alfalfa

/ˌælˈfælfə//ælˈfælfə/

معنی: یونجه
معانی دیگر: (گیاه شناسی ـ از ریشه ی عربی: الفشفشه) یونجه (medicago sativa)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a legume with purple flowers that is grown widely as forage for cattle and horses.

- We'll plant alfalfa in that field next year.
[ترجمه گوگل] سال آینده در آن مزرعه یونجه می کاریم
[ترجمه ترگمان] ما سال آینده یونجه را در این زمینه کشت خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The horse calmed down when it smelled the bucket of oats and alfalfa.
[ترجمه گوگل] اسب با بوی سطل جو و یونجه آرام گرفت
[ترجمه ترگمان] وقتی بوی جو جو و جو را استشمام کرد، اسب آرام گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Green manure crops such as alfalfa and mustard are widely used in organic gardening.
[ترجمه گوگل]محصولات کود سبز مانند یونجه و خردل به طور گسترده در باغبانی ارگانیک استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]محصولات کشاورزی سبز مانند یونجه و خردل به طور گسترده در باغبانی آلی به کار می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The alfalfa plant is widely used as animal fodder.
[ترجمه گوگل]از گیاه یونجه به عنوان علوفه دام استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]گیاه یونجه به طور گسترده به عنوان علوفه حیوانی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Alfalfa, apples, cabbages, and onions are widely grown.
[ترجمه گوگل]یونجه، سیب، کلم و پیاز به طور گسترده رشد می کنند
[ترجمه ترگمان]سیب، سیب، کلم و پیاز به طور گسترده رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Beavers were making new dams in alfalfa fields.
[ترجمه گوگل]بیش از حد در حال ساختن سدهای جدید در مزارع یونجه بود
[ترجمه ترگمان]سگ های آبی در مزارع یونجه سده ای جدید ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. First he forbade the irrigation of alfalfa, a low-value, water-demanding crop; then he prohibited winter planting.
[ترجمه گوگل]ابتدا آبیاری یونجه را که یک محصول کم ارزش و پر آب بود ممنوع کرد سپس کاشت زمستانه را ممنوع کرد
[ترجمه ترگمان]نخست، آبیاری یونجه، یک محصول کم قیمت، و تقاضای آب را ممنوع کرد؛ سپس کاشت زمستانی را ممنوع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mow alfalfa and bundle it in bales, shear sheep, bust broncos.
[ترجمه گوگل]یونجه را قیچی کنید و آن را در عدل ها، گوسفندان بریدن، برنکوهای سینه بسته بندی کنید
[ترجمه ترگمان]Mow یونجه و بسته را در bales، گوسفند برش، و broncos بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lark buntings inhabit the prairies, breeding in alfalfa fields.
[ترجمه گوگل]لارک ها در چمنزارها زندگی می کنند و در مزارع یونجه پرورش می یابند
[ترجمه ترگمان]Lark buntings در چمن زار، پرورش در مزارع یونجه، زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Placed in the middle of a field of alfalfa, foraging bees will fly tremendous distances to find alternative sources of food.
[ترجمه گوگل]زنبورهای علوفه جوی که در وسط یک مزرعه یونجه قرار می گیرند، مسافت های زیادی را برای یافتن منابع غذایی جایگزین طی می کنند
[ترجمه ترگمان]زنبورها که در وسط یک مزرعه یونجه قرار گرفته اند، فواصل بسیار زیادی را برای یافتن منابع جایگزین غذا به پرواز در می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Each tablet supplies 500 mg of Alfalfa leaf powder Medicago sativa .
[ترجمه گوگل]هر قرص حاوی 500 میلی گرم پودر برگ یونجه Medicago sativa است
[ترجمه ترگمان]هر قرص ۵۰۰ میلی گرم از پودر برگ Alfalfa Medicago را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. SLE sufferers who eat alfalfa sprouts and purple coneflower run the risk of worsening their condition.
[ترجمه گوگل]مبتلایان به SLE که جوانه یونجه و گل مخروط ارغوانی می خورند در معرض خطر بدتر شدن وضعیت خود قرار دارند
[ترجمه ترگمان]SLE که جوانه های alfalfa و coneflower بنفش می خورند ریسک بدتر شدن شرایط خود را دنبال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Effects of 14 herbicides were studied in alfalfa ( Medicago sativa ) pasture.
[ترجمه گوگل]اثر 14 علف کش در مرتع یونجه (Medicago sativa) مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثرات ۱۴ herbicides در چراگاه ها بررسی شد (Medicago sativa)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Alfaqueen, WL232HQ, WL252HQ, Algonquin, Victoria and Alfalfa 54 had lower crude fiber content than others.
[ترجمه گوگل]Alfaqueen، WL232HQ، WL252HQ، Algonquin، Victoria و Alfalfa 54 محتوای فیبر خام کمتری نسبت به سایرین داشتند
[ترجمه ترگمان]Alfaqueen، WL۲۳۲HQ، WL۲۵۲HQ، Algonquin، ویکتوریا و Alfalfa ۵۴ دارای محتوای فیبر crude نسبت به بقیه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Basil, oregano, cherry tomatoes, alfalfa sprouts and mint are easily grown in your kitchen window.
[ترجمه گوگل]ریحان، پونه کوهی، گوجه گیلاسی، جوانه یونجه و نعناع به راحتی در پنجره آشپزخانه شما رشد می کنند
[ترجمه ترگمان]باسیل، اورگان، گوجه فرنگی و گوجه فرنگی، جوانه یونجه و نعناع به راحتی در پنجره آشپزخانه شما رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Alfalfa is the best type of hay for a cavy.
[ترجمه گوگل]یونجه بهترین نوع یونجه برای حفره است
[ترجمه ترگمان]Alfalfa بهترین نوع علف برای a است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Planting alfalfa consumed much soil water, therefore continual growth of alfalfa could form desiccative layer below upper soil layer.
[ترجمه گوگل]کاشت یونجه آب خاک زیادی مصرف می کرد، بنابراین رشد مداوم یونجه می تواند لایه خشک کننده زیر لایه بالایی خاک را تشکیل دهد
[ترجمه ترگمان]کاشت یونجه خیلی از آب خاک را مصرف می کند، بنابراین رشد دائمی یونجه می تواند یک لایه desiccative زیر لایه خاک بالایی تشکیل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یونجه (اسم)
alfalfa, lucerne, fettle

تخصصی

[علوم دامی] یونجه Medica sativa
[زمین شناسی] یونجه گیاهی دارای ریشه های دراز و شاخ های فراوان که برای علوفه دام بکار میرود .

انگلیسی به انگلیسی

• leguminous plant grown to feed livestock, lucern
alfalfa is a plant that is used for feeding farm animals. the shoots that develop from its seeds are sometimes eaten as a vegetable.

پیشنهاد کاربران

یونجه
یونجه Alfalfa
نام علمیMedicago sativa
یکی از گیاهان شاخص در اندازه گیری تبخیر - تعرق

بپرس