aliasing
اثرات بصرى نامطلوب تصاویر تولید شده کامپیوترى در نتیجه استفاده از روش هاى نادرست نمونه بردارى، staircasing، شکستگى کامپیوتر : بدنمایى
تخصصی
[برق و الکترونیک] اختلاط فرکانسی
[زمین شناسی] ظهور یک «پلکان» از لبهها یا خطوط به هنگام نمایش یک رستر
[ریاضیات] هم اثر سازی
[آمار] هم اثرسازی
[آب و خاک] هم اثر سازی
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
سرویسی که سرور DNS به DNS Client می دهد.
aliasing ( ژئوفیزیک )
واژه مصوب: دگرنامی
تعریف: بروز خطا در بسامدهای پایین طیف دامنۀ یک تابع گسسته براثر نمونهبرداری نامناسب
واژه مصوب: دگرنامی
تعریف: بروز خطا در بسامدهای پایین طیف دامنۀ یک تابع گسسته براثر نمونهبرداری نامناسب
دندانگی ( در عکاسی )