alga

/ˈælɡə//ˈælɡə/

معنی: جلبک، خزهء دریایی
معانی دیگر: pl گ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: algae
مشتقات: algal (adj.), algoid (adj.)
• : تعریف: any of various primitive, chiefly aquatic plants that have no roots, stems, or leaves, including the seaweeds and diatoms.

جمله های نمونه

1. Algae has clogged the intake to the water turbine.
[ترجمه گوگل]جلبک ورودی به توربین آب را مسدود کرده است
[ترجمه ترگمان]جلبک ورود آب را به توربین آب مسدود کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Filamentous green algae are seldom a nuisance unless they are allowed to reproduce excessively.
[ترجمه گوگل]جلبک‌های سبز رشته‌ای به ندرت آزاردهنده هستند مگر اینکه اجازه تولید بیش از حد به آنها داده شود
[ترجمه ترگمان]جلبک ها به ندرت مزاحمت ایجاد می کنند مگر اینکه مجاز به تولید بیش از حد باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Current cryptogamic research areas include: diatoms, algae, fungi, lichens, bryophytes and ferns.
[ترجمه گوگل]حوزه‌های تحقیقاتی کریپتوگامیک کنونی عبارتند از: دیاتوم‌ها، جلبک‌ها، قارچ‌ها، گلسنگ‌ها، بریوفیت‌ها و سرخس‌ها
[ترجمه ترگمان]حوزه های پژوهشی فعلی شامل: diatoms، جلبک ها، قارچ ها، lichens، bryophytes و سرخس ها بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Azollablue-green alga combination fixes atmospheric nitrogen and is widely used as fertilizer and as forage.
[ترجمه گوگل]ترکیب جلبک سبز آزولابلو، نیتروژن اتمسفر را تثبیت می کند و به طور گسترده به عنوان کود و علوفه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]The سبز Azollablue - سبز نیتروژن اتمسفر را تثبیت می کند و به طور گسترده به عنوان کود و علوفه استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He put tiny brine shrimp and brine algae in an everlasting cosmos.
[ترجمه گوگل]او میگوهای آب نمک ریز و جلبک های آب نمک را در کیهانی جاودانه قرار داد
[ترجمه ترگمان]در عالم ابدی، میگو و جلبک brine بسیار کوچکی قرار داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Complete removal of green algae from the aquarium is very difficult unless chemicals are used.
[ترجمه گوگل]حذف کامل جلبک سبز از آکواریوم بسیار دشوار است مگر اینکه از مواد شیمیایی استفاده شود
[ترجمه ترگمان]انتقال کامل جلبک سبز از آکواریوم خیلی دشوار است مگر این که مواد شیمیایی مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So the algae hang on as debilitating parasites rather than evolving towards benign cooperation.
[ترجمه گوگل]بنابراین جلبک‌ها به‌عنوان انگل‌های ناتوان‌کننده باقی می‌مانند تا اینکه به سمت همکاری خوش‌خیم تکامل یابند
[ترجمه ترگمان]بنا بر این جلبک ها به جای اینکه به سمت هم کاری های خوب پیش بروند، به عنوان انگل ناتوان کننده ای بر باد کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Often the algae accumulate in a thin layer on the underside of the ice sheet, dispersing when the ice melts.
[ترجمه گوگل]اغلب جلبک ها در یک لایه نازک در سطح زیرین ورقه یخ جمع می شوند و با ذوب شدن یخ پراکنده می شوند
[ترجمه ترگمان]جلبک ها اغلب در یک لایه نازک در زیر لایه یخ جمع می شوند و وقتی یخ آب می شود پراکنده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There was algae and seaweed growing on the top layer of bamboos, which was certainly not there before.
[ترجمه گوگل]روی لایه بالایی بامبوها جلبک و جلبک دریایی رشد می کرد که مطمئناً قبلاً وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]جلبک دریایی و جلبک دریایی بر روی لایه بالایی of روییده بودند که قطعا قبلا وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Now it's choking with thick green algae.
[ترجمه گوگل]حالا با جلبک های سبز غلیظ خفه می شود
[ترجمه ترگمان]حالا دارد از خزه سبز پر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Specific ways of checking individual groups of algae are discussed below.
[ترجمه گوگل]روش های خاص بررسی گروه های جداگانه جلبک ها در زیر مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]در زیر روش های خاص بررسی گروه های فردی جلبک مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Most algae live in water.
[ترجمه گوگل]بیشتر جلبک ها در آب زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]بیشتر جلبک ها در آب زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Alga About the concept of alga Gu Jin differs.
[ترجمه گوگل]جلبک درباره مفهوم جلبک گو جین متفاوت است
[ترجمه ترگمان]آلگا در مورد مفهوم جلبک ها متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Main ingredients: alga moisture essence, halobios nourish element, avocado, elastic polymer, nutrient and etc.
[ترجمه گوگل]مواد اصلی: جوهر رطوبت جلبک، عنصر تغذیه کننده هالوبیوس، آووکادو، پلیمر الاستیک، مواد مغذی و غیره
[ترجمه ترگمان]اجزای اصلی: جلبک ها، جوهر مرطوب alga، halobios، عنصر تغذیه، آووکادو، پلیمر الاستیک، مواد مغذی و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Alga was a good monitoring biology.
[ترجمه گوگل]جلبک یک پایش زیست شناسی خوب بود
[ترجمه ترگمان]آلگا در حال نظارت بر زیست شناسی خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جلبک (اسم)
alga

خزهء دریایی (اسم)
alga

تخصصی

[نساجی] جلبک

انگلیسی به انگلیسی

• plant usually found in water, sea-weed

پیشنهاد کاربران

بپرس