alexithymia

تخصصی

[روانپزشکی] آلکسی تایمی

پیشنهاد کاربران

واژه Alexithymia از سه بخش یونانی آمده:
1. A -
ریشه: یونانی ( α - )
معنی: �بدون، نبودن، فقدان�
مثل: atheist ( بی خدا ) ، amoral ( بی اخلاق )
2. Lexis ( λέξις )
معنی: �کلمه، واژگان، بیان کلامی�
...
[مشاهده متن کامل]

همین ریشه در واژه های: lexicon ( واژه نامه ) و dyslexia ( اختلال خواندن ) هم دیده می شود.
3. Thymos ( θυμός )
معنی: �هیجان، احساس، روان، انگیزش درونی�
در فلسفه یونان، thymos بخش احساسی و هیجانی روح انسان بود ( در مقابل logos یعنی عقل ) .
- - -
معنی ترکیب:
A lexis → بدون کلمه
Thymos → احساس
پس معنی تحت اللفظی alexithymia می شود:
�ناتوانی در گذاشتن کلمات روی احساسات. �
- - -
نمونه جمله علمی:
1. The term alexithymia literally means “no words for emotions. ”
– واژه آلکسی تایمیا به طور تحت اللفظی یعنی �هیچ کلمه ای برای احساسات وجود ندارد. �
Chatgpt

( اسم، روانشناسی و روانپزشکی ) ناتوانی در تشخیص احساسات خود و بروز دادن آنها، به ویژه در قالب کلمات
تلفظ: اِلِکسی ثای میا ( uh - leck - suh - THIGH - mee - uh )
ریشه شناسی: حاصل ترکیب جزء alexithym ( از صفت alexithymic ) و پسوند ia. مقایسه کنید با واژه های dysthymia و schizothymia که قبل تر پدید آمده اند.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع: Oxford English Dictionary

ناگویی خُلقی
نارسایی هیجانی ( اسم ) : ناتوانی در بیان یا توصیف احساسات خود در قالب کلمات، که معمولاً با فقدان همدلی برای احساسات دیگران همراه است.
نارسایی هیجانی/ کسی که دقیقاً نمی داند/نمی تواند بیان کند الان دارد چه احساسات و هیجاناتی را تجربه می کند.
فقر کلمات در بیان احساسات
نارسایی هیجانی یا آلکسی تایمیا ( تلفظ: ˌəlɛksəˈθaɪmiə ) یک ساختار شخصیتی است که به عنوان یک ناتوانی بی نشانه بالینی در شناسایی و توصیف هیجان ها و احساسات فردی توصیف می شود. ویژگی های اصلی آلکسی تایمیا عبارت اند از اختلال در آگاهی عاطفی، در دلبستگی اجتماعی و در رابطه میان فردی. علاوه بر این، افراد مبتلا به آلکسی تایمیا همچنین دچار دشواری در تشخیص و درک احساسات دیگران نیز هستند، که نمودهای آن در نهایت به عنوان واکنش های غیرهمدلانه یا واکنش های احساسی غیر تاثیرگذار تعبیر می شوند.
...
[مشاهده متن کامل]

آلکسی تایمیا در حدود ۱۰٪ از جمعیت عمومی شایع است و با شماری از وضعیت های روانی دیگر به عنوان هم آیند شناخته شده است.

نگویی خلقی
ناتوانی فرد در بیان توصیف و بیان احساسات
ناتوانی در بیان هیجانات خود یا نا اگاه بودن نسبت به ان ها
ناخوانی هیجانی
نارسایی هیجانی ( ناتوانی در شناسایی و توصیف هیجان )
نارسایی هیجانی - شخصی که از بیان احساسات و هیجانات خود عاجز است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)