alive and well
سر و مر و گنده، زنده و پرفعالیت، هنوز در قید حیات و فعال، زنده و پابرجا، زنده و باقی (در مقام یا وضع سابق)
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
اصطلاح/ هنوز پر از انرژی و فعالیت
( عامیانه )
1. زنده و سرحال، زنده و سالم.
2. بدون اشکال و عملی.
مثال:
What are the odds that the kidnapped girl will be found alive and well after this much time has passed
I thought for sure that old dog wouldn't survive the winter, but he's still alive and well
... [مشاهده متن کامل]
Is that idea of yours about putting in a window here still alive and well
1. زنده و سرحال، زنده و سالم.
2. بدون اشکال و عملی.
مثال:
... [مشاهده متن کامل]
سر زنده و فعال
سرحال و قبراق