچه را که می خواهند بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They're ready to go all out for the Premier League title next season.
[ترجمه گوگل]آنها آماده هستند تا برای قهرمانی در لیگ برتر در فصل آینده تمام تلاش خود را انجام دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها آماده بودند که فصل بعدی لیگ برتر را برای لیگ برتر انتخاب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Three weeks before the election the candidates are all out on/at the hustings.
[ترجمه گوگل]سه هفته قبل از انتخابات، کاندیداها همگی در/در محل تجمع هستند
[ترجمه ترگمان]سه هفته قبل از انتخابات، نامزدها در سکوی سخنرانی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. My brother took us all out in his new boat.
[ترجمه گوگل]برادرم همه ما را با قایق جدیدش بیرون برد
[ترجمه ترگمان] برادرم همه ما رو سوار قایق جدیدش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I'd like to continue this discussion but we're all out of time.
[ترجمه گوگل]من می خواهم این بحث را ادامه دهم اما همه ما وقت نداریم
[ترجمه ترگمان]دوست دارم این بحث رو ادامه بدم، اما وقتمون تموم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They are all out at sea.
[ترجمه گوگل]همه آنها در دریا هستند
[ترجمه ترگمان]همه بیرون دریا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It didn't seem worthwhile writing it all out again.
[ترجمه گوگل]به نظر نمی رسد ارزش آن را داشته باشد که دوباره همه چیز را بازنویسی کنم
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسید که ارزش نوشتن را دوباره داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• general, complete, entire, comprehensive
all-out actions are carried out in a very energetic and determined way, usually using all the resources available.
an all-out strike is one in which all the employees refuse to work.

پیشنهاد کاربران

همه جانبه، تمام عیار
با تمام وجود. با تمام قدرت. حسابی. تمام عیار
مثال:
It is not an exaggeration to say that he shares the blame as much as Netanyahu for shedding the blood of more than 23, 000 martyrs and the displacement of nearly 2 million people in Gaza for his administration’s all - out support for the horrific crimes of the Zionist regime in the besieged coastal territory.
...
[مشاهده متن کامل]

این گزافه گویی نیست اگر بگوییم که او {جو بایدن} به اندازه نتانیاهو در گناه ریختن خون بیش از ۲۳۰۰۰ شهید و آوارگی نزدیک به ۲ میلیون نفر در غزه برای سیاست حمایت تمام عیارش از جنایات وحشتناک رژیم صهیونیستی در سرزمین ساحلی تحت محاصره شریک است.

باشدّت تمام، باشدّت زیاد، باشدّت بالا
( Exercise )
با تمام قوا، با همه توان, تمام عیار
Full scale
Using all available resources
Using one's all strength
No return to the all out viciousness of the afternoon before
کامل - با تمام توان
مثال :
We made an all - out effort to get the project finished on time
ما تمام توانمون رو گذاشتیم تا پروژه رو سروقت به پایان برسونیم .
من رو توی اینستا دنبال کنیدبا آموزش زبان انگلیسی ممنون
languageyar@
کامل، حسابی، همه جانبه، از دل و جان، تمام عیار، با تمام وجود، با همه ی قدرت.
سنگ تمام گذاشتن
go all out for
به مقدار زیاد/ همه چیز
تمام عیار
همه جانبه
تمام عیار مانند جنگ تمام عیار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس