[ترجمه Alish] در تمام این مدت میدانست که مشهور خواهد شد.
|
[ترجمه گوگل] او همیشه می دانست که مشهور خواهد شد [ترجمه ترگمان] او می دانست که او مشهور خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. As I had suspected all along, he was not a real policeman.
[ترجمه A.A] همانطور که از اولش شک کرده بودم او یک پلیس واقعی نبود
|
[ترجمه گوگل]همانطور که من همیشه شک داشتم، او یک پلیس واقعی نبود [ترجمه ترگمان]همان طور که من در تمام این مدت مظنون بودم، او یک پلیس واقعی نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The enemy is surrendering all along the line.
[ترجمه A.A] دشمن در سراسر پیاده نظام در حال تسلیم شدن است
|
[ترجمه گوگل]دشمن در تمام طول خط تسلیم می شود [ترجمه ترگمان]دشمن در حال تسلیم شدن در امتداد خط است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Minor skirmishes broke out all along the border.
[ترجمه گوگل]درگیری های جزئی در سراسر مرز رخ داد [ترجمه ترگمان]کشمکش های کوچک تمام طول مرزها را درهم شکست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Barriers have been erected all along the route the Pope will take.
[ترجمه گوگل]در تمام مسیری که پاپ طی خواهد کرد، موانع ایجاد شده است [ترجمه ترگمان]موانع در امتداد مسیری که پاپ انجام خواهد داد برافراشته شده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I've been telling you that all along.
[ترجمه گوگل]من همیشه این را به شما گفته ام [ترجمه ترگمان]من تمام مدت این را به شما گفته بودم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They suspected he was on the fiddle all along.
[ترجمه گوگل]آنها مشکوک بودند که او تمام مدت روی کمانچه بوده است [ترجمه ترگمان]آن ها حدس می زدند که او در تمام این مدت تنها است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Sometimes the right person for you was there all along. You just didn't see it because the wrong one was blocking the sight.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات فرد مناسب برای شما در تمام مدت آنجا بود شما فقط آن را ندیدید زیرا اشتباهی جلوی دید را می گرفت [ترجمه ترگمان] بعضی اوقات آدم مناسب برای تو اونجا بوده تو فقط این رو ندیدی چون کسی جلوی دید رو گرفته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He has categorically denied his guilt all along.
[ترجمه گوگل]او به طور قاطعانه گناه خود را رد کرده است [ترجمه ترگمان]او قاطعانه اعلام جرم خود را رد کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I've trusted you all along the line and now you've let me down.
[ترجمه گوگل]من در تمام طول مسیر به تو اعتماد کردم و حالا تو مرا ناامید کردی [ترجمه ترگمان]تو تمام طول راه به تو اعتماد کردم و حالا تو منو ناامید کردی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Chapman had known all along that the plan wouldn't work.
[ترجمه گوگل]چپمن از تمام مدت می دانست که این طرح عملی نخواهد شد [ترجمه ترگمان]چاپ من تمام مدت فهمیده بود که نقشه جواب نخواهد داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We know all along that he was packing a dictionary.
[ترجمه گوگل]ما همیشه می دانیم که او در حال بسته بندی یک فرهنگ لغت بود [ترجمه ترگمان]ما می دانیم که او یک فرهنگ لغت دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. These revelations only prove what I suspected all along.
[ترجمه گوگل]این افشاگریها تنها چیزی را ثابت میکند که من همیشه به آن مشکوک بودم [ترجمه ترگمان]این revelations فقط چیزی را ثابت می کنند که من در تمام این مدت مظنون بودم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You old devil! You were planning this all along!
[ترجمه گوگل]ای شیطان پیر! تو تمام مدت این را برنامه ریزی می کردی! [ترجمه ترگمان]ای شیطون پیر! ! تو همه این مدت برنامه ریزی می کردی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Reeds grew in clumps all along the river bank.
[ترجمه گوگل]نی ها به صورت توده ای در سراسر ساحل رودخانه رشد کردند [ترجمه ترگمان]رید رید در تمام طول ساحل رودخانه بزرگ شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• from the first, from the beginning, throughout, all the time
پیشنهاد کاربران
از ابتدا، همواره
در تمام این مدت بهتره برای "از همان ابتدا" از in the first place استفاده بشه چون all aong میتونه بعضی جاها معنی "از همون اول" نده.
از همون اول در تمام این مدت
From the very beginning
از ابتدا
You were seeing whoever it is all along تو تمام این مدت داشتی ییکی رو می دیدی ( با ییکی رابطه داشتی و با هم بیرون می رفتید و . . . )
قبلا، تاکنون، پیش از این. . As ive said all along همینطور که قبلا گفته بودم ( برای مثال او دروغ میگه )
در تمام طول این مدت، همه این مدت ،
all the time, from the beginnin ( with out Chang ) چیزی که غیر قابل تغییر است ، در همه شرایط به طور کلی