1. The all clear was sounded about 10 minutes after the alert was given.
[ترجمه گوگل]تقریباً 10 دقیقه پس از اعلام هشدار، صدای کاملاً واضح به صدا درآمد
[ترجمه ترگمان]پس از این که این هشدار داده شد، همه چیز در حدود ۱۰ دقیقه به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She went back in after the all clear was sounded.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه صدای همه چیز روشن شد، دوباره داخل شد
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه همه چیز روشن شد برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Are you all clear now about what you have to do?
[ترجمه گوگل]آیا اکنون در مورد آنچه باید انجام دهید کاملاً واضح هستید؟
[ترجمه ترگمان]الان کاملا مطمئنی که باید چیکار کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He isn't at all clear about what he wants to do with his life.
[ترجمه گوگل]او اصلاً نمی داند که می خواهد با زندگی خود چه کند
[ترجمه ترگمان]او به هیچ وجه در مورد کاری که می خواهد با زندگیش انجام بدهد نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I was given the all clear by the doctor to resume playing.
[ترجمه گوگل]دکتر به من اجازه داد تا بازی را از سر بگیرم
[ترجمه ترگمان]من همه چیز رو توسط دکتر مشخص کردم که به بازی ادامه بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We've got the all clear for the new project.
[ترجمه گوگل]ما همه چیز را برای پروژه جدید روشن کرده ایم
[ترجمه ترگمان]همه چیز برای پروژه جدید روشن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It was all clear now - why Jake was marrying Janice in spite of the lack of love between them.
[ترجمه گوگل]اکنون همه چیز روشن بود - چرا جیک با وجود عدم عشق بین آنها با جنیس ازدواج کرد
[ترجمه ترگمان]حالا همه چیز روشن بود - چرا جیک با وجود کمبود عشق میان آن ها با جنیس ازدواج می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But it is not at all clear that high dividends have been damaging, in themselves.
[ترجمه گوگل]اما اصلاً مشخص نیست که سود سهام بالا به خودی خود مضر بوده است
[ترجمه ترگمان]اما به هیچ وجه روشن نیست که سود سهام بالا به خودی خود مخرب بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is not at all clear that physical distances or times can realistically be said to have this property.
[ترجمه گوگل]اصلاً مشخص نیست که به طور واقع بینانه بتوان گفت که فواصل یا زمان های فیزیکی این خاصیت را دارند
[ترجمه ترگمان]واضح نیست که فواصل یا زمان فیزیکی می توانند به طور واقع بینانه بیان شوند تا این ویژگی را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It is not at all clear that such absurdly tiny scales have any physical meaning whatever.
[ترجمه گوگل]اصلاً مشخص نیست که چنین فلسهای بسیار کوچک معنای فیزیکی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]به هیچ وجه روشن نیست که این مقیاس های کوچک دارای هیچ معنای فیزیکی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Voice over Christine has just been given the all clear . . . but only after an intensive five weeks of radiation treatment.
[ترجمه گوگل]صدای کریستین به تازگی کاملاً واضح است اما فقط پس از پنج هفته پرتودرمانی فشرده
[ترجمه ترگمان]تنها بعد از ۵ هفته درمان، صدای کریستین به وضوح تمام شده است، اما تنها بعد از ۵ هفته درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. "All clear," Misha growled.
[ترجمه گوگل]میشا غرغر کرد: "همه چیز واضح است "
[ترجمه ترگمان]میخائیل غرولند کنان گفت: همه چیز مرتبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But it is not at all clear why the female is so often unfaithful.
[ترجمه گوگل]اما اصلاً مشخص نیست که چرا زن اینقدر اغلب خیانت می کند
[ترجمه ترگمان]اما به هیچ وجه روشن نیست که چرا زن تا این اندازه بی وفایی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The battle lines are not at all clear: a competitor may also be an alliance partner.
[ترجمه گوگل]خطوط نبرد اصلاً مشخص نیست: یک رقیب ممکن است یک شریک اتحاد نیز باشد
[ترجمه ترگمان]خطوط مقدم به هیچ وجه روشن نیستند: رقیب هم می تواند یک شریک ائتلافی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید